کلمه جو
صفحه اصلی

ambergris


معنی : عنبر سائل، شاهبوی
معانی دیگر : (از ریشه ی عربی) عنبر سائل (ماده ی خاکستری رنگ و موم مانند)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) عنبرسائل، شاهبوی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a gray, waxy substance from the intestines of sperm whales, used in making perfume.

• substance obtained from sperm whale used in perfumery

دیکشنری تخصصی

[شیمی] (از ریشه ى عربی ) عنبر سائل (ماده ى خاکسترى رنگ و موم مانند)

مترادف و متضاد

عنبر سائل (اسم)
ambergris, witch-hazel

شاهبوی (اسم)
ambergris

جملات نمونه

1. Ambergris is the concretion in the intestine of the sperm - whale.
[ترجمه ترگمان]ambergris the در روده وال سر زا است
[ترجمه گوگل]Ambergris قیر در روده اسپرم - نهنگ است

2. Ambergris Fragrance. Fragrances are an inexpensive way to perfume unscented hair products and Body Oils.
[ترجمه ترگمان]ambergris Fragrance Fragrances راه ارزان برای عطر محصولات مو و روغن بدن هستند
[ترجمه گوگل]عطر Ambergris عطرها یک راه ارزان برای محصولات ضدعفونی کننده مو و روغن های بدن هستند

3. A cocktail of orange, roses, cinnamon, musk and ambergris, it is dispensed from a filigreed spoon filled from an eagle-shaped ampulla.
[ترجمه ترگمان]یک کوکتل نارنجی، رز، دارچین، دارچین، مشک و ambergris، از قاشق filigreed که از یک ampulla عقاب شکل پر شده، صرف نظر می شود
[ترجمه گوگل]یک کوکتل نارنجی، گل رز، دارچین، مشک و آمبرری، از یک قاشق نقره ای پر از یک ampulla به شکل عقاب پر شده است

4. A chypre, spicy harmony with notes of Coriander, Clove, Oakmoss and Ambergris.
[ترجمه ترگمان]A، هماهنگی تند با یادداشت ها of، clove، Oakmoss و ambergris
[ترجمه گوگل]یک ارغوانی تیز و تند با یادداشت های گشنیز، گل میخک، اوکموس و آمبرریس

5. Blend: - Powdered cypress wood, orris, and aloe - Cloves - Juice of red rose petals - Musk - Finish with ambergris .
[ترجمه ترگمان]Blend: - Powdered سرو، orris، و آلوئه ورا - عصاره گل رز قرمز - مشک را همراه با ambergris به پایان برسانید
[ترجمه گوگل]مخلوط: - پودر چوب سیرپرس، ارریس، و آلوئه - میخک - آب میوه گلبرگ گل رز - Musk - پایان با آمبرری

6. When a sperm whale is sick, it many produce a fatty substance called ambergris.
[ترجمه ترگمان]وقتی وال سر زا بیمار است بسیاری از ماده ای را تولید می کند که به نام ambergris نامیده می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک نهنگ اسپرم بیمار است، بسیاری از آنها یک ماده چربی به نام آمبرری تولید می کنند

7. Servants sprinkled guests with sprinklers of rosewater and powdered musk and ambergris.
[ترجمه ترگمان]Servants با sprinklers rosewater و بوی مشک و مشک و ambergris guests
[ترجمه گوگل]خدمتگزاران با پاشیدن آب گل رز و پودر مشک و آمبرری، مهمانان را پاشیدند

8. The authors also studied the route of photochemical reaction using bicyclo( tricyclo) diterpene derivatives as material and ambergris type materials were obtained with a16% total yield.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان همچنین مسیر واکنش های فتوشیمیایی با استفاده از مشتقات bicyclo (tricyclo)diterpene را به عنوان مواد خام و مواد ambergris مورد مطالعه قرار دادند
[ترجمه گوگل]نویسندگان همچنین مسیر واکنش فتوشیمیایی با استفاده از مشتقات دوتایی دوتایی (تریسیکل) دیترپن را مطالعه کردند به عنوان مواد ماتریس و آمبرری با استفاده از 16 درصد عملکرد کل بدست آمده است

9. For many years the leading fixatives were the animal products ambergris, civet, musk and castoreum.
[ترجمه ترگمان]چندین سال، fixatives پیشرو محصولات حیوانی، civet، civet، و castoreum بودند
[ترجمه گوگل]برای سالها طول عمر محصولات پیشرو، محصولات آروانا، Civet، Musk و Castoreum بوده است

پیشنهاد کاربران

مومی خاکستری رنگ که از سر نهنگ عنبر استخراج شده و در صنعت عطر سازی کاربرد دارد.


کلمات دیگر: