کلمه جو
صفحه اصلی

musicology


(بررسی موسیقی و تاریخ آن) موسیقی شناسی، خنیاشناسی، موسیقی شناسی

انگلیسی به فارسی

موسیقی شناسی


انگلیسی به انگلیسی

• research of music or the history of music; study of the nature of sound

جملات نمونه

1. Stemmatology also plays an important role in musicology.
[ترجمه ترگمان]Stemmatology همچنین نقش مهمی در musicology بازی می کند
[ترجمه گوگل]ستمشناسی همچنین نقش مهمی در موسیقی شناسی ایفا می کند

2. Some musicology researcher discovered that classic music has fractal character.
[ترجمه ترگمان]برخی محققان musicology کشف کردند که موسیقی کلاسیک دارای ویژگی مقطعی می باشد
[ترجمه گوگل]برخی از محققان موسیقی شناسی دریافتند که موسیقی کلاسیک دارای شخصیت فراکتال است

3. As a musicology student, I am very fortunate to pry about the excellent part of Chinese Drama theory.
[ترجمه ترگمان]من به عنوان یک دانش آموز musicology بسیار خوش شانس هستم که در مورد بخش عالی نظریه Drama چین فضولی می کنم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک دانشجوی موسیقی شناسی، من بسیار خوش شانس در مورد بخش عالی از نظریه چینی درام

4. He received a bachelor of arts degree from Syracuse University and in the early 1950s did graduate studies in musicology at Princeton.
[ترجمه ترگمان]او مدرک لیسانس خود را از دانشگاه سیراکیوز گرفت و در اوایل دهه ۱۹۵۰ مطالعات فارغ التحصیلی در musicology در پرینستون را انجام داد
[ترجمه گوگل]او مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه سیراکیوز دریافت کرد و در اوایل دهه 1950 تحصیلات تکمیلی در موسیقی شناسی در پرینستون انجام داد

5. He received the Unesco International Grand Prix for his work in musicology in 198
[ترجمه ترگمان]جایزه بزرگ بین المللی یونسکو برای کار خود در musicology در ۱۹۸ مورد را دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او جایزه بزرگ بین المللی یونسکو را برای کار خود در موسیقی شناسی در سال 1983 دریافت کرد

6. The attention to the development local education is not only the musicology or the pedagogics, and also whole society.
[ترجمه ترگمان]توجه به آموزش محلی توسعه نه تنها the یا the بلکه کل جامعه است
[ترجمه گوگل]توجه به توسعه آموزش و پرورش محلی نه تنها موسیقی شناسی و یا pedagogics، و همچنین کل جامعه است

7. Xiao Ming is smart, he knows how to paint and he is also proficient in musicology.
[ترجمه ترگمان]Xiao مینگ باهوش است، او می داند چطور نقاشی کند و او هم در musicology مهارت دارد
[ترجمه گوگل]شیائو مینگ هوشمند است، او می داند چگونه نقاشی کند و او نیز در موسیقی شناسی مهارت دارد

8. In 199 he went to France for advanced studies of composition and musicology.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ او برای مطالعات پیشرفته آهنگسازی و musicology به فرانسه رفت
[ترجمه گوگل]در سال 199 او برای مطالعات پیشرفته تر ساخت و موسیقی شناسی به فرانسه رفت

9. Wang Guangqi was the distinguish patriotic social activist during the May 4th Period, the outstanding music theorist and pioneer as well as founder of musicology in modern China.
[ترجمه ترگمان]وانگ Guangqi فعال اجتماعی میهن پرست در طول دوره چهارم ماه مه، نظریه پرداز موسیقی برجسته و پایه گذار as در چین مدرن بود
[ترجمه گوگل]وانگ گوانگی در دوره 4 ماهه، فعال برجسته اجتماعی، میهنی بود، نظریه پرداز برجسته موسیقی و پیشگامان و همچنین بنیانگذار موسیقی شناسی در چین مدرن

پیشنهاد کاربران

musicology ( موسیقی )
واژه مصوب: موسیقی‏شناسی
تعریف: علم تجزیه و تحلیل ویژگی های انواع موسیقی و بررسی تاریخی آنها


کلمات دیگر: