کلمه جو
صفحه اصلی

aerobic


معنی : هوایی، هوازی
معانی دیگر : هوازی (گیاه یا جانداری که فقط در مجاورت اکسیژن قادر به زندگی است)، وابسته به ریز جانداران (میکرو ارگانیسم های) هوازی

انگلیسی به فارسی

هوایی، هوازی


ایروبیک، هوازی، هوایی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: aerobically (adv.)
(1) تعریف: occurring or living only in the presence of oxygen.

- Fish are aerobic creatures.
[ترجمه ترگمان] ماهی ها موجوداتی هستند
[ترجمه گوگل] ماهی موجودات هوازی است

(2) تعریف: tending to stimulate the heart and lungs and thereby improve the body's ability to utilize oxygen.

- Running is an aerobic exercise.
[ترجمه میلاد] دویدن یک ورزش هوازی است
[ترجمه ترگمان] دویدن یک ورزش هوازی است
[ترجمه گوگل] در حال اجرا یک ورزش هوازی است

(3) تعریف: of or pertaining to aerobes, such as bacteria.

• needing oxygen to live (of an animal, plant, tissue, etc.); pertaining to oxygen; pertaining to aerobics
something that is aerobic uses oxygen; a technical use in biology.
aerobics is a type of exercise which increases the amount of oxygen in your blood and strengthens your heart and lungs.

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] وضعیتی که در آن اکسیژن موجود است
[زمین شناسی] هوایی، هوازی الف )به موجود زنده ای گفته می شود (خصوصیات یک باکتری )که فقط در حضور اکسیژن آزاد زنده می ماند. همچنین به فعالیت های این موجود هوازی نیز گفته می شود. اسم: aerobe ( ریز جاندار هوازی ) ب )به شرایطی گفته می شود که فقط در حضور اکسیژن آزاد وجو داشته باشد. مقایسه شود با : وابسته به نا هوازیان؛ غیر هوازی.
[خاک شناسی] هوازی

مترادف و متضاد

هوایی (صفت)
aerial, overhead, atmospheric, pneumatic, airy, aerobic

هوازی (صفت)
aerobic

exercise regime designed to increase heart and lung activity while toning muscles


Synonyms: aquarobics, dance workout, drill, exercise, high impact, low impact, slimnastics, step, warm-up, workout


جملات نمونه

1. Aerobic dancing piggybacked on the jogging craze.
[ترجمه ترگمان]رقص Aerobic در حالی که دیوانه وار شروع به رقص می کرد
[ترجمه گوگل]رقص های هوازی بر روی گشت و گذار آهسته حرکت می کند

2. Aerobic exercise helps to build up stamina.
[ترجمه ترگمان]ورزش کردن به استقامت و استقامت کمک می کند
[ترجمه گوگل]ورزش هوازی به ایجاد استقامت کمک می کند

3. Skipping is one of the most enjoyable aerobic activities.
[ترجمه ترگمان]صرف نظر کردن از این، یکی از most فعالیت های aerobic است
[ترجمه گوگل]Skipping یکی از لذت بخش ترین فعالیت های هوازی است

4. Aerobic exercise gets the heart pumping and helps you to burn up the fat.
[ترجمه ترگمان]ورزش Aerobic قلب پمپاژ قلب را می گیرد و به شما کمک می کند تا چربی را آتش بزنید
[ترجمه گوگل]ورزش هوازی می تواند پمپاژ قلب و کمک به شما را به سوختن چربی کمک کند

5. These specific types of exercise are called aerobic exercises.
[ترجمه ترگمان]این انواع خاص ورزش هوازی نامیده می شوند
[ترجمه گوگل]این نوع خاص از تمرینات ورزش هوازی نامیده می شود

6. Sulphide ores tend to oxidise in aerobic conditions, consuming oxygen and releasing carbon dioxide.
[ترجمه ترگمان]او رک ها در شرایط هوازی، مصرف اکسیژن و آزاد کردن دی اکسید کربن تمایل دارند
[ترجمه گوگل]کانی های سولفید در شرایط هوازی اکسید می شوند، اکسیژن مصرف می کنند و دی اکسید کربن را آزاد می کنند

7. Examples of aerobic exercise are running, bicycling, and swimming.
[ترجمه ترگمان]نمونه هایی از ورزش هوازی، دوچرخه سواری، دوچرخه سواری و شنا هستند
[ترجمه گوگل]مثال هایی از ورزش هوازی در حال اجرا، دوچرخه سواری و شنا است

8. In addition, the aerobic activity helped them to increase their metabolic rate which is, after all, what every slimmer needs.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، فعالیت هوازی به آن ها کمک کرد نرخ متابولیک آن ها را افزایش دهد که بعد از همه آن چه که هر فرد slimmer نیاز دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، فعالیت های هوازی به آنها کمک کرد تا میزان متابولیسم خود را افزایش دهند، که بعد از همه، نیاز به هرچه باریک تر است

9. It combines aerobic exercise with light barbell lifting.
[ترجمه ترگمان]این ورزش، ورزش هوازی را با وزنه برداری از طریق نور barbell ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]این ترکیب تمرین هوازی با بلند کردن هالتر نور است

10. Aerobic exercise and reduced-calorie diets produce weight loss, but reduce the resting metabolic rate because they do not maintain muscle mass.
[ترجمه ترگمان]ورزش Aerobic و رژیم غذایی کم کالری برای کاهش وزن، کاهش وزن را تولید می کنند، اما نرخ متابولیسم را کاهش می دهند چون جرم ماهیچه ها را حفظ نمی کنند
[ترجمه گوگل]تمرین هوازی و رژیم های کاهش کالری باعث کاهش وزن می شوند، اما میزان متابولیسم استراحت را کاهش می دهند، زیرا توده های عضلانی را حفظ نمی کنند

11. Aerobic activity Aerobic activity is a form of training requiring a constant supply of oxygen to the muscles.
[ترجمه ترگمان]فعالیت Aerobic فعالیت Aerobic نوعی از آموزش است که نیاز به تامین مداوم اکسیژن به ماهیچه ها دارد
[ترجمه گوگل]فعالیت های هوازی فعالیت های هوازی یک نوع آموزش است که نیازمند عرضه ثابت اکسیژن به عضلات است

12. Studies suggest that for improvements in aerobic capacity, you must raise your heart rate for at least 20 minutes per session.
[ترجمه ترگمان]مطالعات نشان می دهند که برای پیشرفت در ظرفیت هوازی، شما باید میزان ضربان قلب خود را حداقل ۲۰ دقیقه در هر جلسه افزایش دهید
[ترجمه گوگل]مطالعات نشان می دهد که برای بهبود ظرفیت هوازی، شما باید ضربان قلب خود را حداقل 20 دقیقه در هر جلسه افزایش دهید

13. Aerobic exercise can also be taken in many other forms, such as brisk walking, skipping, running or swimming.
[ترجمه ترگمان]ورزش Aerobic نیز می تواند در بسیاری از اشکال دیگر مانند پیاده روی سریع، پریدن، دویدن یا شنا انجام شود
[ترجمه گوگل]ورزش هوازی نیز می تواند در بسیاری از موارد دیگر مانند پیاده روی سریع، پرش، رفتن یا شنا انجام شود

14. Like anaerobic digestion, the aerobic processing of waste material produces methane which can be used as a biogas fuel.
[ترجمه ترگمان]مانند هضم غیر هوازی، پردازش هوازی مواد زاید، متان تولید می کند که می تواند به عنوان سوخت بیوگاز به کار رود
[ترجمه گوگل]مانند هضم بی هوازی، پردازش هوازی از مواد زائد تولید متان است که می تواند به عنوان یک سوخت بیوگاز استفاده شود

پیشنهاد کاربران

aerobic ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: هوازی 2
تعریف: ویژگی موجودی که در شرایط هوازیستی به رشد و بقا ادامه دهد


کلمات دیگر: