کلمه جو
صفحه اصلی

forecaster


معنی : طالع بین

انگلیسی به فارسی

پیش بینی کننده، طالع بین


انگلیسی به انگلیسی

• weatherman, one who forecasts weather conditions; prophet, one who foretells future events

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] پیش بینی کننده

مترادف و متضاد

طالع بین (اسم)
astrologer, soothsayer, forecaster, foreteller, predictor, fortune-teller

جملات نمونه

1. A weather forecaster who cried wolf led to the cancellation of the club's picnic.
[ترجمه ترگمان]یک حمله هواشناسی که زوزه گرگ را شنیده بود، به to of باشگاه منتهی شد
[ترجمه گوگل]پیش بینی هواشناسی که گرگ را گریه کرد، منجر به لغو پیک نیک باشگاه شد

2. Another forecaster picks it second, and one other puts it in a tie for runner-up.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی کننده دیگری آن را دوم انتخاب می کند، و یکی دیگر آن را با تساوی برای runner قرار می دهد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از پیشگامان آن را دوم می گیرد و یکی دیگر آن را در یک کراوات برای دومین بار قرار می دهد

3. Our spirits surged when senior forecaster Llyle Barker pointed at a radar screen.
[ترجمه ترگمان]وقتی forecaster Llyle با اشاره به صفحه رادار اشاره کرد روحیه ما بالا رفت
[ترجمه گوگل]لوئل بکرر، پیشگام ارشد، روی صفحه رادار اشاره کرد، روحیه ما افزایش یافت

4. The weather forecaster does as he should: he attempts to give the approximate atmospheric conditions for the next few days.
[ترجمه ترگمان]هواشناسی هر کاری که باید انجام می دهد: او سعی دارد شرایط جوی تقریبی را برای چند روز آینده ارائه کند
[ترجمه گوگل]پیش بینی آب و هوا به عنوان او باید: او تلاش می کند به شرایط تقریبی جوی برای چند روز آینده

5. Another forecaster places it second, and two others pick it to tie for runner-up.
[ترجمه ترگمان]یک پیش بینی کننده دیگر آن را دوم قرار می دهد و دو نفر دیگر آن را برای امتیاز دوم انتخاب می کنند
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از پیشگامان آن را دوم قرار می دهد، و دو نفر دیگر آن را انتخاب می کنند تا برای دومین بار به رقابت بپردازند

6. The local weather forecaster had told me we'd get rain and we did.
[ترجمه ترگمان]هواشناسی گفته بود که ما باران داریم و همین کار را کردیم
[ترجمه گوگل]پیش بینی آب و هوای محلی به من گفت که باران را باران می بریم

7. Mark Finney, the fire forecaster, lives in a fire - prone area outside Missoula.
[ترجمه ترگمان]مارک Finney، پیش بینی کننده آتش، در یک ناحیه مستعد آتش در بیرون Missoula زندگی می کند
[ترجمه گوگل]مارک فینی، پیش بینی کننده آتش، در منطقه آتش سوزی خارج از میسولا زندگی می کند

8. Weather forecaster said the storm has weakened after the aircanvoshower eye came ashore and said it would continue to lose strength during the next day or two.
[ترجمه ترگمان]هواشناسی اعلام کرد که طوفان پس از اینکه چشم aircanvoshower به ساحل آمد ضعیف شد و گفت که این طوفان به کاهش قدرت طی یکی دو روز بعد ادامه خواهد داد
[ترجمه گوگل]پیش بینی هوا پیش بینی شده است که طوفان پس از چشم چرک هوا در ساحل به زمین افتاده است و گفته است که در طول روز یا دو روز دیگر به قدرت خود ادامه خواهد داد

9. Does the forecaster clearly understand how the forecast after it is made and to adjust the forecasting process accordingly?
[ترجمه ترگمان]آیا پیش بینی کننده نشان می دهد که پیش بینی بعد از انجام آن و برای تنظیم فرآیند پیش بینی براساس آن چگونه پیش بینی می شود؟
[ترجمه گوگل]آیا پیش بینی کننده به وضوح متوجه پیش بینی های پیش بینی شده پس از آن می شود و روند پیش بینی را مطابق با آن تنظیم می کند؟

10. Did your local weather forecaster issue a pollen warning?
[ترجمه ترگمان]آیا هواشناسی محلی شما یک هشدار گرده را منتشر کرد؟
[ترجمه گوگل]آیا پیش بینی هوای محلی شما یک هشدار گرده را صادر می کند؟

11. The forecaster contrasted the cast castle with the vast desert.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی کرده بود که castle با صحرای وسیع درگیر شده اند
[ترجمه گوگل]پیش بینی کننده این قلعه بازیگران را با کویر گسترده ای مقایسه کرد

12. A forecaster says the funnel was on the ground for a matter of minutes.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی کننده می گوید که قیف برای چند دقیقه روی زمین بوده است
[ترجمه گوگل]یک پیش بینی می گوید قیف در مدت چند دقیقه در زمین بود

13. Weather forecaster said the storm has weakened after the eye came ashore and said it would continue to lose strength during the next day or two.
[ترجمه ترگمان]هواشناسی اعلام کرد که طوفان پس از اینکه چشم به ساحل آمد ضعیف شد و گفت که این طوفان به کاهش قدرت طی یکی دو روز بعد ادامه خواهد داد
[ترجمه گوگل]پیش بینی هوا پیش بینی شده است که طوفان پس از چشم به ساحل منجر به تضعیف شده است و گفته است که در روز یا دو روز دیگر قدرت خود را از دست خواهد داد

14. It forces the forecaster to be as objective as he possible can be.
[ترجمه ترگمان]این پیش بینی کننده نشان می دهد که پیش بینی کننده به همان اندازه که ممکن است هدف قرار دارد
[ترجمه گوگل]این امر پیش بینی می کند که پیش بینی می شود تا حد ممکن باشد

15. Today was an unlucky day, because the weather forecaster gave us the wrong information, we thought it would be sunny day, and planned to take a long hiking in the north of Teneriffa.
[ترجمه ترگمان]امروز یک روز بد بود، چون هواشناسی اطلاعات غلطی به ما می داد، ما فکر می کردیم که روز آفتابی است و برنامه ریزی کردیم که پیاده روی طولانی در شمال of انجام دهیم
[ترجمه گوگل]امروز یک روز بی رحم بود، زیرا پیش بینی کننده هوا، اطلاعات غلطی را به ما داد، ما فکر می کردیم روز آفتابی و برنامه ریزی برای پیاده روی طولانی در شمال تنریففا باشد

پیشنهاد کاربران

پیش بینی کننده ( مخصوصا وضعیت آب و هوایی )

پیشگو

forecaster ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: پیش بین
تعریف: فردی که وضع هوا را پیش بینی می کند


کلمات دیگر: