1. The cause of autism is unknown.
[ترجمه ترگمان]علت اوتیسم نا معلوم است
[ترجمه گوگل]علت اوتیسم ناشناخته است
2. Autism is four times more common in boys than in girls.
[ترجمه ترگمان]اوتیسم در پسران چهار برابر بیشتر از دختران است
[ترجمه گوگل]اوتیسم در پسران چهار برابر بیشتر از دختران است
3. The causes of autism are unknown.
[ترجمه ترگمان]علل اوتیسم نا معلوم است
[ترجمه گوگل]علل اوتیسم ناشناخته است
4. Not just brilliance but a form of autism only now recognised in intelligent people.
[ترجمه ترگمان]نه تنها درخشندگی بلکه نوعی اوتیسم که در حال حاضر در مردم هوشمند به رسمیت شناخته می شود
[ترجمه گوگل]نه تنها درخشندگی، بلکه نوعی از اوتیسم هم اکنون در افراد هوشمند به رسمیت شناخته شده است
5. Its students have Down syndrome, autism and mental illness.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان آن مبتلا به سندرم داون، اوتیسم و بیماری روانی هستند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان آن سندرم داون، اوتیسم و بیماری روانی دارند
6. Sometimes autism is the result of brain damage in early life.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوتیسم نتیجه آسیب مغزی در اوایل زندگی است
[ترجمه گوگل]بعضی اوقات اوتیسم نتیجه آسیب مغزی در اوایل زندگی است
7. Among them are speech, sight, hearing, autism,(sentence dictionary) Down syndrome and traumatic injuries.
[ترجمه ترگمان]در بین آن ها سخنرانی، بینایی، شنوایی، اوتیسم (فرهنگ لغت مجازات)و جراحت های ناشی از ضربه دیده می شود
[ترجمه گوگل]در میان آنها سخنرانی، دید، شنوایی، اوتیسم، (فرهنگ لغت جمله) سندرم داون و آسیب های آسیب دیده است
8. Professor Uta Frith, an autism researcher at University College London, said the findings needed to be treated with caution.
[ترجمه ترگمان]پروفسور Uta فریت، محقق اوتیسم در کالج دانشگاه لندن، گفت که یافته ها لازم است با احتیاط درمان شوند
[ترجمه گوگل]پروفسور اوتا فریت، یک محقق اوتیسم در دانشگاه کالج لندن، گفت که یافته ها باید با احتیاط رفتار شود
9. Autism typically appears around age three and is a neurological disorder that affects a person's ability to communicate and interact with others.
[ترجمه ترگمان]اوتیسم به طور معمول در حدود سنی ۳ به نظر می رسد و یک اختلال نورولوژیکی و عصبی است که توانایی فرد برای ارتباط و تعامل با دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]اوتیسم معمولا حدود سه سالگی ظاهر می شود و یک بیماری عصبی است که بر توانایی فرد ارتباط برقرار کردن و تعامل با دیگران تاثیر می گذارد
10. I had long suspected he could have autism and our community paediatrician sent him for an assessment.
[ترجمه ترگمان]مدت مدیدی بود که مشکوک شده بودم که ممکن است اوتیسم داشته باشد و پزشکان جامعه ما او را برای ارزیابی اعزام کرده بودند
[ترجمه گوگل]مدتها مشکوک بودم او می تواند اوتیسم داشته باشد و متخصص اطفال ما او را برای ارزیابی فرستاد
11. Children disorders: restless syndrome, infantile autism, weaken in intelligence, poor develop.
[ترجمه ترگمان]اختلالات کودکان: سندرم بی قراری، اوتیسم کودکان، ضعیف شدن در هوش، رشد ضعیف
[ترجمه گوگل]اختلالات کودکان: سندرم بی قرار، اوتیسم اطفال، ضعف در هوش، ضعیف شدن
12. Autism is a collection of related neurobiological conditions that is being reported more often.
[ترجمه ترگمان]اوتیسم مجموعه ای از بیماری های neurobiological مرتبطی است که بیشتر گزارش می شود
[ترجمه گوگل]اوتیسم مجموعه ای از شرایط مرتبط با بیماری های عصبی است که اغلب گزارش می شود
13. The Sakais also have two sons touched by autism.
[ترجمه ترگمان]The همچنین دو پسر مبتلا به اوتیسم را دارند
[ترجمه گوگل]ساکاش نیز دارای دو پسر است که تحت تأثیر اوتیسم قرار دارند
14. Einstein and Newton may have had a form of autism.
[ترجمه ترگمان]انیشتین و نیوتن ممکن است نوعی اوتیسم داشته باشند
[ترجمه گوگل]اینشتین و نیوتن ممکن است نوعی از اوتیسم داشته باشند
15. Others would simply sit there stunned, looking as though they were suffering from severe autism.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر به سادگی آنجا نشسته بودند و به نظر می رسید که از اوتیسم شدید رنج می برند
[ترجمه گوگل]دیگران به راحتی نشسته اند خیره کننده، به نظر می رسد که آنها از اوتیسم شدید رنج می برند