1. Place the plants on a sunny windowsill.
[ترجمه ترگمان]گیاهان را روی لبه پنجره ها قرار دهید
[ترجمه گوگل]گیاهان را در یک پنجره ی آفتابی قرار دهید
2. You can ripen the tomatoes on a sunny windowsill.
[ترجمه ترگمان] میتونی گوجه رو روی لبه پنجره آفتابی برسونی
[ترجمه گوگل]شما می توانید گوجه فرنگی را در یک پنجره ی آفتابی آبیاری کنید
3. I would line up my toys on this windowsill and play.
[ترجمه ترگمان]من اسباب بازی هام رو روی لبه پنجره نصب می کردم و بازی می کردم
[ترجمه گوگل]من اسباب بازی های خود را بر روی این پنجره و بازی می کنم
4. On the long windowsill in her office sits an impressive bouquet of long-stemmed yellow roses.
[ترجمه ترگمان]روی لبه بلند دفتر او یک دسته گل زیبا از گل سرخ بلندی قرار دارد
[ترجمه گوگل]در پنجره ی بلند بلند در دفتر او صندلی چشمگیر از گل رز زرد طولانی است
5. There was a soft drink bottle on the windowsill.
[ترجمه ترگمان]یک بطری نوشیدنی ملایم روی لبه پنجره بود
[ترجمه گوگل]یک بطری نوشیدنی نرم افزاری بر روی پنجره ی پنجره وجود دارد
6. And there, beyond the books on the windowsill, her floods, transforming the world like the eye in love.
[ترجمه ترگمان]و آنجا، فراتر از کتاب های روی لبه پنجره، سیل او، تبدیل جهان به چشم عشق
[ترجمه گوگل]و در آنجا، فراتر از کتاب در پنجره، سیل او، تبدیل جهان مانند چشم در عشق است
7. He watched her place the candle on the windowsill.
[ترجمه ترگمان]شمع را روی لبه پنجره دید
[ترجمه گوگل]او شمع خود را روی پنجره ی پنجره تماشا کرد
8. You can have an instant garden for a windowsill, balcony, roof terrace, or even your doorstep.
[ترجمه ترگمان]می توانید یک لحظه به جای پنجره، بالکن، بالکن، بالکن، یا حتی در خانه شما بروید
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک باغ فوری برای پنجره ی پنجره، بالکن، تراس سقف یا حتی درب آشیانه خود داشته باشید
9. I am going to put it on the windowsill.
[ترجمه ترگمان]می خواهم آن را روی لبه پنجره بگذارم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم آن را بر روی پنجره قرار دهم
10. He swung his legs over the windowsill and for an instant his torso seemed to disappear into the darkness inside.
[ترجمه ترگمان]پاهایش را روی لبه پنجره چرخاند و برای لحظه ای به نظر رسید بدنش در تاریکی ناپدید شد
[ترجمه گوگل]او پاهای خود را بر فراز پنجره گذاشت و برای یک لحظه لگن او به تاریکی درون ناپدید شد
11. The 14-watt windowsill tray base gently warms the compost and strengthens root growth of pot plants during cold weather.
[ترجمه ترگمان]پایه سینی لبه ۱۴ ولت به آرامی به کمپوست گرم می شود و رشد ریشه ای گیاهان گلدان را در طول آب و هوای سرد تقویت می کند
[ترجمه گوگل]پایه سینی فرورفتگی 14 وات به آرامی کمپوست را گرم می کند و رشد ریشه گیاهان گلدان را در طی هوای سرد تقویت می کند
12. The plants on the windowsill were spindly and yellowing.
[ترجمه ترگمان]گیاهان روی لبه پنجره بسته بودند و زرد شده بودند
[ترجمه گوگل]گیاهان بر روی پنجره ها، در حال چرخش و زرد بودند
13. I reached for the brick on the windowsill.
[ترجمه ترگمان]دستم را دراز کردم تا آجر روی لبه پنجره نصب کنم
[ترجمه گوگل]من برای آجر روی پنجره راه افتادم
14. Charles sat on the windowsill as Ward poked around the room.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد اتاق شد شارل روی لبه پنجره نشسته بود
[ترجمه گوگل]چارلز در پنجره ی پنجره نشسته بود، همانطور که بخش در اطراف اتاق خمیده بود
15. He's got a few plants in pots on the windowsill.
[ترجمه ترگمان]چند تا گیاه در pots لبه پنجره دارد
[ترجمه گوگل]او چند گیاه را در گلدان ها روی پنجره قرار داده است