کلمه جو
صفحه اصلی

wickedly


شریرانه، بدکارانه

انگلیسی به فارسی

شرم آور


انگلیسی به انگلیسی

• in a wicked manner; evilly, viciously

جملات نمونه

1. He that liveth wickedly can hardly die honestly.
[ترجمه ترگمان]او با بدجنسی زندگی می کند و به سختی می تواند به سختی بمیرد
[ترجمه گوگل]کسی که با شرارت زندگی می کند، نمی تواند صادقانه بمیرد

2. She drew a wickedly funny caricature of the teacher.
[ترجمه ترگمان]او کاریکاتوری عجیب و غریب از معلم کشید
[ترجمه گوگل]او یک کاریکاتور وحشیانه از معلم کشید

3. She relaxed and grinned wickedly back at him.
[ترجمه ترگمان]او آرام شد و با بدجنسی به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او آرام شد و به سختی به او برگشت

4. The knife gleamed wickedly in the moonlight.
[ترجمه ترگمان]چاقو با بدجنسی در زیر نور مهتاب درخشید
[ترجمه گوگل]چاقو به زودی در نور ماه نورانی می شود

5. Pamela grinned wickedly and took another sip.
[ترجمه ترگمان]پا ملا شریرانه لبخند زد و جرعه دیگری نوشید
[ترجمه گوگل]پاملا بی شرمانه زد و گریه کرد

6. It's performed with wickedly spiked nuance.
[ترجمه ترگمان]این کار با wickedly spiked انجام می شود
[ترجمه گوگل]این کار با شیطنت وحشیانه ای انجام می شود

7. She had a pair of batons with wickedly barbed ends.
[ترجمه ترگمان]اون یه جفت دلقک داشت که با wickedly سر و کله ش تموم شده بود
[ترجمه گوگل]او یک جفت بتونی با اشکال خم وحشی داشت

8. She fixes her wickedly green eyes on me.
[ترجمه ترگمان]شریرانه چشمان سبز خود را به من می دوزد
[ترجمه گوگل]او چشمان سبز شریری را بر من برطرف می کند

9. He chuckled, a wickedly delicious little chuckle that sent a shiver down her spine.
[ترجمه ترگمان]او با دهان بسته خندید، خنده ای کوتاه و شیرین، که لرزشی در ستون فقراتش ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]او فریاد زد، کمی خجالتی خوشمزه که دچار دوری از ستون فقراتش شد

10. I know this sounds wickedly conceited.
[ترجمه ترگمان] میدونم که این به نظر گستاخانه میاد
[ترجمه گوگل]من می دانم این به نظر می رسد به شدت فریب خورده است

11. They are corrupt, and speak wickedly concerning oppression : they speak loftily.
[ترجمه ترگمان]آن ها فاسد هستند و با بدجنسی درباره ظلم صحبت می کنند: آن ها با غرور حرف می زنند
[ترجمه گوگل]آنها فاسد هستند و سخاوتمندانه در مورد ظلم و ستم سخن می گویند

12. Will ye speak wickedly for God? and talk deceitfully for him?
[ترجمه ترگمان]آیا با بدجنسی از خداوند سخن خواهی گفت؟ و باه اش حرف بزنی؟
[ترجمه گوگل]آیا برای خدا دروغگو هستید؟ و برای او فریبکارانه صحبت کنید؟

13. Surely, God cannot act wickedly, the Almighty cannot violate justice.
[ترجمه ترگمان]مسلما خدا نمی تواند شریرانه رفتار کند، خداوند قادر به نقض عدالت نخواهد بود
[ترجمه گوگل]مطمئنا خداوند نمیتواند بدکارانه عمل کند، خداوند قادر به نقض عدالت نیست

14. Birkin approached, smiling wickedly at seeing Ursula so nonplussed and frightened.
[ترجمه ترگمان]Birkin نزدیک شد، شریرانه لبخند زد و او را چنان غافلگیر و ترسان دید که مات و مبهوت به او خیره شد
[ترجمه گوگل]Birkin نزدیک شد، لبخند زد و بدرفتاری در دیدن Ursula به طوری unplussed و ترسناک

پیشنهاد کاربران

شرورانه


کلمات دیگر: