کلمه جو
صفحه اصلی

arbitrarily


معنی : مستبدانه، دلخواهانه، بطور قراردادی
معانی دیگر : دلخواهی

انگلیسی به فارسی

دلخواهانه، دلخواهی، مستبدانه، به‌طور قراردادی


انگلیسی به انگلیسی

• wantonly; in a tyrannical manner

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] به طور دلخواه، اختیاری

مترادف و متضاد

مستبدانه (قید)
arbitrarily

دلخواهانه (قید)
arbitrarily

بطور قراردادی (قید)
arbitrarily

جملات نمونه

1. he hired and fired employees arbitrarily
او به دلخواه خودش کارمند استخدام و اخراج می کرد.

2. The leaders of the groups were chosen arbitrarily.
[ترجمه ترگمان]رهبران این گروه ها به طور مستبدانه انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]رهبران گروه ها خودسرانه انتخاب شدند

3. The political frontiers in Africa were often arbitrarily drawn up by the old colonial powers.
[ترجمه ترگمان]مرزه ای سیاسی در افریقا غالبا توسط قدرت های استعماری پیشین کشیده می شد
[ترجمه گوگل]مرزهای سیاسی در آفریقا اغلب خودسرانه توسط قدرت های استعمار قدیمی طراحی شده است

4. The victims were not chosen arbitrarily.
[ترجمه ترگمان]قربانیان به طور دل خواه انتخاب نشدند
[ترجمه گوگل]قربانیان به صورت خودسرانه انتخاب نشدند

5. Enterprise zones altered arbitrarily the relative locational advantage of firms inside and outside their perimeter.
[ترجمه ترگمان]مناطق سازمانی به طور مستبدانه مزیت مکانی نسبی شرکت ها در داخل و خارج محیط خود را تغییر دادند
[ترجمه گوگل]مناطق تجاری به طور خودسرانه از مزیت نسبی نسبی شرکت ها در داخل و خارج از محیط خود تغییر می کنند

6. It can not arbitrarily select the member state in which the parties to the merger have their highest market share.
[ترجمه ترگمان]این سیستم نمی تواند به طور دل خواه دولت عضو را انتخاب کند که در آن طرفین با ادغام بیش ترین سهم بازار خود را دارند
[ترجمه گوگل]این نمی تواند به طور خودسرانه کشور عضو را انتخاب کند که در آن طرفین ادغام، دارای بالاترین سهم بازار هستند

7. I arbitrarily suggested percentages of liability, putting the greatest percentage on the emergency-room corporation because it had the greatest exposure.
[ترجمه ترگمان]من به طور دل خواه درصد مسئولیت را پیشنهاد دادم، و بیش ترین درصد را در شرکت اورژانس قرار دادم چون بیش ترین میزان exposure را داشت
[ترجمه گوگل]من به طور خودسرانه درصد بدهی ها را پیشنهاد دادم، و بیشترین درصد را در شرکت اورژانس در نظر گرفتم، زیرا بیشترین بازده را داشت

8. We have arbitrarily grouped them in three categories: Many of these methods can be used in combination.
[ترجمه ترگمان]ما به طور اختیاری آن ها را در سه گروه دسته بندی کرده ایم: بسیاری از این روش ها را می توان در ترکیب استفاده کرد
[ترجمه گوگل]ما خودسرانه آنها را در سه دسته دسته بندی کردیم: بسیاری از این روش ها را می توان در ترکیب استفاده کرد

9. The 113-year-old international date line was drawn arbitrarily and designed to avoid touching land.
[ترجمه ترگمان]خط تاریخ بین المللی ۱۱۳ ساله به طور قراردادی کشیده شده است و برای اجتناب از لمس زمین طراحی شده است
[ترجمه گوگل]خط زمانی بین المللی 113 ساله به صورت خودسرانه طراحی شده و برای جلوگیری از دست زدن به زمین طراحی شده است

10. Congenital syphilis is arbitrarily divided into early and late stages with the dividing line at two years of age.
[ترجمه ترگمان]syphilis مادرزادی به طور دل خواه به مراحل اولیه و دیرهنگام با خط جداکننده در دو سال تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]سیفلیس مادرزادی به طور دائمی به مراحل اولیه و اواخر تقسیم شده و در دو سالگی تقسیم می شود

11. However, the conversion of these was done rather arbitrarily, and some people won extra years while others lost.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تبدیل این کارها به صورت مستبدانه انجام شد و برخی از مردم سال ها برنده شدند در حالی که برخی دیگر ناپدید شدند
[ترجمه گوگل]با این حال، تبدیل این به جای خودسرانه انجام شد، و بعضی افراد سالهای بیشتری را به دست آوردند، در حالی که دیگران از دست دادند

12. We made the decision to go to Italy quite arbitrarily.
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که کاملا خودسرانه به ایتالیا برویم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم که به طور کامل خودسرانه به ایتالیا برود

13. Once the aim is fixed, we should not change it arbitrarily.
[ترجمه ترگمان]زمانی که هدف ثابت شود، ما نباید آن را به صورت دل خواه تغییر دهیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که هدف ثابت می شود، ما نباید آن را به صورت خودسرانه تغییر دهیم

14. Regarded with suspicion by the police, such tribals are often arrested arbitrarily, tortured and stripped of their civil rights.
[ترجمه ترگمان]با سو ظن پلیس، چنین tribals اغلب به صورت مستبدانه دستگیر می شوند، شکنجه می شوند و از حقوق مدنی خود محروم می شوند
[ترجمه گوگل]با توجه به سوء ظن پلیس، چنین قبیله ای اغلب خودسرانه، شکنجه شده و از حقوق مدنی خود دستگیر شده اند

15. As in other situations, the general duty not to act arbitrarily or capriciously will apply.
[ترجمه ترگمان]مانند سایر موقعیت ها، وظیفه عمومی این است که خودسرانه عمل نکند و یا به صورت capriciously اعمال شود
[ترجمه گوگل]همانطور که در دیگر شرایط، وظیفه عمومی به طور خودسرانه یا فریبکارانه عمل نمی کند، اعمال خواهد شد

پیشنهاد کاربران

به صورت انتخاب تصادفی

بطور دلخواه

خودسرانه

اتفاقی


کلمات دیگر: