کلمه جو
صفحه اصلی

consanguineous


هم نیا، هم خون، هم تبار، خویش، خویشاوند (consanguine هم می گویند)، بسته ,همخون ,صلبی

انگلیسی به فارسی

هم‌نیا، هم‌خون، هم‌تبار، خویش، خویشاوند (consanguine هم می‌گویند)


متضاد


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: consanguineously (adv.)
• : تعریف: having a blood relationship; descended from the same ancestors.
مشابه: akin, kin, kindred, natural

- Views on marriage between consanguineous partners vary widely from country to country.
[ترجمه ترگمان] دیدگاه درباره ازدواج بین شرکای فامیلی به طور گسترده از کشور به کشور متغیر است
[ترجمه گوگل] دیدگاه های مربوط به ازدواج بین شرکای متاهل به طور گسترده ای از کشور به کشور متفاوت است

• related by blood, descended from the same ancestor

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] همخون، خویشاوند (سنگ شناسی): صفت: همخونی یا خویشاوندی و مترادفی با ارجحیت کمتر برای هم ماگما (comagmatic) .

جملات نمونه

1. City is consanguineous with water, and studies at them persist from the naissance of cities.
[ترجمه ترگمان]شهر فامیلی با آب است و مطالعات در آن ها از the شهرها ادامه دارد
[ترجمه گوگل]شهر با آب مخلوط شده است و مطالعاتی که بر روی آنها انجام می شود از شهرت شهرهای مختلف است

2. Our activity will give prominence to the consanguineous relationship between Microsoft and our entertainment, study and work.
[ترجمه ترگمان]فعالیت ما به رابطه فامیلی بین مایکروسافت و تفریحات ما، مطالعه و کار اهمیت می دهد
[ترجمه گوگل]فعالیت ما به رابطه ی منسجم بین مایکروسافت و سرگرمی، مطالعه و کار ما اهمیت می دهد

3. Objective To investigate consanguineous marriages and their offspring ? ? s health of salar nationality.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ازدواج فامیلی و فرزندان آن ها؟ - سلامت ملیت salar
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ازدواج های متاهل و فرزندان آنها؟ ؟ سلامت ملی ملیت

4. The important position and role of the royal group in the society of the Liao Dynasty suggest that the consanguineous element remained prominently i. . .
[ترجمه ترگمان]جایگاه مهم و نقش گروه سلطنتی در جامعه سلسله Liao پیشنهاد می کند که عنصر فامیلی به طور برجسته i باقی می ماند
[ترجمه گوگل]موقعیت و نقش مهم گروه سلطنتی در جامعه سلسله لیائو نشان می دهد که عنصر متضاد باقی مانده است

5. It is a recessive hereditary disease of autosome to be deaf and dumb. It was analysed through heredity that reducing or preventing consanguineous marriage can reduce the deaf-mute's birth rate.
[ترجمه ترگمان]این یک بیماری ارثی مغلوب of است که ناشنوا و گنگ است تجزیه و تحلیل از طریق وراثت آنالیز شد که کاهش یا جلوگیری از ازدواج فامیلی می تواند نرخ تولد کرولال را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]این یک بیماری وراثتی است که به طور اتفاقی به صورت ناخوشایند و ناامید می شود از طریق وراثت تجزیه و تحلیل شد که کاهش یا جلوگیری از ازدواج مجدد می تواند میزان تولد ناشنوایان ناشنوا را کاهش دهد

6. In the same condition, wearable li ty of hardfacing alloy has consanguineous relation with its organization.
[ترجمه ترگمان]در شرایط مشابه، wearable li ty از آلیاژ hardfacing رابطه فامیلی با سازمان خود دارد
[ترجمه گوگل]در شرایط مشابه، آلیاژهای پوشیدنی از آلیاژ سخت سختگیرانه با سازمان خود ارتباط دارد

7. The Marriage System of Cousinship" is a special marriage form, which has universally existed since human beings instituted consanguineous family. "
[ترجمه ترگمان]سیستم ازدواج cousinship یک شکل ازدواج ویژه است که به طور جهانی از زمانی که بشر خانواده فامیل را تشکیل می دهد وجود داشته باشد \"
[ترجمه گوگل]نظام زناشویی همجنسگرایان یک شکل ویژه ازدواج است که از زمانی که انسان خانواده خانوادگیاش را تاسیس کرد، وجود داشته است '

8. Trace of primitive religion development was from totemism and naturism to consanguineous ancestors adoration.
[ترجمه ترگمان]طرح توسعه مذهب ابتدایی از totemism و naturism به اجداد فامیلی بود
[ترجمه گوگل]ریشه در توسعه دین اولیه از لحاظ تئومیتیسم و ​​طبیعت گرایی به پرستش اجداد متاهل بود

9. In order to meet the needs of social development, schools and graduates, schools and businesses, schoolfellow and schoolfellow, graduates and enterprises should maintain consanguineous contact.
[ترجمه ترگمان]برای برآورده کردن نیازهای توسعه اجتماعی، مدارس و فارغ التحصیلان، مدارس و کسب و کارها، schoolfellow و schoolfellow، فارغ التحصیلان و شرکت ها باید ارتباط فامیلی حفظ کنند
[ترجمه گوگل]به منظور رفع نیازهای توسعه اجتماعی، مدارس و فارغ التحصیلان، مدارس و کسب و کارها، دانش آموزان و دانش آموزان، فارغ التحصیلان و موسسات باید ارتباطات متقابل را حفظ کنند

10. The relationship between obesity and insulin resistance, hyperinsulinemia is consanguineous.
[ترجمه ترگمان]رابطه بین چاقی و مقاومت انسولین، hyperinsulinemia فامیل است
[ترجمه گوگل]ارتباط بین چاقی و مقاومت به انسولین، هیپینسونولینمی یک نوع خاص است

11. The relation between the production and development of sports and the environment is consanguineous.
[ترجمه ترگمان]رابطه بین تولید و توسعه ورزش و محیط زیست فامیل است
[ترجمه گوگل]رابطه بین تولید و توسعه ورزش و محیط زیست، متضاد است

12. This article deals with formally done research method and observed the genetic effect of consanguineous mating.
[ترجمه ترگمان]این مقاله با روش تحقیق رسمی به طور رسمی سر و کار دارد و اثر ژنتیکی جفت گیری فامیلی را مشاهده کرده است
[ترجمه گوگل]این مقاله به روش تحقیق رسمی پرداخته و اثر ژنتیکی جفت کردن همجنس گرایی را مورد بررسی قرار می دهد


کلمات دیگر: