کلمه جو
صفحه اصلی

epiphyte


(گیاه شناسی - گیاهی که بر گیاه دیگر می روید ولی انگل آن نیست) رورست، گیاه هوازی (مانند برخی خزه ها و گلسنگ ها)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی - گیاهی که بر گیاه دیگر می‌روید؛ ولی انگل آن نیست) رورست، گیاه هوازی (مانند برخی خزه‌ها و گل‌سنگ‌ها)


(جانورشناسی و گیاه‌شناسی - گیاهی که انگل وار بر پوست جانور زیست می‌کند ) برپوست رست


epiphyte


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: epiphytic (adj.)
• : تعریف: a plant that grows upon another plant but provides its own nutrients, as certain orchids or lichens.

• plant which grows on another plant but is not a parasite

دیکشنری تخصصی

[خاک شناسی] رورست

جملات نمونه

1. Epiphytes are grown on pieces of wood.
[ترجمه ترگمان]Epiphytes بر روی تکه های چوب رشد می کنند
[ترجمه گوگل]Epiphytes بر روی تکه های چوب رشد می کنند

2. It is hard to kill this kind of epiphyte with ecumenic medicines.
[ترجمه ترگمان]کشتن این نوع of با داروهای ecumenic سخت است
[ترجمه گوگل]این نوع از epiphyte با استفاده از داروهای اومونیکی سخت است

3. Epiphyte Any plant growing or attached to another plant or object merely for physical support.
[ترجمه ترگمان]Epiphyte هر گیاه در حال رشد یا متصل به یک گیاه یا شی دیگر صرفا برای حمایت فیزیکی است
[ترجمه گوگل]Epiphyte هر گیاه رشد می کند و یا متصل به گیاه یا جسم دیگر صرفا برای حمایت فیزیکی

4. Epiphyte Any plant growing upon or attached to another plant or object merely for physical support.
[ترجمه ترگمان]هر گونه گیاهی که در حال رشد یا متصل به یک گیاه یا شی دیگر باشد صرفا برای حمایت فیزیکی است
[ترجمه گوگل]Epiphyte هر گونه گیاهی که بر روی یک گیاه یا جایی دیگر متصل می شود و صرفا برای حمایت فیزیکی است

5. Result: All were healed except one inducing by epiphyte infection.
[ترجمه ترگمان]نتیجه: همه چیز شفا یافت مگر یک عفونت epiphyte
[ترجمه گوگل]نتیجه: همه به جز یک عفونت اپی فیت، التیام بخشیدند

6. Rice blast is a kind of epiphyte disease by Magnaporthe grisea.
[ترجمه ترگمان]بیماری رایس یک نوع بیماری epiphyte از سوی Magnaporthe grisea است
[ترجمه گوگل]انفجار برنج نوعی از بیماری Epiphyte توسط Magnaporthe grisea است

7. Functions: quickly kill colibacillus, golden yellow staphylococcus, epiphyte, mildew, hepatitis virus, prevent and treat dermatophytosis, venereal disease, strong water purification and disinfection.
[ترجمه ترگمان]وظایف: به سرعت colibacillus، staphylococcus زرد طلایی، epiphyte، کپک، ویروس هپاتیت را بکشید، از بیماری های dermatophytosis، امراض مقاربتی، تصفیه آب قوی و ضد عفونی کردن جلوگیری کنید
[ترجمه گوگل]توابع: به سرعت کولیباسیلوس، استافیلوکوک زرد طلایی، epiphyte، کپک و ویروس هپاتیت، جلوگیری و درمان درماتوفیتوز، بیماری وریدی، تصفیه آب قوی و ضد عفونی

8. The degradation performances of the bacteria and epiphyte to the polyurethane are analyzed, and the indication of the existence of exotoxin enzyme is discovered by SDS -PAGE experiment.
[ترجمه ترگمان]نمایش تخریب باکتری ها و پلی اورتان به پلی اورتان تجزیه و تحلیل می شود و نشانه ای از وجود آنزیم exotoxin توسط آزمایش SDS - PAGE کشف شد
[ترجمه گوگل]عملکرد تخریب باکتری ها و اپیفیت ها به پلی اورتان تجزیه و تحلیل می شود و نشان دهنده وجود آنزیم اگزوتوکسین توسط آزمایش SDS -PAGE کشف شده است

9. Rain forests are home to numerous species, terrestrial and epiphytes.
[ترجمه ترگمان]جنگل های بارانی موطن بسیاری از گونه ها، terrestrial و epiphytes هستند
[ترجمه گوگل]جنگل های بارانی به گونه های متعدد، زمینی و اپیفیت ها می باشند

10. There are many germs inside vagina, how can we differentiate microzyme, epiphyte, bacteria or infusorians?
[ترجمه ترگمان]There زیادی در مهبل وجود دارد، چگونه می توانیم microzyme، epiphyte، باکتری ها یا infusorians را متفاوت کنیم؟
[ترجمه گوگل]میکروب های موجود در واژن، میکرویوزیم، اپیفیت، باکتری یا infusoryians می تواند وجود داشته باشد

11. Using dilution - plate method, the inhibiting effect of vanillin to the epiphyte was mensurated.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش رقیق سازی - plate، تاثیر بازدارنده of به the mensurated بود
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش حلال رقیق سازی، تأثیر مهار کننده وانیلین بر اپیفیت اندازه گیری شد

12. The measles is caused by a kind of specific epiphyte.
[ترجمه ترگمان]سرخک از نوعی of خاص ناشی می شود
[ترجمه گوگل]سرخک از نوع خاص اپی فیت است

13. Outline of the Project: Agaricus Blazei is a kind of epiphyte with high alimentation value and kinds functions.
[ترجمه ترگمان]طرح کلی پروژه: agaricus Blazei نوعی از epiphyte با ارزش و کارکرده ای بالا است
[ترجمه گوگل]طرح کلی پروژه: Agaricus Blazei یک نوع از epiphyte با ارزش بالا و عملکردهای مختلف است

14. The liquid culture of Grifola frondosa is a new approach to develop new health food for epiphyte polysaccharide and has prominent economic value.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ مایع of frondosa یک روش جدید برای توسعه غذای سالم برای epiphyte polysaccharide است و دارای ارزش اقتصادی برجسته است
[ترجمه گوگل]فرهنگ مایع Grifola frondosa یک رویکرد جدید برای توسعه غذای بهداشتی جدید برای پلی ساکارید اپیفیت و دارای ارزش اقتصادی برجسته است

15. The result showed the variety in the rhizo - epiphyte and endo - epiphyte of Daphne odora thunb.
[ترجمه ترگمان]این نتیجه، تنوع در the - epiphyte و اندو - epiphyte از داف نه داف نه را نشان داد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که تنوع در ریزو - اپیفیت و اندو اپیفایت Daphne odora thunb

پیشنهاد کاربران

یک ارگانیسم است که بر روی سطح یک گیاه رشد می کند و رطوبت و مواد مغذی آن را از هوا، باران، آب و یا باقی مانده های انباشته شده در اطراف آن می سازد.



پبشوند "اپی" در زبان لاتین به چیم ( معنی ) روی، پَد، پَت، اَبَر، اَپَر در زبان پارسی پهلوی است و واژه "فیت" به چیم گیاه است. بر این پایه برابرهای پارسی پهلوی زیر می توانند پیشنهاد شوند:
رویگیاه، روگیا، اپرگیاه، ابرگیاه، گیاهپد، گیاپد، گیاهپت، گیاپَت.
دو واژه نخست خوش آهنگ و زیبا نیستند، اپرگیاه و ابر گیاه نیز واژگانی نارسا هستند که شاید چیم آنان با همسان سازی مغزی با واژگانی چون ابرمَرد روشن نباشد و چیم گیاه بزرگ و با رویش بسیار را به یاد بیاورند. از این روی، دو واژه گیاپَد و گیاپَت شایسته تر به گمان می رسند. اگرچه پسوند پت، پَد، بَد در زبان پارسی پهلوی به چیم سروَر و سرپرست و رئیس نیز به کار رفته است. با این همه، در این واژگان نیز پسوند جایگاهی روی جایگاه دیگر همکاران را نشان می دهد. از این روی، به رای من، بهتر است "گیاپَد/گیاپَت/گیابَد" را برابر "Epiphyte" بدانیم و "گیاپَدیگ، گیاپَتیگ، گیابَدیگ" را برابر پارسی گزارواژه "Epiphytic" بشناسیم.

epiphyte ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: گیاه رورُست
تعریف: گیاهی که دورۀ رشد خود را بر روی گیاه دیگر بگذراند|||متـ . رورُست 2


کلمات دیگر: