کلمه جو
صفحه اصلی

unnoticeable

انگلیسی به فارسی

بی نظیر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of noticeable.
متضاد: noticeable, pronounced
مشابه: imperceptible, invisible, unobtrusive

• not conspicuous or obvious

جملات نمونه

1. Before each performance, he slid casually through an unnoticeable stage door into a world unknown to most.
[ترجمه ترگمان]قبل از هر نمایش، با حالتی عادی از جلوی دری مانندی که بیشتر از همه ناشناخته بود، برخورد کرد
[ترجمه گوگل]قبل از هر کار، او به طور معمول از طریق یک درب بی نظیر به یک جهان ناشناخته به اکثر اسلاید

2. Page loads went from essentially unnoticeable to several seconds when I switched over to this XPath expression, even on an unloaded local server.
[ترجمه ترگمان]باره ای صفحه از اساسا غیرقابل تشخیص بودند تا به چند ثانیه زمانی که من به این حالت XPath، حتی در یک سرور محلی تخلیه شده تغییر کردم
[ترجمه گوگل]بارهای صفحه از زمانی که به این اظهارنظر XPath تغییر یافتم، حتی از یک سرور محلی محروم، از اصل غیر قابل چشم پوشی به چند ثانیه رفت

3. And it's that unnoticeable man with a big birth-mark on his head who will be blamed for it.
[ترجمه ترگمان]و این یک مرد غیرقابل تشخیص است که علامت تولد بزرگ روی سرش است که به خاطر آن مقصر شناخته می شود
[ترجمه گوگل]و این این است که مرد غیر قابل توجه با یک تولد بزرگ بر روی سر خود را که برای آن مقصر است

4. The performance hit may be unnoticeable when trimming short strings, but with long strings that contain many words, this regex can become a performance problem.
[ترجمه ترگمان]این عملکرد ممکن است قابل ملاحظه باشد زمانی که رشته های کوتاه را کاهش می دهد، اما با رشته های بلند که حاوی بسیاری از کلمات است، این regex می تواند به یک مشکل عملکرد تبدیل شود
[ترجمه گوگل]عملکرد خطا ممکن است غیرقابل چشم پوشی باشد، اگر برش رشته های کوتاه باشد، اما با رشته های طولانی که حاوی بسیاری از کلمات هستند، این regex می تواند یک مشکل عملکرد باشد

5. An unnoticeable cigarette burn on the carpet.
[ترجمه ترگمان]یه سیگار غیرقابل تشخیص روی فرش
[ترجمه گوگل]یک سیگار غیر قابل تشخیص در فرش

6. Pinching panic has its unnoticeable political, economical and financial reasons.
[ترجمه ترگمان]نیشگون گرفتن ناشی از نیشگون، دلایل سیاسی، اقتصادی و مالی دارد
[ترجمه گوگل]بدبختی ناشی از دلایل سیاسی، اقتصادی و مالی ناشناخته است

7. Her clothes were simple and unnoticeable.
[ترجمه ترگمان]لباساش ساده و غیرقابل تشخیص بود
[ترجمه گوگل]لباس هایش ساده و غیر قابل تشخیص بود

8. Or, if there were, they were playing it so cool as to be almost unnoticeable.
[ترجمه ترگمان]یا اگر هم بودند آن قدر با خونسردی بازی می کردند که تقریبا غیرقابل تشخیص بود
[ترجمه گوگل]یا، اگر وجود داشته باشد، آنها آنقدر سرد را بازی می کنند که تقریبا غیر قابل چشم پوشی باشد

9. In those turbulent times that produce skips, however, a slight degradation will be close to unnoticeable.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان های آشفتگی که تولید کننده را تولید می کنند، کاهش جزیی به غیرقابل تشخیص خواهد بود
[ترجمه گوگل]با این حال، در آن زمان هایی که ناگهان تولید می شود، تخریب جزئی نزدیک به ناشناخته خواهد بود

10. The introduction of change may be most acceptable and often unnoticeable through new media such as video screens.
[ترجمه ترگمان]معرفی تغییر ممکن است بسیار مقبول و اغلب غیرقابل تشخیص از طریق رسانه های جدید مانند صفحه نمایش ویدئو باشد
[ترجمه گوگل]معرفی تغییر ممکن است بیشتر قابل قبول و اغلب غیر قابل مشاهده از طریق رسانه های جدید مانند صفحه نمایش های ویدئویی

11. Therefore, there is no change in the protein produced, and the mutation is functionally unnoticeable, or silent.
[ترجمه ترگمان]بنابراین هیچ تغییری در پروتئین تولید شده وجود ندارد و جهش از لحاظ عملکردی غیرقابل تشخیص، یا ساکت است
[ترجمه گوگل]بنابراین، پروتئین تولیدی تغییری نمی کند و جهش عملا غیر قابل تشخیص است و یا سکوت می کند

12. The orange wallpaper at the back of the hall is unnoticeable.
[ترجمه ترگمان]کاغذدیواری نارنجی که پشت راهرو بود غیرقابل تشخیص بود
[ترجمه گوگل]تصویر زمینه نارنجی در پشت سالن غیر قابل چشم پوشی است

13. They might kill people slowly in a way that's unnoticeable, taking effect over perhaps 10 - 30 years by accelerating degenerative diseases.
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است مردم را به آرامی به گونه ای بکشند که غیرقابل تشخیص باشد و در طول ۱۰ تا ۳۰ سال با تسریع و تسریع بیماری های فاسد کننده موثر واقع شود
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است به آرامی مردم را به نحوی که غیر قابل تشخیص هستند، بکشند و با شتاب دادن بیماری های دژنراتیو، ممکن است تا 10 تا 30 سال طول بکشد

14. "I was just in Athens and didn't feel it was in crisis, " Steves says. "For a visitor, I'd say the troubles are almost unnoticeable. "
[ترجمه ترگمان]steves می گوید: \" من در آتن بودم و احساس نمی کردم درگیر بحران هستم
[ترجمه گوگل]Steves می گوید: 'من فقط در آتن بودم و حس نمی کردم که در بحران بود ' 'برای یک بازدید کننده، می توانم بگویم که مشکلات تقریبا غیرقابل مشاهده هستند '

15. Now the equipment, built under a microscope, is the size of a coin and can be planted under the scalp and so is unnoticeable in a free-moving subject.
[ترجمه ترگمان]اکنون این تجهیزات که زیر میکروسکوپ ساخته شده اند، اندازه یک سکه است و می تواند زیر پوست سر کاشته شود و در یک سوژه متحرک غیرقابل تشخیص است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، تجهیزاتی که در زیر میکروسکوپ ساخته شده اند، اندازه یک سکه هستند و می توانند زیر پوست سر بگذارند و در یک موضوع آزاد حرکت ناپذیرند

پیشنهاد کاربران

غیر قابل توجه ، غیر قابل ملاحظه ، قابل صرفنظر کردن

صرف نظر از، بدونِ درنظر گرفتنِ، جدای از. . .

غیر قابل تشخیص

ناملموس


کلمات دیگر: