کلمه جو
صفحه اصلی

white hot


(دارای حرارتی که در آن جسم سفید می شود) سفید از شدت گرما، سپید گرم، دارای احساسات برانگیخته

انگلیسی به فارسی

دارای احساسات برانگیخته


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: heated so hot as to glow white.

(2) تعریف: extremely excited, angry, zealous, or the like.

• if something is white-hot, it is extremely hot.

پیشنهاد کاربران

پر جنب و جوش
پر انگیزه
با حداکثر توان کوشش کردن


کلمات دیگر: