رنگزا، فامزا، دانه های رنگی گیاهان، رنگ پذیری گیاهان
chromogen
رنگزا، فامزا، دانه های رنگی گیاهان، رنگ پذیری گیاهان
انگلیسی به فارسی
دانههای رنگی گیاهان، رنگپذیری گیاهان، رنگزا
کروموزوم
انگلیسی به انگلیسی
• substance which produces colorful compounds under the influence of oxidization; colorful compound which produces dye; bacteria which produces dye
دیکشنری تخصصی
[شیمی] رنگزای، فامزا
[نساجی] ماده رنگی - کروموژن - رنگزا
[نساجی] ماده رنگی - کروموژن - رنگزا
پیشنهاد کاربران
chromogen ( شیمی )
واژه مصوب: رنگ زا
تعریف: ترکیبی معمولاً بی رنگ که می تواند براثر یک واکنش شیمیایی رنگی شود یا رنگ تولید کند
واژه مصوب: رنگ زا
تعریف: ترکیبی معمولاً بی رنگ که می تواند براثر یک واکنش شیمیایی رنگی شود یا رنگ تولید کند
کلمات دیگر: