کلمه جو
صفحه اصلی

windowsill


معنی : طاقچه پنجره، قسمت افقی لبه پنجره
معانی دیگر : هره ی پنجره، لب پنجره، تخته ی زیر پنجره

انگلیسی به فارسی

قسمت افقی لبه پنجره، طاقچه پنجره


پنجره، طاقچه پنجره، قسمت افقی لبه پنجره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the horizontal projecting ledge at the bottom of a window frame.

• base of the window
base of the window
a window-sill is a ledge along the bottom of a window, either inside or outside a building.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] کف پنجره

مترادف و متضاد

طاقچه پنجره (اسم)
windowsill

قسمت افقی لبه پنجره (اسم)
windowsill

جملات نمونه

1. Place the plants on a sunny windowsill.
[ترجمه ترگمان]گیاهان را روی لبه پنجره ها قرار دهید
[ترجمه گوگل]گیاهان را در یک پنجره ی آفتابی قرار دهید

2. You can ripen the tomatoes on a sunny windowsill.
[ترجمه ترگمان] میتونی گوجه رو روی لبه پنجره آفتابی برسونی
[ترجمه گوگل]شما می توانید گوجه فرنگی را در یک پنجره ی آفتابی آبیاری کنید

3. I would line up my toys on this windowsill and play.
[ترجمه ترگمان]من اسباب بازی هام رو روی لبه پنجره نصب می کردم و بازی می کردم
[ترجمه گوگل]من اسباب بازی های خود را بر روی این پنجره و بازی می کنم

4. On the long windowsill in her office sits an impressive bouquet of long-stemmed yellow roses.
[ترجمه ترگمان]روی لبه بلند دفتر او یک دسته گل زیبا از گل سرخ بلندی قرار دارد
[ترجمه گوگل]در پنجره ی بلند بلند در دفتر او صندلی چشمگیر از گل رز زرد طولانی است

5. There was a soft drink bottle on the windowsill.
[ترجمه ترگمان]یک بطری نوشیدنی ملایم روی لبه پنجره بود
[ترجمه گوگل]یک بطری نوشیدنی نرم افزاری بر روی پنجره ی پنجره وجود دارد

6. And there, beyond the books on the windowsill, her floods, transforming the world like the eye in love.
[ترجمه ترگمان]و آنجا، فراتر از کتاب های روی لبه پنجره، سیل او، تبدیل جهان به چشم عشق
[ترجمه گوگل]و در آنجا، فراتر از کتاب در پنجره، سیل او، تبدیل جهان مانند چشم در عشق است

7. He watched her place the candle on the windowsill.
[ترجمه ترگمان]شمع را روی لبه پنجره دید
[ترجمه گوگل]او شمع خود را روی پنجره ی پنجره تماشا کرد

8. You can have an instant garden for a windowsill, balcony, roof terrace, or even your doorstep.
[ترجمه ترگمان]می توانید یک لحظه به جای پنجره، بالکن، بالکن، بالکن، یا حتی در خانه شما بروید
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک باغ فوری برای پنجره ی پنجره، بالکن، تراس سقف یا حتی درب آشیانه خود داشته باشید

9. I am going to put it on the windowsill.
[ترجمه ترگمان]می خواهم آن را روی لبه پنجره بگذارم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم آن را بر روی پنجره قرار دهم

10. He swung his legs over the windowsill and for an instant his torso seemed to disappear into the darkness inside.
[ترجمه ترگمان]پاهایش را روی لبه پنجره چرخاند و برای لحظه ای به نظر رسید بدنش در تاریکی ناپدید شد
[ترجمه گوگل]او پاهای خود را بر فراز پنجره گذاشت و برای یک لحظه لگن او به تاریکی درون ناپدید شد

11. The 14-watt windowsill tray base gently warms the compost and strengthens root growth of pot plants during cold weather.
[ترجمه ترگمان]پایه سینی لبه ۱۴ ولت به آرامی به کمپوست گرم می شود و رشد ریشه ای گیاهان گلدان را در طول آب و هوای سرد تقویت می کند
[ترجمه گوگل]پایه سینی فرورفتگی 14 وات به آرامی کمپوست را گرم می کند و رشد ریشه گیاهان گلدان را در طی هوای سرد تقویت می کند

12. The plants on the windowsill were spindly and yellowing.
[ترجمه ترگمان]گیاهان روی لبه پنجره بسته بودند و زرد شده بودند
[ترجمه گوگل]گیاهان بر روی پنجره ها، در حال چرخش و زرد بودند

13. I reached for the brick on the windowsill.
[ترجمه ترگمان]دستم را دراز کردم تا آجر روی لبه پنجره نصب کنم
[ترجمه گوگل]من برای آجر روی پنجره راه افتادم

14. Charles sat on the windowsill as Ward poked around the room.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد اتاق شد شارل روی لبه پنجره نشسته بود
[ترجمه گوگل]چارلز در پنجره ی پنجره نشسته بود، همانطور که بخش در اطراف اتاق خمیده بود

15. He's got a few plants in pots on the windowsill.
[ترجمه ترگمان]چند تا گیاه در pots لبه پنجره دارد
[ترجمه گوگل]او چند گیاه را در گلدان ها روی پنجره قرار داده است

پیشنهاد کاربران

طاقچه پنجره
a surface at the bottom of a window
He saw her phone lying forgotten on the windowsill beside his bed


کلمات دیگر: