کلمه جو
صفحه اصلی

wheezing

انگلیسی به فارسی

خستگی، خس خس کردن، با صدا نفس کشیدن


انگلیسی به انگلیسی

• whistling sound; act of breathing heavily with a whistling sound
breathing heavily and with difficulty; making a wheezy noise

جملات نمونه

1. I could hear the old man behind me wheezing.
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای پیرمرد را که پشت سرم بود بشنوم
[ترجمه گوگل]من می توانم پیرمرد را پشت سرم بشنوم که خشمگین است

2. The young man was running and wheezing out a greeting.
[ترجمه ترگمان]مرد جوان دوان دوان دوان دوان آمد و به او سلام کرد
[ترجمه گوگل]مرد جوان در حال اجراست و از تبریک تبریک می گوییم

3. He was coughing and wheezing all night.
[ترجمه ترگمان]تمام شب سرفه می کرد و نفس نفس می زد
[ترجمه گوگل]او سرفه و خنک شدن تمام شب بود

4. After a 13-month stint, the wheezing and frail Chernenko died in March 1985 at age 7
[ترجمه ترگمان]بعد از گذشت ۱۳ ماه، the و شکننده Chernenko در مارس ۱۹۸۵ در سن ۷ سالگی فوت کردند
[ترجمه گوگل]پس از یک ماه 13 ماه، خس خس سینه و ضعف چرننکو در مارس 1985 در سن 7 سالگی فوت کردند

5. He could hear only his own wheezing, and feel only the thumping in his chest.
[ترجمه ترگمان]فقط صدای نفس های خودش را می شنید و فقط صدای تالاپ in در سینه اش احساس می کرد
[ترجمه گوگل]او فقط می تواند صدای خنده اش را بشنود، و فقط احساس سوزش در سینه خود را احساس می کند

6. My breath began wheezing from the exertion.
[ترجمه ترگمان]نفسم در سینه حبس شد
[ترجمه گوگل]نفس من از خستگی خشمگین شد

7. Their union was accompanied by the male's hoarse wheezing while his tongue lolled from his mouth.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که زبانش از دهانش دور می شد، اتحادیه آن ها با صدای گرفته و خشن مرد همراه بود
[ترجمه گوگل]اتحادیه خود را با خشخاش مردانه همراه شد، در حالی که زبانش از دهان او زخمی شده بود

8. The ragged figure shook with fury, his breath wheezing in and out of his tiny frame.
[ترجمه ترگمان]مرد ژنده پوش با عصبانیت تکانی به خود داد و نفسش در سینه حبس شد و از قاب کوچکش بیرون آمد
[ترجمه گوگل]شکل پراکنده با خشم تکان می خورد، نفس خود را از روی فریم کوچک خود خم می کند

9. Asthma causes wheezing and breathlessness.
[ترجمه ترگمان]اسم آسم باعث خس خس و تنگی نفس می شود
[ترجمه گوگل]آسم باعث خس خس و نفس می شود

10. He stood wheezing contentedly in the flat evening sun.
[ترجمه ترگمان]او با رضایت در آفتاب غروب آفتاب روی زمین ایستاده بود و نفس نفس می زد
[ترجمه گوگل]او در لحظه خورشید صاف خشمگین بود

11. There was fluid in my lungs, rattling and wheezing at every breath.
[ترجمه ترگمان]در ریه هایم جریان داشت هر نفسی که می کشید و خس خس می کرد
[ترجمه گوگل]مایع در ریه های من وجود دارد، در هر نفس کوبیدن و خس خس سینه

12. When she coughed she made a terrible wheezing sound.
[ترجمه ترگمان]وقتی سرفه کرد صدای خس خس وحشتناکی به گوش رسید
[ترجمه گوگل]هنگامی که او سرفه کرد صدای خشم وحشتناکی را به وجود آورد

13. A dying star's wheezing cough has puffed out a gas shell reminiscent of a big blue soccer ball, scientists say.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان می گویند که صدای خس خس کردن یک ستاره در حال مرگ یک توپ گاز را به خاطر توپ فوتبال آبی بزرگ به باد انداخته است
[ترجمه گوگل]دانشمندان می گویند یک سرفه خشخاش ستاره ای که در حال مرگ است، یک پوسته گاز یادآور یک توپ بزرگ فوتبال آبی را پف کرده است

14. Clinical presentation includes dyspnea at exertion, stridor, and wheezing.
[ترجمه ترگمان]ارائه بالینی شامل dyspnea، exertion، و خس خس است
[ترجمه گوگل]ارائه بالینی شامل تنگی نفس، استرس، و خستگی مفرط است

پیشنهاد کاربران

خس خس سینه

سخت نفس کشیدن و درد سینه

تپش قلب


کلمات دیگر: