کلمه جو
صفحه اصلی

unpin


سنجاق یا سوزن چیزی را در آوردن، باز کردن، می  یا سنجاق را در اوردن

انگلیسی به فارسی

میخ یا سنجاق را در آوردن


باز کردن، میخ یا سنجاق را در اوردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: unpins, unpinning, unpinned
(1) تعریف: to remove a pin or pins from, esp. to unfasten in this manner.

(2) تعریف: to free from pinning pressure.

- The wrecker lifted the car to unpin the man's legs.
[ترجمه ترگمان] جرثقیل ماشین را بالا برد تا پاهای مرد را باز کند
[ترجمه گوگل] مخرب ماشین را برداشت و پاهای مرد را باز کرد

• take pins out of, separate by removing pins

جملات نمونه

1. Jay unpinned the batik, unscrewed the lock and pushed the window up.
[ترجمه ترگمان]جی باز batik را باز کرد، قفل را باز کرد و پنجره را باز کرد
[ترجمه گوگل]جی باتیک را باز کرد، قفل را باز کرد و پنجره را بالا برد

2. Unlaced, unzipped, unpinned, unclipped, unrolled, unsaid, undone, she thought, and smiled to herself.
[ترجمه ترگمان]باز هم باز شد، باز شد، باز شد، باز شد، باز شد، باز شد، باز شد
[ترجمه گوگل]Unlaced، unzipped، unpinned، unclipped، unrolled، unsaid، undone، او فکر کرد، و به خودش لبخند زد

3. Swiftly they remove their hats, unpin their shawls, and . . . whap, whap, whap!
[ترجمه ترگمان]به سرعت کلاه های خود را بیرون می آورند و shawls و whap و whap را از هم جدا می کنند
[ترجمه گوگل]به سرعت آنها کلاه خود را حذف می کنند، شال های خود را باز می کنند، و ویپ، سر و صدا، سر و صدا!

4. I reached up to unpin it.
[ترجمه ترگمان]دستم را دراز کردم تا آن را باز کنم
[ترجمه گوگل]من به این نتیجه رسیدم

5. The conventional artist would now unpin the drawing from his board, take it into the hall and spray it with fixative, then roll it up and put it in a mailing tube.
[ترجمه ترگمان]هنرمند مرسوم حاضر است نقاشی را از روی تخته سیاه بیرون بکشد، آن را به داخل تالار ببرد و با fixative اسپری کند، بعد آن را لوله کند و در لوله پستی قرار دهد
[ترجمه گوگل]هنرمند متعارف حالا می تواند نقاشی را از هیئت مدیره خود برداشت، آن را به سالن بیرون بیاورد و آن را با فتمتیک اسپری کند، سپس آن را رول کند و آن را در یک لوله پستی قرار دهد

6. Desdemona. No, unpin me here. This Lodovico is a proper man.
[ترجمه ترگمان]دزد مونا نه، منو ببخش ین این \"Lodovico\" مرد خوبیه
[ترجمه گوگل]دزدمونا نه، اینجا را ترک کن این Lodovico مرد مناسب است

7. If you want the change to affect the icon on the taskbar, you'll need to unpin and repin it to the taskbar so that the new shortcut takes affect.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید این تغییر بر روی آیکون on تاثیر بگذارد، باید آن را به the unpin و آن را به the وصل کنید تا میان بر جدید تاثیری داشته باشد
[ترجمه گوگل]اگر میخواهید تغییر را روی نماد در نوار وظیفه قرار دهید، باید آن را باز کنید و آن را به نوار وظیفه ببرید تا میانبر جدید تاثیر بگذارد


کلمات دیگر: