کلمه جو
صفحه اصلی

ammonia


معنی : محلول یا بخار امونیاک
معانی دیگر : (شیمی) آمونیا، آمونیاک (گاز بی رنگ به فرمول nh3) (نام کامل آن: ammonia water)

انگلیسی به فارسی

محلول یا بخار آمونیاک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the pungent gas formed from the chemical combination of nitrogen and hydrogen, used esp. in refrigeration and in making fertilizers.

- There was a strong smell of ammonia in the latrine.
[ترجمه ترگمان] در این توالت رایحه قوی آمونیاک وجود داشت
[ترجمه گوگل] بوی قوی آمونیاک در مخزن وجود دارد

(2) تعریف: ammonium hydroxide, the compound formed by dissolving ammonia gas in water.

- She still cleans her oven with ammonia the way her mother did.
[ترجمه ترگمان] او هنوز هم آن طور که مادرش انجام داد، گاز خود را با آمونیاک تمیز می کند
[ترجمه گوگل] او همچنان مادرش را با آمونیاک تمیز می کند

• colorless soluble gas (chemistry)
ammonia is a colourless liquid or gas with a strong, sharp smell. it is used for making cleaning substances, explosives, and fertilizer.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] آمونیا، آمونیاک (گاز بی رنگ به فرمول NH3) (نام کامل آن : water ammonia)
[نساجی] آمونیاک جوهر نشادر

مترادف و متضاد

محلول یا بخار امونیاک (اسم)
ammonia

pungent gas, liquid


Synonyms: alkali, salts, spirits, vapor


جملات نمونه

1. ammonia water
محلول آمونیاک

2. It is dangerous to inhale ammonia fumes.
[ترجمه ترگمان]استنشاق گازهای آمونیاک خطرناک است
[ترجمه گوگل]خطرناک است که گازهای آمونیاک را وارد کنید

3. Dilute the ammonia with water before you use it.
[ترجمه ترگمان]قبل از استفاده از آن، آمونیاک را با آب رقیق کنید
[ترجمه گوگل]قبل از استفاده از آن آمونیاک را با آب تخلیه کنید

4. Ammonia is used as a restorative when a person has fainted.
[ترجمه ترگمان]در زمانی که یک فرد غش کرده، آمونیاک به عنوان یک ترمیمی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]آمونیاک به عنوان یک ترمیم کننده زمانی که یک فرد از بین رفته است استفاده می شود

5. These included methane, ammonia, probably hydrogen cyanide, hydrogen sulphide and carbon monoxide.
[ترجمه ترگمان]این شامل متان، آمونیاک، احتمالا هیدروژن هیدروژن، هیدروژن سولفید و مونوکسید کربن است
[ترجمه گوگل]این شامل متان، آمونیاک، احتمالا سیانید هیدروژن، سولفید هیدروژن و منوکسید کربن است

6. It has also been proposed that H pylori ammonia production will lead to mucosal damage by denaturing the protective mucus layer.
[ترجمه ترگمان]همچنین پیشنهاد شده است که تولید آمونیاک pylori به آسیب mucosal توسط لایه خلط محافظ منجر شود
[ترجمه گوگل]همچنین پیشنهاد شده است که تولید H-pylori آمونیاک با تخفیف لایه محافظ مخاطی باعث آسیب مخاطی خواهد شد

7. Ammonia has a very powerful, distinctive smell.
[ترجمه ترگمان]Ammonia بوی خیلی قوی و مشخصی داره
[ترجمه گوگل]آمونیاک دارای بوی قوی و متمایز است

8. Life generates methane, ammonia, oxygen, hydrogen, carbon dioxide, and many other gases.
[ترجمه ترگمان]زندگی متان، آمونیاک، اکسیژن، هیدروژن، کربن دی اکسید و بسیاری از گازهای دیگر را تولید می کند
[ترجمه گوگل]زندگی باعث تولید متان، آمونیاک، اکسیژن، هیدروژن، دی اکسید کربن و بسیاری از گازهای دیگر می شود

9. Ammonia is the toxic waste produced by the fish and this is initially bacterially broken down to nitrite in your filtration system.
[ترجمه ترگمان]آمونیاک، زباله سمی تولید شده توسط ماهی است و این در ابتدا برای نیتریت به سیستم فیلتراسیون حذف شده است
[ترجمه گوگل]آمونیاک زباله های سمی تولید شده توسط ماهی است و این در ابتدا با سیستم های فیلتراسیون به نیتریت تجزیه می شود

10. Judging by the ammonia levels our test kit recorded it had become fully charges on its surface in around six weeks.
[ترجمه ترگمان]با قضاوت در مورد سطح آمونیاک که کیت آزمایش ما ثبت کرده بود، در حدود شش هفته به طور کامل بر روی سطح آن وارد شده بود
[ترجمه گوگل]طبق قواعد سطوح آمونیاک، کیت تست ما ثبت شده است که در حدود شش هفته به طور کامل اتهامات بر روی سطح آن بوده است

11. A test kit for ammonia is very essential, as it is very toxic.
[ترجمه ترگمان]یک جعبه تست برای آمونیاک بسیار ضروری است چون بسیار سمی است
[ترجمه گوگل]کیت آزمایش آمونیاک بسیار ضروری است، زیرا بسیار سمی است

12. The high rate of H pylori ammonia production in uraemic patients should accentuate any ammonia induced effects.
[ترجمه ترگمان]نرخ بالای تولید آمونیاک pylori در بیماران uraemic باید هر گونه اثر القا شده آمونیاک را برجسته کند
[ترجمه گوگل]میزان بالای تولید آمونیاک H-pylori در بیماران مبتلا به اورهمی، باید اثرات ناشی از آمونیاک را تقویت کند

13. Gloucester, the amount of ammonia was more than fifteen times the normal level.
[ترجمه ترگمان]از نظر گلاستر، میزان آمونیاک بیش از ۱۵ برابر سطح نرمال بود
[ترجمه گوگل]گلوکزر، مقدار آمونیاک بیش از پانزده برابر سطح طبیعی بود

14. The test for ammonia and nitrite shows perfect conditions every time, and disease and fish fatalities are rare.
[ترجمه ترگمان]آزمون آمونیاک و نیتریت هر بار شرایط عالی را نشان می دهد، و تلفات و تلفات ماهی ها کمیاب هستند
[ترجمه گوگل]آزمایش برای آمونیاک و نیتریت هر زمان شرایط مناسب را نشان می دهد و مرگ و میر بیماری و ماهی نادر است

15. Use of Ammonia, Nitrite and Nitrate test-kits will give you an accurate measure of how effective your bacterial filtration is.
[ترجمه ترگمان]استفاده از آمونیاک، Nitrite و کیت های آزمایش - یک اندازه دقیق از این که فیلتر باکتریایی شما چقدر موثر است به شما خواهد داد
[ترجمه گوگل]استفاده از کیت های آزمایش آمونیاک، نیتریت و نیترات، اندازه گیری دقیقی از میزان فیلتراسیون باکتری ها را برای شما به ارمغان می آورد

پیشنهاد کاربران

جوهر نمک


کلمات دیگر: