کلمه جو
صفحه اصلی

unprogressive

انگلیسی به فارسی

بی پروا


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of progressive.

• not progressive, not advanced

جملات نمونه

1. The inefficient and unprogressive were penalized by extinction.
[ترجمه ترگمان]The و unprogressive توسط منقرض شدن جریمه شدند
[ترجمه گوگل]ناکارآمدی و بی ثبات بودن توسط انقراض مجازات شد

2. I the unprogressive old man of penny money. Can after all still have an uncle good.
[ترجمه ترگمان]من پیرمرد پول penny بعد از همه این ها، هنوز هم شوهر خوبی دارم
[ترجمه گوگل]من مرد بی رحمانه پول پنی است پس از همه می توانید یک عمو خوب داشته باشید

3. Give the unprogressive and acing imposing the rhythm The sex massage of tap the function .
[ترجمه ترگمان]the و acing را به آن ها بدهید و ریتم ماساژ را با ضربه زدن به آن اعمال کنید
[ترجمه گوگل]به بی ثمر و ناخوشایند تحمیل ریتم ماساژ جنسی ضربه بزنید عملکرد

4. Has it ever struck you that what the tourist considers most picturesque about a country the local resident often thinks shameful and unprogressive?
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال به شما گفته است که آن چیزی که گردشگران بیش ترین توجه را نسبت به کشوری دارد که ساکنان محلی اغلب فکر می کنند شرم آور و unprogressive است؟
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال به شما حمله کرده است که گردشگری در مورد کشورهایی که بیشتر در مورد کشوری به چشم می خورد، اغلب ساکنان محلی فکر می کنند که شرم آور و بی پروا هستند؟

5. The prior funeral technologies such as cremation, inhumation, burials and the like are unprogressive, which directly causes environment pollution and land waste.
[ترجمه ترگمان]آخرین تکنولوژی های مراسم تدفین مانند سوزاندن اجساد، inhumation، burials و امثال آن ها unprogressive هستند که به طور مستقیم موجب آلودگی محیط زیست و هدر رفتن زمین می شوند
[ترجمه گوگل]تکنولوژی های مراسم تشییع جنازه مانند کرم سازی، انحطاط، دفن و غیره غیر قابل پیشگیری است که به طور مستقیم باعث آلودگی محیط زیست و زباله های زمین می شود

6. Conclusion Behavior Therapy is one of definite effect Psychotherapy on psychodisorder. If you choose the right enhancer, which has cure Unprogressive Sex Hiccup.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری رفتار درمانی یکی از اثرات قطعی روان درمانی بر روی psychodisorder است اگر the درست را انتخاب کنید، که unprogressive سکس unprogressive را درمان می کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری رفتار درمانی یکی از تأثیرات مثبت روان درمانی در روان درمانی است اگر شما را انتخاب کنید تقویت کننده راست، که درمان سکته مغزی بدون رابطه جنسی است

7. But the problem be that the sex prejudice be still unprogressive existence, and replication code.
[ترجمه ترگمان]اما مشکل این است که تعصب جنسیتی همچنان وجود unprogressive و کد تکرار است
[ترجمه گوگل]اما مشکل این است که تعصب جنسی هنوز وجود ناپذیری و کد تکرار است

8. You say me to grow not equal to you of beautiful of time, I shouldn't be unprogressive to deny, you say very rightness, the proof be definite, can let blind person testimony.
[ترجمه ترگمان]تو میگی که من نسبت به تو هم مثل تو نیستم، من نباید انکار کنم
[ترجمه گوگل]شما می گویید من برای رشد زیبایی از زمان با شما نیستم، من نباید نادیده گرفتم که انکار کنم، شما می گوئید بسیار درست است، اثبات قطعی است، می تواند شهادت کور را اجازه دهد

9. When the skin suffers to the serious burns, wound, infection and diabetes unprogressive skin ulcerates etc, it become hard problem to repair and rebuild the big area skin defect.
[ترجمه ترگمان]وقتی که پوست از سوختگی های جدی، جراحت، عفونت و دیابت رنج می برد، ترمیم و بازسازی یک نقص پوست ناحیه بزرگ مشکل است
[ترجمه گوگل]هنگامی که پوست به سوختگی های جدی، زخم، عفونت و دیابت مبتلا می شود، زخم های پوستی ناخوشایند و غیره، مشکل جدی برای تعمیر و بازسازی نقص پوست منطقه بزرگ می شود


کلمات دیگر: