کلمه جو
صفحه اصلی

boffo


(امریکا - خودمانی) بسیار موفق، محبوب (رجوع شود به: boff)

انگلیسی به فارسی

(آمریکا - عامیانه) بسیار موفق، محبوب (رجوع شود به: boff)


بوفو


انگلیسی به انگلیسی

• hearty laughter, unrestrained laughter; (theater) line or joke that causes the audience to laugh uncontrollably; "smash hit", play that is a box-office success

جملات نمونه

1. For years he was a boffo box office certainty.
[ترجمه ترگمان] سال ها بود که اون یه موفقیت بزرگ در دفتر بود
[ترجمه گوگل]سالهاست که او یک بسکتبال حرفه ای بود

2. While Roger Goodell had to watch a team no one cared about a month ago crashing his Super Bowl, Stern can start salivating at the prospect of another boffo matchup in the NBA Finals in June.
[ترجمه ترگمان]در حالی که راجر گودل مدیر یک تیم بود و هیچ کس به حدود یک ماه پیش به سوپر بول اش توجهی نداشت، استرن می تواند شروع به ترشح بزاق در چشم انداز دیگری کند که در ماه ژوئن در فینال NBA دیده می شود
[ترجمه گوگل]در حالی که راجر گودل مجبور بود که یک تیم را تماشا کند که هیچ کس در مورد یک ماه پیش از سوپر شگفتی خود نگرفت، سرتر می توانست در مرحله یک مسابقه دیگری در فینال نایب قهرمانی در ماه ژوئن بقتل برود

3. The five-part series of online workshops, at www. pwc. tv, will cover topics like: how to craft a boffo "elevator pitch" and how to articulate your long-term career goals to interviewers.
[ترجمه ترگمان]این مجموعه پنج بخشی از کارگاه های آنلاین، در سایت www pwc تلویزیون، موضوعاتی مانند این را پوشش خواهد داد: چطور یک تبلیغ آسانسوری چیست و چطور می تواند اهداف بلند مدت خود را برای مصاحبه تعریف کند
[ترجمه گوگل]سری پنج بخش از کارگاه های آنلاین، در وب سایت PwC تلویزیون، موضوعاتی مانند چگونگی شکل گیری چارچوب آسانسور بوفو و نحوه تعیین اهداف شغلی طولانی مدت خود را برای مصاحبه کنندگان را پوشش خواهد داد

4. The "loyalty dance" was a fixture of China's Cultural Revolution, and Kang Wenjie's performance at a giant Maoist teach-in was boffo.
[ترجمه ترگمان]\"رقص وفاداری\"، ثابت انقلاب فرهنگی چین بود و عملکرد کانگ در یک teach بزرگ مائویی in بود
[ترجمه گوگل]'رقص وفاداری' یک تقویت کننده انقلاب فرهنگی چین بود و عملکرد کانگ ونجی در آموزه های مائوئیست غول پیکر بوفو بود

5. But you may remember that Larson is an extremely conservative investor who would naturally underperform in boffo years.
[ترجمه ترگمان]اما ممکن است به خاطر داشته باشید که لارسون یک سرمایه گذار بسیار محافظه کار است که به طور طبیعی در سال های boffo فعالیت می کند
[ترجمه گوگل]اما شما ممکن است به یاد داشته باشید که لارسون سرمایه گذار بسیار محافظه کار است که به طور طبیعی در سال های بفوغه ناکافی است

6. There are prestige actors who win tons of awards and then there are blockbuster actors who guarantee boffo box office around the world.
[ترجمه ترگمان]بازیگران پرستیژ وجود دارند که چندین جایزه را به دست می آورند و بعد بازیگران موفق هستند که اداره جعبه boffo را در سراسر دنیا تضمین می کنند
[ترجمه گوگل]بازیگران معتبر وجود دارند که تن از جوایز را به دست می آورند و پس از آن بازیگران فیلمبرداری وجود دارند که گواهینامه بوفو را در سراسر جهان تضمین می کنند


کلمات دیگر: