کلمه جو
صفحه اصلی

water supply


(سازگان یا سیستم) آبرسانی، میزان آب در دسترس هر شهر و غیره، ذخیره ی آب، منبع اب، ذخیره اب

انگلیسی به فارسی

منبع اب، ذخیره اب


تامین آب، منبع اب، ذخیره اب


انگلیسی به انگلیسی

• quantity of water available
the water supply in an area is the water which is collected and passed through pipes to buildings for people to use.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] آبرسانی
[زمین شناسی] آبرسانی
[آب و خاک] آبرسانی، تامین آب

مترادف و متضاد

available water


Synonyms: water system, waterworks


جملات نمونه

1. Our water supply is becoming polluted with nitrates.
[ترجمه ترگمان]تامین آب ما با نیترات ها آلوده شده است
[ترجمه گوگل]تامین آب ما با نیترات آلوده می شود

2. The town is without electricity and the water supply has been cut off.
[ترجمه ترگمان]شهر بدون برق است و تامین آب قطع شده است
[ترجمه گوگل]شهر بدون برق و تامین آب قطع شده است

3. A better water supply would contribute dramatically to the villagers' well-being.
[ترجمه ترگمان]تامین آب بهتر می تواند به خوبی به رفاه روستاییان کمک کند
[ترجمه گوگل]تامین آب بهتر به طور چشمگیری به رفاه روستاییان کمک خواهد کرد

4. The chemical leak had poisoned the water supply.
[ترجمه ترگمان]نشتی مواد شیمیایی منبع آب را مسموم کرده بود
[ترجمه گوگل]نشت شیمایی آب عرضه را مسموم کرد

5. Our water supply has been cut off.
[ترجمه ترگمان]تامین آب ما قطع شده است
[ترجمه گوگل]تامین آب ما قطع شده است

6. As the river dried up, our water supply petered out.
[ترجمه ترگمان]وقتی رودخانه خشک شد، آن را کمی کنار گذاشت
[ترجمه گوگل]همانطور که رودخانه خشک شد، تأمین آب ما تخلیه شد

7. There is a supplementary water supply in case the rain supply fails.
[ترجمه ترگمان]در صورت عدم موفقیت تامین آب، یک منبع آب اضافی وجود دارد
[ترجمه گوگل]تامین آب اضافی در صورت عدم تامین باران وجود دارد

8. The city's water supply is no longer adequate for its need.
[ترجمه ترگمان]تامین آب شهر دیگر برای نیاز آن کافی نیست
[ترجمه گوگل]تامین آب شهرستان برای نیاز آن مناسب نیست

9. The water supply should last another 48 hours.
[ترجمه ترگمان]تامین آب باید تا ۴۸ ساعت دیگر ادامه داشته باشد
[ترجمه گوگل]تامین آب باید 48 ساعت دیگر ادامه یابد

10. The water supply to the room failed.
[ترجمه ترگمان]تامین آب در اتاق شکست خورد
[ترجمه گوگل]تامین آب به اتاق شکست خورد

11. The water supply had been cut off.
[ترجمه ترگمان]منبع آب قطع شده بود
[ترجمه گوگل]تامین آب قطع شده بود

12. Our water supply has been cut off again.
[ترجمه ترگمان] منبع آب ما دوباره قطع شد
[ترجمه گوگل]تامین آب ما دوباره قطع شده است

13. The pipe must be linked to the cold water supply.
[ترجمه ترگمان]لوله باید به تامین آب سرد مرتبط باشد
[ترجمه گوگل]لوله باید به آب سرد وصل شود

14. Cleaning up the water supply is their top priority.
[ترجمه ترگمان]تمیز کردن منبع آب اولویت اصلی آن ها است
[ترجمه گوگل]تمیز کردن آب، اولویت اصلی خود است

15. Turn off the water supply before carrying out repairs.
[ترجمه ترگمان]قبل از انجام تعمیرات، منبع آب را خاموش کنید
[ترجمه گوگل]قبل از انجام تعمیرات، آب را خاموش کنید

پیشنهاد کاربران

. e. g
:One of definitions for turn
to use a control to switch a piece of equipment or a power or water supply on or off, or to increase or reduce what it is producing

ذخایر تامین آب


کلمات دیگر: