کلمه جو
صفحه اصلی

whiskery


whisker موی اطراف گونه و چانه، شارب، ریش، ماهوت پاک کن، جاروب کوچک، طره، مودار

انگلیسی به فارسی

( whisker )موی اطراف گونه و چانه، شارب، ریش، ماهوت پاک کن، (در گفتگو)جاروب کوچک، طره، مودار


سیب زمینی


انگلیسی به انگلیسی

• whiskery means the same as whiskered.

جملات نمونه

1. Ever wonder if that whiskery fellow walking his jowly Scottish terrier or that leggy, long-haired blonde jogging with her Afghan hound were just flukes?
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال تعجب کرده اید که آیا آن مردک whiskery که سگ jowly اسکاتلندی او را همراهی می کند یا آن موهای بور با موهای بلند و موهایی بلند مو با آن سگ تازی پاکوتاه اش فقط یک دنبش است؟
[ترجمه گوگل]همیشه تعجب می کنی که آیا این شخص عنکبوت در حال حرکات ترجیج اسکاتلندی های خود را می گذارد و یا آن زنبق وحشی افسانه ای که طولانی موهای بلوند با شورت افغانی اش داشت فقط عصبانی بود؟

2. Soon a wet whiskery nose appeared above the edge of the bank, and the Otter pulled himself out and shook the water from his coat.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که بینی مو خیس از لبه بانک بیرون آمد و او تر او خود را بیرون کشید و آب را از کتش بیرون آورد
[ترجمه گوگل]به زودی بینی بینی مرطوب در بالای لبه بانک ظاهر شد و اتتر خود را بیرون آورد و آب را از کت خود تکان داد

3. They were drawn from a deeper and darker place than this whiskery, milky, dungy communion with the cattle.
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک جای عمیق تر و تیره تر از این whiskery، شیری و dungy با گاو کشیده می شدند
[ترجمه گوگل]آنها از یک مکان عمیق تر و تاریک تر از این ویسکی، شیرین و ملحفه ای با گاو گرفته شده بودند

4. A few moments passed with no other sounds than the whiskery swish of Morgenes'brush.
[ترجمه ترگمان]چند لحظه نگذشته بود که صدای whiskery و swish به گوش رسید
[ترجمه گوگل]چند لحظه بدون هیچ صدایی دیگر از سوپخوری مورژنس براش گذشت

5. Each flower has rose-colored sepals and petals, the petals fringed and lined with long, pink whiskery hairs.
[ترجمه ترگمان]هر گل رز و گلبرگ های رنگارنگ دارد، گلبرگ های حاشیه دار شده و دارای موهای بلند و صورتی رنگی هستند
[ترجمه گوگل]هر گل گلدان های گل رز و گلبرگ، گلبرگ حاشیه ای و با موهای زرق و برق دار اسفنجی پوشانده شده است

6. But as sometimes happens on Christmas Eve, Lindsay meets a whiskery old chap whose magic stirs up her spirit and transforms her life forever!
[ترجمه ترگمان]اما از وقتی که شب کریسمس بر حسب اتفاق در شب کریسمس به سر می برد، لیندسی a مردی با ریش و ریش است که magic روح او را تکان می دهد و زندگی او را برای همیشه تغییر می دهد!
[ترجمه گوگل]اما همانطور که بعضی اوقات در شب کریسمس اتفاق می افتد، لیندسی با یک گروه قدیمی سیب زمینی برخورد می کند که سحر و جادو روح او را تحریک می کند و زندگی خود را برای همیشه تبدیل می کند!

7. He bent his great, shaggy head over Harry and gave him what must have been a very scratchy, whiskery kiss.
[ترجمه ترگمان]سر بزرگ و پشمالوی خود را روی هری خم کرد و او را بوسید
[ترجمه گوگل]او بیش از حد هری سرش را خم کرده و به او می گوید که باید یک بوسه بسیار شکننده و شیک باشد


کلمات دیگر: