کلمه جو
صفحه اصلی

postulation


معنی : قیاس منطقی، بدیهی شمردن
معانی دیگر : قیاس منطقی، بدیهی شمردن

انگلیسی به فارسی

قیاس منطقی، بدیهی شمردن


انگلیسی به انگلیسی

• presumption, supposition; assumption; demand, requirement; claim, stipulation

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] اصل موضوع

مترادف و متضاد

قیاس منطقی (اسم)
syllogism, proposition, postulate, noetics, postulation

بدیهی شمردن (اسم)
postulation

جملات نمونه

1. If the postulation is indeed correct, the woman with fever in the Bible is among one of the very early description of human influenza disease. . . .
[ترجمه ترگمان]اگر the صحیح باشد، زن مبتلا به تب در کتاب مقدس یکی از نخستین نشانه های بیماری آنفولانزا است
[ترجمه گوگل]اگر این ادعا درست باشد، زن با تب در کتاب مقدس در میان یکی از توصیفات بسیار اولیه بیماری آنفولانزای انسان است

2. First, there's Croll's postulation that Microsoft needs to bring its various devices into a single melding pot of synchronic software-mating bliss.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، postulation s وجود دارد که مایکروسافت نیاز دارد تا وسایل مختلف خود را به یک قابلمه کوچک از نعمت جفت کننده نرم افزار synchronic تبدیل کند
[ترجمه گوگل]اولا، فرضیه Croll وجود دارد که مایکروسافت نیاز دارد دستگاه های مختلف خود را به یک دیسک مشتعل از سحر و جادو در نرم افزار synchronic تبدیل کند

3. What's behind that is a postulation, namely that humans should get much more technical in the future. Rather than that, technology, a bit more human.
[ترجمه ترگمان]چیزی که پشت آن است یک postulation است، یعنی اینکه انسان ها باید در آینده بسیار more باشند به جای آن تکنولوژی، کمی انسانی تر بود
[ترجمه گوگل]پشت سر این چیزی است که پیش بینی می شود، یعنی اینکه انسان ها در آینده باید بسیار فنی را دریافت کنند به جای آن تکنولوژی، کمی بیشتر انسان است

4. Wilson thus believes that such evidence discreditsthe postulation that people's behaviors are totally dictatedby their genes.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ویلسون بر این باور است که چنین مدارکی دال بر این است که رفتارهای مردم کاملا با ژن های خود تفاوت دارد
[ترجمه گوگل]بنابراین، ویلسون معتقد است که چنین شواهدی دلالت بر این دارد که رفتارهای افراد کاملا توسط ژن هایشان اعمال می شود

5. The postulation is confirmed by the results of repeated mass impact on a fully clamped circular plate.
[ترجمه ترگمان]postulation با نتایج تاثیر جمعی مکرر بر روی یک صفحه مدور کاملا چسبیده تایید می شود
[ترجمه گوگل]این نتیجه حاصل از نتایج تاثیرات مکرر توده در یک صفحه دایره ای کاملا محکم است

6. The mainstream western psychology is based on a postulation that there exist some universals in human mentality, but this postulation is also widely disputed.
[ترجمه ترگمان]جریان اصلی روان شناسی غربی براساس a است که در ذهنیت انسان وجود دارد، اما این postulation نیز به طور گسترده مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]روانشناسی جریان اصلی غربی بر این فرض استوار است که در ذهنیت انسانی چندگانگی وجود دارد، اما این فرض نیز به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است

7. Offered empirical evidence to support the postulation that LIS capabilities can significantly enhance overall competence in logistics.
[ترجمه ترگمان]شواهد تجربی Offered برای حمایت از postulation که قابلیت های LIS می تواند به طور قابل توجهی صلاحیت کلی را در لجستیک افزایش دهد
[ترجمه گوگل]شواهد تجربی ارائه شده برای حمایت از فرضیه که قابلیت های LIS می تواند به طور قابل توجهی افزایش مهارت های کلی در تدارکات

8. The research on dolomite genesis is in postulation stage at present, which includes five models of vaporization, infiltration and circumfluence, sea water, mixing water and buried dolomitization.
[ترجمه ترگمان]تحقیق در زمینه آب و دولومیت در حال حاضر در مرحله postulation قرار دارد که شامل پنج مدل تبخیر، نفوذ آب دریا، آب دریا، مخلوط کردن آب و دفن زباله است
[ترجمه گوگل]تحقیقات در مورد پیدایش دولومیت در حال حاضر در مرحله پوسیدگی است که شامل پنج مدل تبخیر، نفوذ و سیلاب، آبهای ساحلی، مخلوط کردن آب و Dolomitization دفن شده است

9. So a lot of people objected to Newton's postulation of this gravitational force.
[ترجمه ترگمان]بنابراین بسیاری از مردم به postulation نیوتن از این نیروی جاذبه اعتراض کردند
[ترجمه گوگل]بنابراین بسیاری از مردم به اعتراض نیوتن به این نیروی گرانشی اعتراض کردند

10. "Ruguo . . . jiu . . . " expresses a postulation.
[ترجمه ترگمان]Ruguo یک postulation را بیان می کند
[ترجمه گوگل]'Ruguo جیو 'بیان تواضع

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

12. If that is the case, he continued, it too is anargument against the postulation that people's behaviors aretotally controlled by their genes.
[ترجمه ترگمان]او ادامه داد اگر این مورد صدق کند، آن هم بر خلاف the است که رفتارهای مردم توسط ژن ها کنترل می شود
[ترجمه گوگل]اگر این مورد باشد، او ادامه داد، این نیز دروغ می گوید علیه فرضیه ای که رفتارهای مردم توسط ژن هایشان کنترل می شوند

13. An empirical research is taken with data from manufacturing in China to verify aforesaid postulation and compare with overseas practice.
[ترجمه ترگمان]یک تحقیق تجربی با داده از تولید در چین برای تایید postulation های ذکر شده و مقایسه با عملکرد خارج از کشور انجام شده است
[ترجمه گوگل]تحقیق تجربی با داده های تولید شده در چین برای بررسی پیش بینی های پیشین و مقایسه با عمل خارج از کشور انجام شده است

14. Professor Northrop has said that there are two major types of concepts, that achieved by intuition and that by postulation .
[ترجمه ترگمان]Northrop Northrop گفته است که دو نوع عمده از مفاهیم وجود دارد که با حدس و حدس محقق می شوند
[ترجمه گوگل]پروفسور نورثروپ گفته است که دو نوع اصلی از مفاهیم وجود دارد که بوسیله شهود و تحریم به دست می آید

15. The plastic complementary potential function was proved to exist in the plastic region of strain space by virtue of the new plastic postulation.
[ترجمه ترگمان]ثابت شد که تابع پتانسیل مکمل پلاستیکی در ناحیه پلاستیکی فضای کرنش با استفاده از postulation پلاستیکی جدید وجود دارد
[ترجمه گوگل]عملکرد پتانسیل مکمل پدیده در منطقه پلاستیکی فضای کرنش به واسطه پلاستیک پلاستیکی جدید ثابت شده است

پیشنهاد کاربران

مفروضه

استدلال، استدعا، عرضحال


کلمات دیگر: