کلمه جو
صفحه اصلی

bioluminescence


معنی : شب تابی، زیست تابی، فسفر افکنی
معانی دیگر : تولید نور توسط موجودات زنده (مانند کرم شب تاب)، (نور تولید شده از این راه) زیست نور، شب تابی مثل کرمها

انگلیسی به فارسی

فسفر افکنی، شب‌تابی (مثل کرم‌ها)، زیست‌تابی


بیولومینسانس، شب تابی، زیست تابی، فسفر افکنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: bioluminescent (adj.)
• : تعریف: the emission of light produced naturally by certain kinds of insects, fish, or bacteria, or such light itself.

• production of light by a living organism

دیکشنری تخصصی

[شیمی] لومینانس زیستی، تولید نور توسط موجودات زنده (مانند کرم شب تاب )، (نور تولید شده از این راه ) زیست نور
[زمین شناسی] فسفر افکنی ،شب تابی(مثل کرمها)،زیست تابی، لومینانس زیستی ،تولید نور توسط موجودات زنده

مترادف و متضاد

شب تابی (اسم)
bioluminescence, luminescence, phosphorescence

زیست تابی (اسم)
bioluminescence

فسفر افکنی (اسم)
bioluminescence

جملات نمونه

1. Flashing blue lights, such as those described, are bioluminescence, which is visible light made by living organisms.
[ترجمه ترگمان]نور آبی Flashing، مانند آن هایی که توضیح داده می شوند، bioluminescence هستند که نور مریی از موجودات زنده است
[ترجمه گوگل]چراغ های آبی روشن مانند آنهایی که شرح داده می شوند، bioluminescence هستند، که نور مرئی ساخته شده توسط موجودات زنده است

2. Meanwhile, sperm ATP level was estimated by bioluminescence.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، میزان ATP اسپرم توسط زیست تابی (bioluminescence)تخمین زده شد
[ترجمه گوگل]در همین حال، سطح اسپرم ATP با بیولومینسانس برآورد شد

3. The study on the bioluminescence condition of Armillaria mellea was conducted, and the following results were obtained. Oxygen was necessary to bioluminescence for Armillaria mellea.
[ترجمه ترگمان]مطالعه بر روی شرایط زیست تابی of انجام شد و نتایج زیر بدست آمدند اکسیژن برای زیست تابی ها برای Armillaria mellea ضروری بود
[ترجمه گوگل]مطالعه بر روی شرایط بیومواسکشن آرامیلاریا مللا انجام شد و نتایج زیر بدست آمد اکسیژن مورد نیاز برای بیولومینسانس برای Armillaria mellea بود

4. Surprisingly, most cases on bioluminescence in humans comes from ill patients.
[ترجمه ترگمان]با کمال تعجب، بیشتر موارد در زیست تابی در انسان ها از بیماران بیمار ناشی می شود
[ترجمه گوگل]به طرز شگفتآور، اکثر موارد بر روی بیولومینسانس در انسان از بیماران بدست می آید

5. Objective To compare the sensitivity of ATP bioluminescence assay with Endocheck test and occult blood test(OB)for detection of blood residue on medical instrument .
[ترجمه ترگمان]هدف برای مقایسه حساسیت سنجش bioluminescence ATP با تست Endocheck و آزمایش خون پنهان (OB)برای تشخیص باقیمانده خون بر روی ابزار پزشکی
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه حساسیت آزمون بیولویمنسنجی ATP با آزمون Endocheck و آزمون خون مخفی (OB) جهت تشخیص باقی مانده های خونی بر روی ابزار پزشکی

6. Objective To apply the ATP bioluminescence assay for evaluating the cleaning degree of medical instrument.
[ترجمه ترگمان]هدف استفاده از سنجش زیست تابی (ATP)برای ارزیابی میزان تمیز کردن ابزار پزشکی
[ترجمه گوگل]هدف: برای تطبیق آزمون ATP بیولومینسانس برای ارزیابی میزان پاکیزگی ابزار پزشکی

7. This process is based on bioluminescence, the same chemical reaction that makes fireflies glow.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند بر پایه زیست تابی است، همان واکنش شیمیایی که glow را می سازد
[ترجمه گوگل]این فرآیند بر پایه ی بیولومینسانس است، همان واکنش شیمیایی که سبیل روشن می شود

8. In this paper, a novel method so-called bioluminescence inhibition assay with luminous bacteria (Photobacterium phosphoreum) was introduced to evaluate the toxicity of quantum dots.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک روش جدید به نام سنجش inhibition bioluminescence با باکتری های نوری (Photobacterium phosphoreum)برای ارزیابی سمیت نقاط کوانتومی معرفی شد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک روش جدید به نام محاسبه مهاربندی بیولوژیکی با باکتری های درخشان (Photobacterium phosphoreum) برای ارزیابی سمیت نقطه های کوانتومی معرفی شد

9. Objective To explore the practicability of intra, operative bioluminescence ATP, determination assay to evaluate the functional reserve of residual liver parenchyma.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی the of زیستی operative، سنجش determination برای ارزیابی ذخیره کارکردی of residual کبدی
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی قابلیت اطمینان داخلی، بیوالومینسانس عملیاتی ATP، تعیین اندازه گیری پارکینمای کبدی باقی مانده

10. And scientists call this process as bioluminescence.
[ترجمه ترگمان]و دانشمندان این فرآیند را bioluminescence می نامند
[ترجمه گوگل]دانشمندان این فرایند را به عنوان زیست لومینسانس می نامند

11. Bioluminescence occurs when the natural chemical energy produced within an organism is converted to light energy.
[ترجمه ترگمان]bioluminescence زمانی رخ می دهد که انرژی شیمیایی تولید شده درون یک ارگانیسم به انرژی نور تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]Bioluminescence زمانی اتفاق می افتد که انرژی شیمیایی طبیعی تولید شده در یک ارگانیزم به انرژی نور تبدیل شود

12. The forest has come alive with bioluminescence as the day fades.
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که هوا از بین می رود، جنگل در حال حاضر زنده است
[ترجمه گوگل]جنگل با زوالومینسانس به عنوان روز محو شده است

13. I look for the planktonic lanterns that sometimes light our way, but this night I do not see any bioluminescence.
[ترجمه ترگمان]به دنبال فانوس های دریایی می گردم که گاهی راه ما را روشن می کند، اما این شب من هیچ bioluminescence نمی بینم
[ترجمه گوگل]من فانوس های پلانکتونی را می بینم که بعضی وقت ها راه را روشن می کند، اما این شب من هیچ زلومینسانس را نمی بینم

14. A rapid detection meter for bacterial count based on ATP ( adenosine triphosphate ) bioluminescence technology was designed.
[ترجمه ترگمان]یک کنتور تشخیص سریع برای شمارش باکتری ها براساس ATP (adenosine فسفات)طراحی شد
[ترجمه گوگل]یک روش تشخیص سریع برای تعداد باکتریایی بر اساس تکنولوژی ATP (آدنوزین تری فسفات) بیولومینسانس طراحی شده است

15. The next steps are to improve the efficiency of the bioluminescence and apply the technology to other biomolecules.
[ترجمه ترگمان]مراحل بعدی بهبود راندمان زیست تابی ها و اعمال فن آوری به زیست مولکول های دیگر هستند
[ترجمه گوگل]گام های بعدی برای بهبود کارایی بیولوژیک و کاربرد فناوری به دیگر مولکول های بیولوژیک است


کلمات دیگر: