کلمه جو
صفحه اصلی

with flying colors


با پیروزی درخشان، با سرفرازی

انگلیسی به انگلیسی

• with excellency

جملات نمونه

1. In my view Reagan had come through with flying colors.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، ریگان با رنگ های پروازی به اینجا آمده بود
[ترجمه گوگل]به نظر من ریگان با رنگ های پروازی وارد شده بود

2. Also the whole machine passed many rigorous tests with flying colors.
[ترجمه ترگمان]همچنین تمام دستگاه از آزمایش های بسیار جدی با استفاده از رنگ های پرنده عبور کرد
[ترجمه گوگل]همچنین تمام دستگاه ها با تست های بسیار دقیق و با رنگ های پرواز به تصویب رسیدند

3. They passed inspection with flying colors.
[ترجمه ترگمان]آن ها با رنگ های پرواز از آنجا گذشتند
[ترجمه گوگل]آنها با رنگهای پروازی بازرسی شدند

4. You will pass with flying colors.
[ترجمه ترگمان]شما با این رنگ های پرواز خواهید گذشت
[ترجمه گوگل]شما با رنگ پرواز پر می کنید

5. I got through the exams with flying colors.
[ترجمه ترگمان]من با استفاده از رنگ های پرنده امتحانات را امتحان کردم
[ترجمه گوگل]من با امتحانات با رنگ های پروازی کردم

6. I really desire to pass the exam with flying colors.
[ترجمه ترگمان]من واقعا مایلم که امتحان را با رنگ های flying بگذرانم
[ترجمه گوگل]من واقعا مایلم که امتحان را با رنگ های پروازی امتحان کنم

7. I knew you'll pass with flying colors. Congratulations.
[ترجمه ترگمان]من می دانستم که شما رنگ های پرواز خواهید داشت تبریک میگم
[ترجمه گوگل]من می دانستم که شما با رنگ پرواز پرواز می کنید تبریک می گویم

8. They carried out the plan with flying colors.
[ترجمه ترگمان]آن ها نقشه را با رنگ های flying اجرا کردند
[ترجمه گوگل]آنها طرح را با رنگ های پرواز انجام می دادند

9. He passed the examination with flying colors.
[ترجمه ترگمان]او امتحان را با رنگ های پرنده قبول کرد
[ترجمه گوگل]او معاینه را با رنگ پرواز به تصویب رساند

10. The stadium was decorated with flowers and flags with flying colors.
[ترجمه ترگمان]ورزشگاه با گل ها و پرچم های رنگی تزئین شده بود
[ترجمه گوگل]استادیوم با گل ها و پرچم ها با رنگ های پرواز تزئین شده است

11. Sam: I'm sure you'll pass with flying colors.
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که شما با این رنگ های پرواز خواهید گذشت
[ترجمه گوگل]سام من مطمئن هستم که شما با رنگ پرواز پرواز می کنید

12. John with flying colors in everything he does.
[ترجمه ترگمان]جان در هر کاری که می کند رنگ های flying دارد
[ترجمه گوگل]جان با رنگ پرواز در هر کاری که انجام می دهد

13. Use the book to pass TOEFL test with flying colors.
[ترجمه adreza] این کتاب را برای گذراندن امتحان TOEFL بانتایج درخشان استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از این کتاب برای گذراندن تست TOEFL با رنگ های پرنده استفاده کنید
[ترجمه گوگل]استفاده از کتاب برای تست TOEFL با رنگ پرواز

14. Grandpa pulled through the heart surgery with flying colors.
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ از وسط جراحی قلب وارد عمل شد
[ترجمه گوگل]پدربزرگ از طریق عمل جراحی قلب از رنگ های پرواز استفاده کرد

پیشنهاد کاربران

با موفقیت کامل

با سربلندی

توضیح درباره اصطلاح with flying colors
واژه color در این اصطلاح به معنای پرچم است. وقتی در گذشته ها یک کشتی با پرچمی برافراشته و در اهتزاز وارد شهری می شد همه می فهمیدند که آن ها پیروز نبرد شده اند.

منبع: سایت بیاموز


کلمات دیگر: