کلمه جو
صفحه اصلی

white supremacy


(عقیده ی نژادپرستان) برتری نژاد سفید، سفیدبرتری، تفوق سفید پوستان بر نژادهای دیگر

انگلیسی به فارسی

برتری سفید، تفوق سفید پوستان بر نژادهای دیگر


تفوق سفید پوستان بر نژادهای دیگر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the belief or doctrine that the white race is naturally superior to other races, esp. blacks, and therefore has the right to dominate and exploit them socially, economically, and politically.

• belief that the white race is inherently superior and should rightfully control people of other races

جملات نمونه

1. Many classic Tinseltown films are veritable paeans to white supremacy.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فیلم های کلاسیک Tinseltown برای برتری سفید paeans واقعی هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از فیلم های Tinseltown کلاسیک واقعی هستند که به برتری سفید می رسند

2. He challenged not only white supremacy but the civil rights establishment.
[ترجمه ترگمان]او نه تنها برتری سفیدپوستان را به چالش کشید، بلکه نهاد حقوق مدنی را نیز به چالش کشید
[ترجمه گوگل]او نه تنها برتری سفید، بلکه ایجاد حقوق مدنی را نیز به چالش کشید

3. It was outspokenly anti-Welensky, opposed to white supremacy and campaigned for one man one vote and for independence.
[ترجمه ترگمان]این outspokenly ضد - بود، با برتری سفید مخالف بود و برای یک رای و برای استقلال برای یک مرد مبارزه می کرد
[ترجمه گوگل]این به شدت ضد Welensky بود، مخالف برتری سفید و مبارزه برای یک نفر یک رای و برای استقلال

4. A literature of white supremacy appeared between 1880 and 19
[ترجمه ترگمان]ادبیات برتری سفید بین سال های ۱۸۸۰ تا ۱۹ به نمایش درآمد
[ترجمه گوگل]ادبیات برتری سفید بین سالهای 1880 تا 19 ظاهر شد

5. Other essays examine subjects such as white supremacy, Black homophobia feminist politicization and male violence.
[ترجمه ترگمان]مقالات دیگر موضوعاتی همچون برتری سفید، همجنس هراسی Black و خشونت مردان را مورد بررسی قرار می دهند
[ترجمه گوگل]مقالات دیگر بررسی موضوعاتی مانند برتری سفید، سیاسی سیاسی فمینیست سیاه و خشونت مردان است

6. I never had that white supremacy idea, and I don't think I was paternalistic.
[ترجمه ترگمان]من هرگز این فکر سفید و سفید را ندیده بودم، و فکر نمی کنم که بتوانم از آن استفاده کنم
[ترجمه گوگل]من هرگز این ایده برتری برتری را نداشتم و فکر نمی کنم من پدر و مادر باشم

7. To preserve white supremacy, he threatened a civil war.
[ترجمه ترگمان]برای حفظ تفوق سفید، جنگ داخلی را تهدید کرد
[ترجمه گوگل]برای حفظ برتری سفید، او یک جنگ داخلی را تهدید کرد

8. Frank Chin fights with white supremacy in mainstream society and demonstrates through his sharp writing skills and literary form that "the pen is mightier than the sword".
[ترجمه ترگمان]فرانک چین در جامعه اصلی با برتری سفید می جنگد و از طریق مهارت های نوشتاری و ادبی تند خود نشان می دهد که \" قلم قدرتمندتر از شمشیر است \"
[ترجمه گوگل]فرانک چین با برتری سفید در جامعۀ مدنی مبارزه می کند و از طریق مهارت های نوشتاری و فرم های ادبی خود نشان می دهد که 'قلم قدرتمندتر از شمشیر است'

9. He turned white supremacy on its head—whites were “blue-eyed devils”—and urged solidarity with the emerging independence movements of Africa and Asia.
[ترجمه ترگمان]او برتری سفید را بر سر خود دید - سفیدها \"شیاطین چشم آبی\" بودند - و بر همبستگی با جنبش های تازه استقلال افریقا و آسیا تاکید کردند
[ترجمه گوگل]او برتری سفید خود را بر روی سر سفید پوشان خود تبدیل به 'شیاطین آبی چشم' شد و خواستار همبستگی با جنبش های استقلال استقرار آفریقا و آسیا شد

10. His whole platform boiled down to white supremacy.
[ترجمه ترگمان]تمام سکو در برابر برتری خود به جوش آمد
[ترجمه گوگل]کل پلت فرم خود را به برتری سفید سوق داد

11. The colonial attitude of white supremacy is also still flourishing, and Third World people are known as "wogs, " equivalent to the use of "gooks" or "niggers" in the U. S.
[ترجمه ترگمان]نگرش مستعمراتی از برتری سفید نیز هنوز در حال شکوفایی است و مردم سوم جهان به عنوان \"wogs\" یا \"gooks\" در ایالات زیر شناخته می شوند اس
[ترجمه گوگل]نگرش استعماری برتری بر سفید نیز هنوز هم شکوفا می شود و مردم جهان سوم به عنوان 'wogs' شناخته می شوند، معادل استفاده از 'gooks' یا 'niggers' در U S

12. All four valued white supremacy and promoted the extirpation of Indian society.
[ترجمه ترگمان]هر چهار این چهار نفر تفوق سفید داشتند و the جامعه هند را ارتقا دادند
[ترجمه گوگل]همه چهار ارزش برتری سفید و تضعیف جامعۀ جامعه هندی را ارتقا دادند

13. He continues: No one ever told me there was a system of white supremacy.
[ترجمه ترگمان]او ادامه می دهد: هیچ کس به من نگفت که یک سیستم تفوق سفید وجود دارد
[ترجمه گوگل]او ادامه داد: هیچ کس تا به حال به من گفته که یک سیستم برتری سفید وجود دارد

14. Do we really want to be included in an industry as committed to white supremacy as Hollywood?
[ترجمه ترگمان]آیا واقعا می خواهیم در یک صنعت مثل هالیوود متعهد شویم؟
[ترجمه گوگل]آیا واقعا می خواهیم در یک صنعت به عنوان هالیوود متعهد به برتری سفید بشویم؟

15. Another long-simmering problem has been hateful acts committed by youths in the name of white supremacy.
[ترجمه ترگمان]یک مساله آرام دیگر، اعمال نفرت انگیزی است که جوانان به نام تفوق سفید مرتکب شده اند
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مشکلات طولانی مدت، اقدامات نفرت انگیزی است که توسط جوانان به نام برتری سفید انجام شده است

پیشنهاد کاربران

سفیدبرترپنداری

سفیدسالاری - اعتقاد به برتری نژاد سفید


کلمات دیگر: