کلمه جو
صفحه اصلی

foreshore


معنی : کنار دریا، موج شکن
معانی دیگر : لب دریا، حاشیه ی ساحل (و آب)، مرز آب، کنار ساحل، کنار آب

انگلیسی به فارسی

موج شکن، کنار دریا


در نزدیکی، موج شکن، کنار دریا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the ground between a body of water and land built upon or cultivated.

(2) تعریف: the part of the shore exposed at low tide and covered at high tide.

• shoreline, seashore, land along the edge of a body of water
the foreshore is the part of the shore that is between the points reached by the high tide and the low tide.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پیش ساحل - پیش کناره
[زمین شناسی] جلوی ساحل بخشی از ساحل که بین بالاترین و پایین ترین خط تراز و ارتفاع عادی سطح آب قرارگرفته است منطقه فراکشندی(اینترتایدال) است
[آب و خاک] پیش ساحل

مترادف و متضاد

کنار دریا (اسم)
shore, beach, strand, waterside, foreshore

موج شکن (اسم)
bulwark, foreshore, breaker, breakwater, pier

جملات نمونه

1. Cardiff foreshore turned up a few conger and codling.
[ترجمه ترگمان]کاردیف foreshore تعدادی از conger و codling را پشت سر گذاشته است
[ترجمه گوگل]کاردیف در پیش رو چندین کنگره و کت و شلوار داشت

2. The old bricks were still scattered over the foreshore.
[ترجمه ترگمان]آجرهای کهنه هنوز روی the پراکنده بودند
[ترجمه گوگل]آجر های قدیمی هنوز هم در فوریه پراکنده بودند

3. There, stretching from the foreshore to the Wall, was a solid line of soldiers.
[ترجمه ترگمان]آنجا که از the به دیوار کشیده شده بود، صف طویلی از سربازان بود
[ترجمه گوگل]آنجا، از نزدیکی به دیوار، از خط مقدم سربازان بود

4. The foreshore was dark as pitch, but the corner street lamps palely illuminated the deck of Maurice.
[ترجمه ترگمان]The تاریک بود، اما چراغ های خیابان فرعی، عرشه موریس را روشن کرده بودند
[ترجمه گوگل]در قسمت جلوی پایه تاریک بود، اما لامپ های خیابانی گوشه ای به رنگ عرشه موریس روشن شد

5. There were some steps going down to the foreshore near a riverside pub.
[ترجمه ترگمان]چند قدم در کنار رودخانه کنار رودخانه کنار رودخانه قرار داشت
[ترجمه گوگل]چندین قدم به طرف جلو در نزدیکی میله رودخانه وجود دارد

6. Sea-anglers dot the foreshore, their rods like the jittery feelers of crayfish or the dials of a Geiger counter.
[ترجمه ترگمان]Sea، foreshore، feelers، the، crayfish jittery و صفحات شمارشگر گایگر
[ترجمه گوگل]ماهیگیران دریایی در ساحل قرار می گیرند، میله های آنها مانند خمیر دشمن سرخدار یا شمارنده شمارنده شمارنده Geiger است

7. General over the foreshore crab gait to people familiar with the characteristics for the majority of crabs.
[ترجمه ترگمان]در راه رفتن خرچنگ foreshore به افرادی که با خصوصیات اکثر خرچنگ های آشنا هستند
[ترجمه گوگل]عمومی در مورد راه رفتن خرچنگ قبل از آن به مردم آشنا با ویژگی های برای اکثریت خرچنگ

8. It eastern Atlantic Ocean, the Pacific West foreshore, in the northwest neighborhood Alaska, south United States, up to the Arctic Ocean north of the Arctic Circle.
[ترجمه ترگمان]این اقیانوس اطلس شرقی، اقیانوس آرام غربی، در شمال غربی اقیانوس آرام، در شمال غربی آمریکا و در شمال غربی مدار قطب شمال قرار دارد
[ترجمه گوگل]این اقیانوس اطلس اقیانوس، ساحل اقیانوس آرام، در ناحیه شمال غربی آلاسکا، جنوب ایالات متحده، تا اقیانوس شمال قطب شمال دایره قطب شمال است

9. The part of a shore between the foreshore and the landward edge that is above High water except in the most severe storms.
[ترجمه ترگمان]قسمتی از ساحل بین the و لبه خشکی که در بالای آب قرار دارد به جز در سخت ترین طوفان
[ترجمه گوگل]بخشی از ساحل بین ساحل و لبه سرزمین که بالاتر از آب زیاد است به جز در طوفان شدید

10. Typical of the foreshore development, such as Zimbabwe.
[ترجمه ترگمان]نمونه ای از توسعه foreshore مانند زیمبابوه
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از توسعه در فوریه، مانند زیمبابوه

11. The part of a shore between the foreshore and the landward edge that is above high water except in the most severe storms.
[ترجمه ترگمان]قسمتی از ساحل بین the و لبه خشکی که در بالای آب قرار دارد به جز در سخت ترین طوفان
[ترجمه گوگل]بخشی از ساحل بین ساحل و لبه ی سرزمین که بالاتر از آب بالا است به جز در طوفان شدید

12. Elaine Kelly from event organisers the Harbour Foreshore Authority was delighted with the result.
[ترجمه ترگمان]ایلین کلی از سازمان دهندگان این رویداد از این نتیجه خشنود شد
[ترجمه گوگل]ایلین کلی از مسئولان رویداد، مقام هیئت مدیره پناهگاه با نتیجه خوشحال شد

13. The sun, sand beach, and foreshore tanned her skin like chocolate.
[ترجمه ترگمان]آفتاب، ساحل شنی، و foreshore پوست او را مثل شکلات برنزه می کرد
[ترجمه گوگل]خورشید، ساحل ماسه ای و در فوریه پوست خود را مانند شکلات برنزه می کند

14. They had enjoyed each other's company over the last hour, hacking along the foreshore of the estuary.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک ساعت گذشته از مصاحبت یکدیگر لذت بردند و در امتداد مصب رودخانه هک را هک کردند
[ترجمه گوگل]آنها در ساعت گذشته از شرکت یکدیگر لذت برده بودند، هک کردن در امتداد دره دره

15. I have a friend who has created a set of rune stones using natural flints found on a foreshore.
[ترجمه ترگمان]دوستی دارم که با استفاده از سنگ چخماق طبیعی، مجموعه ای از سنگ های rune را اختراع کرده است
[ترجمه گوگل]من یک دوست دارم که مجموعه ای از سنگ های سنگی را با استفاده از سنگ های طبیعی در بر داشت

پیشنهاد کاربران

foreshore ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: پیش کرانه
تعریف: منطقه‏ای میان بالاترین و پایین‏ترین داغاب دریا


کلمات دیگر: