کلمه جو
صفحه اصلی

gormless


(عامیانه - انگلیس) کودن، احمق، کم هوش، کم استعداد، پخمه

انگلیسی به فارسی

بی رحم


(عامیانه - انگلیس) کودن، احمق، کم هوش، کم استعداد، پخمه


انگلیسی به انگلیسی

• idiotic, lacking intelligence, stupid
if you say that someone is gormless, you think that they are stupid because they often have a blank facial expression and do not seem understand things very quickly; an informal word.

جملات نمونه

1. What a gormless thing to do!
[ترجمه ترگمان]چه کاری باید کرد!
[ترجمه گوگل]چه چیز بی نظیری برای انجام دادن است

2. Don't just stand there looking gormless—do something!
[ترجمه ترگمان]فقط اونجا واینسا و یه کاری بکن
[ترجمه گوگل]نه فقط در اینجا ایستادن به دنبال بیحرکت - کاری انجام دهید!

3. He looks really gormless.
[ترجمه ترگمان] اون خیلی خوشگل به نظر میاد
[ترجمه گوگل]او واقعا بی رحم است

4. We must have looked so gormless; we certainly looked it in our passport photos.
[ترجمه ترگمان]ما باید خیلی زیبا به نظر می رسیدیم، و مسلما آن را در عکس های our نگاه می کردیم
[ترجمه گوگل]ما باید نگاه بی نظیری داشته باشیم؛ ما قطعا آن را در عکس های گذرنامه ما نگاه کرد

5. He was gormless, spoke in a funny nasal accent and looked as if he could do with a kick up the backside.
[ترجمه ترگمان]او gormless بود و با لهجه مسخره اش حرف می زد و چنان به نظر می رسید که انگار با لگد زدن به باسن او چه می کند
[ترجمه گوگل]او غم انگیز بود، در یک لهجه خنده دار بینی صحبت کرد و به نظر می رسید که او می تواند با یک ضربه زدن به عقب

6. There he was, that gormless face, crushed in amongst other gormless faces.
[ترجمه ترگمان]در آنجا بود که صورت gormless در میان چهره های دیگر درهم فشرده شد
[ترجمه گوگل]او آنجا بود، چهره بی رحمانه، در میان دیگر چهره های بی رحم خرد شده بود

7. They might be big and slow but there was a sort of gormless unstoppability about them.
[ترجمه ترگمان]ممکن بود بزرگ و آهسته باشند، اما نوعی of در آن ها وجود داشت
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است بزرگ و آهسته باشند، اما در مورد آنها غیرممکن است

8. He just sat there with his mouth open looking really gormless.
[ترجمه ترگمان]با دهان باز همان جا نشسته بود و چشمانش را باز می کرد
[ترجمه گوگل]او فقط با دهانش نشسته بود و به دنبال آن واقعا بی رحم بود

9. And at heart Big Bruv is an improvised soap, a slightly less gormless version of Neighbours.
[ترجمه ترگمان]و در قلب بزرگ Bruv یک صابون بداهه، یک نسخه کمی کم تر از Neighbours است
[ترجمه گوگل]و در قلب Big Bruv یک صابون بداهه دار است، نسخه ای کمی کمتر از همسایگان

10. The decision in Brussels to push through tough rules on hedge funds and private equity reflects an equally gormless view that such firms caused the financial crisis.
[ترجمه ترگمان]تصمیم در بروکسل برای فشار از طریق قوانین سخت بر روی صندوق های تامینی و دارایی خصوصی نشان دهنده یک دیدگاه یک سان است که چنین شرکت هایی سبب بحران مالی می شوند
[ترجمه گوگل]تصمیم گیری در بروکسل برای تحمیل قوانین سخت گیرانه به صندوق های سرمایه گذاری و سهام خصوصی نشان دهنده یک دیدگاه بی نظیر است که چنین شرکت هایی باعث بحران مالی شده اند

11. The first time I did this, I was horrified at how gormless the pupils seemed.
[ترجمه ترگمان]اولین باری که این کار را کردم، از اینکه چطور شاگردان به نظر می رسیدند، وحشت زده شدم
[ترجمه گوگل]اولین بار که من این کار را انجام دادم، من در مورد اینکه چگونه دانش آموزان به نظر می رسید بسیار وحشت زده بودند

12. The decision in Brussels to push through tough rules on hedge funds and private equity reflects an equally gormless view that such firms caused the financial crisis (see article).
[ترجمه ترگمان]تصمیم در بروکسل برای فشار از طریق قوانین سخت بر روی صندوق های تامینی و دارایی خصوصی نشان دهنده یک دیدگاه یک سان است که چنین شرکت هایی منجر به بحران مالی می شوند (مقاله را ببینید)
[ترجمه گوگل]تصمیم گیری در بروکسل برای جلوگیری از قوانین سخت گیرانه در مورد صندوق های تامینی و سهام خصوصی نشان دهنده یک دیدگاه بی نظیر است که چنین شرکت هایی باعث بحران مالی شده اند (نگاه کنید به مقاله)


کلمات دیگر: