کلمه جو
صفحه اصلی

histoplasmosis


(پزشکی) هیستوپلاسموز (بیماری ناشی از قارچی به نام histoplasma capsulatum که موجب عفونت ریه یا کبد و غیره می شود)

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) هیستوپلاسموز (بیماری ناشی از قارچی به نام Histoplasma capsulatum که موجب عفونت ریه یا کبد و غیره می‌شود)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a mild infection or severe disease caused by a fungus taken into the body, sometimes attacking various organs or the nervous system.

• disease characterized by fever and anemia

جملات نمونه

1. Histoplasmosis is caused by fungal spores that are usually inhaled.
[ترجمه ترگمان]Histoplasmosis توسط spores قارچی به وجود می آید که معمولا استنشاق می شوند
[ترجمه گوگل]هیستوپلاسمایی ناشی از اسپور قارچی است که معمولا در معرض استنشاق است

2. Disseminated histoplasmosis can be treated effectively if the diagnosis is made quickly and anti-fungal drug therapy is started early.
[ترجمه ترگمان]اگر تشخیص سریع و ضد قارچی به سرعت انجام شود، Disseminated histoplasmosis می تواند به طور موثر درمان شود
[ترجمه گوگل]هیستوپلاسما منتشر شده را می توان به طور موثر درمان کرد اگر تشخیص به سرعت انجام شود و درمان ضد قارچی در اوایل آغاز شده است

3. Because histoplasmosis can mount an immune response, skin tests are often done.
[ترجمه ترگمان]چون histoplasmosis می تواند یک واکنش ایمنی را سوار کند، تست های پوست اغلب انجام می شوند
[ترجمه گوگل]از آنجا که هیستوپلاسموز می تواند پاسخ ایمنی را ایجاد کند، آزمایشات پوست اغلب انجام می شود

4. It may also be seen in tuberculosis, sarcoidosis, histoplasmosis, coccidioidomycosis, blastomycosis, ulcerative colitis, and with use of some medications.
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است در بیماری سل، sarcoidosis، histoplasmosis، coccidioidomycosis، blastomycosis، ulcerative colitis و استفاده از برخی داروها مشاهده شود
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است در سل، سارکوئیدوز، هیستوپلاسموز، کوکسییدئوئیدومایکوز، بلستومیکوز، کولیت زخمی و با استفاده از برخی از داروها دیده شود

5. Disseminated histoplasmosis infection may be diagnosed using an antigen test, and can be fatal if left untreated.
[ترجمه ترگمان]عفونت Disseminated ممکن است با استفاده از یک آزمایش آنتی ژن تشخیص داده شود و اگر درمان نشود می تواند کشنده و مهلک باشد
[ترجمه گوگل]عفونت هیستوپلاسما منتشر شده ممکن است با استفاده از یک آزمایش آنتی ژن تشخیص داده شود و اگر بدون درمان باقی بماند، می تواند مرگبار باشد

6. Histoplasmosis is a fungal disease caused by Histoplasma capsulatum that affects both dogs and humans. The disease in dogs usually affects the lungs and small intestine.
[ترجمه ترگمان]Histoplasmosis یک بیماری قارچی است که از Histoplasma capsulatum ناشی می شود که هم بر سگ ها و هم انسان ها تاثیر می گذارد بیماری در سگ ها معمولا بر ریه ها و روده کوچک تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]Histoplasmosis یک بیماری قارچی ناشی از هیستوپلاسما کپسولاتوم است که بر روی هر دو سگ و انسان تاثیر می گذارد بیماری در سگها معمولا بر ریه ها و روده های کوچک تاثیر می گذارد

7. Mediastinal fibrosis is a rare late complication of histoplasmosis. It is characterized by invasive, calcified fibrosis centered on lymph nodes that block major vessels and airways.
[ترجمه ترگمان]Mediastinal fibrosis (fibrosis fibrosis)یکی از پیچیده ترین عوارض of است این بیماری توسط invasive، مشاهده می شود که بر روی غدد لنفاوی متمرکز شده است که رگ ها و مجاری هوایی اصلی را مسدود می کند
[ترجمه گوگل]فیبروز مدیاستن یک عارضه دیررس نادر هیستوپلاسموز است این فیبروز با تهاجمی، کلسیفیدی متمرکز بر گره های لنفاوی است که عروق و راه های هوایی را مسدود می کند

8. Histoplasmosis is a fungal infection that primarily affects the lungs but may also affect other organs.
[ترجمه ترگمان]Histoplasmosis یک عفونت قارچی است که عمدتا بر ریه ها تاثیر می گذارد اما ممکن است بر اندام های دیگر نیز تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]هیستوپالسموز عفونت قارچی است که عمدتا بر ریه ها تاثیر می گذارد اما ممکن است بر سایر اعضا نیز تاثیر بگذارد

9. In at least 21 of the reports, histoplasmosis was initially not recognized by health care professionals, and antifungal treatment was delayed.
[ترجمه ترگمان]در حداقل ۲۱ مورد از این گزارش ها، histoplasmosis در ابتدا توسط متخصصان مراقبت های بهداشتی تشخیص داده نشد و درمان ضد قارچی به تاخیر افتاد
[ترجمه گوگل]در حداقل 21 گزارش، هیستوپلاسموز در ابتدا توسط متخصصان مراقبت های بهداشتی شناخته نشد و درمان ضد قارچی تاخیر یافت

10. Histoplasmosis is a disease carried by bats and birds.
[ترجمه ترگمان]Histoplasmosis یک بیماری است که توسط خفاش ها و پرندگان حمل می شود
[ترجمه گوگل]Histoplasmosis بیماری ای است که توسط خفاش ها و پرندگان به وجود می آید

11. Conclusion The purified protein derivative of histoplasmin might be used as a in vivo diagnostic reagent for infection of Histoplasma capsulatum and for histoplasmosis in clinic.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مشتق پروتیین خالص of ممکن است به عنوان یک معرف تشخیصی موجود در in vivo برای عفونت of capsulatum و for در کلینیک مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: مشتق پروتئین خالص هیستوپلاسماین به عنوان یک معرف معرفی درونی برای عفونت هیستوپلاسما کپسولاتوم و هیستوپلاسمایی در کلینیک مورد استفاده قرار می گیرد

12. This portion of liver demonstrates some pinpoint yellow-tan granulomas in a patient with disseminated histoplasmosis.
[ترجمه ترگمان]این قسمت از کبد نشان می دهد که برخی از granulomas زرد رنگ زرد را در یک بیمار با histoplasmosis منتشر شده نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این قسمت از کبد در برخی بیماران با هیستوپلاسموز منتشر منتشر، برخی از گرانولوم های زرد تون را به طور دقیق نشان می دهد

13. Objective : To improve the clinical recognition of disseminated histoplasmosis ( PDH ).
[ترجمه ترگمان]هدف: بهبود تشخیص بالینی of منتشر شده (PDH)
[ترجمه گوگل]هدف: بهبود تشخیص بالینی هیستوپلاسموز منتشر شده (PDH)

14. This paper analysed the symptom, diagnosis, laboratory test and treatment of histoplasmosis.
[ترجمه ترگمان]این مقاله علایم، تشخیص، تست آزمایشگاهی و رفتار of را تجزیه و تحلیل کرد
[ترجمه گوگل]این مقاله علائم، تشخیص، آزمایشگاه و درمان هیستوپلاسما را مورد بررسی قرار داد


کلمات دیگر: