کلمه جو
صفحه اصلی

floe


معنی : تخته یخ شناور
معانی دیگر : رجوع شود به: ice floe، تخته ی  شناور

انگلیسی به فارسی

تخته یخ شناور


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a mass of sheet ice floating usu. on the sea, or a detached piece of such a mass.

- The polar bear cub became trapped on an ice floe.
[ترجمه گل گلاب] بچه خرس قطبی روی یک تخته شناور یخی گیر افتاد
[ترجمه ترگمان] بچه خرس قطبی در an یخ زد
[ترجمه گوگل] توله خرس قطبی در یک فنجان یخی به دام افتاده بود

• floating mass of ice (especially in the sea)
see ice floe.

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] قطعه یخ شناور

مترادف و متضاد

تخته یخ شناور (اسم)
floe

جملات نمونه

1. In spring the ice floes break up.
[ترجمه گل گلاب] در بهار تخته شناورهای یخی آب می شوند ( از هم میشکنند )
[ترجمه ترگمان]در بهار the ice قطع می شود
[ترجمه گوگل]بهار یخ فرو می ریزد

2. Eider ducks bobbed offshore, dodging the ice floes.
[ترجمه ترگمان]جاخالی دادن، جاخالی دادن و از روی یخ در حال رفتن به floes یخ زده بود
[ترجمه گوگل]اردک های ایدر در ساحل بیرون زده اند و از آب یخ زده اند

3. There the whales deliberately tilt the floes so that seals slide off into the water and into the jaws of their attackers.
[ترجمه ترگمان]در آنجا وال ها به عمد سر را خم می کنند تا فک ها به درون آب فرو بروند و در آرواره های مهاجمان خود فرو بروند
[ترجمه گوگل]در آنجا نهنگ ها عمدتا فلکه ها را شیب می دهند تا مهر و موم ها به آب و فک های مهاجمین آنها برسد

4. But there were no ice floes around today.
[ترجمه ترگمان]اما امروز در floes بستنی هم نبود
[ترجمه گوگل]اما امروزه هیچ یخ شناور وجود ندارد

5. Out on the harbor the small blue ice floes were turning pink.
[ترجمه ترگمان]در بندر، بستنی یخی کوچک روی یخ به رنگ صورتی درآمده بود
[ترجمه گوگل]خارج از بندر، آبی یخ کوچک آبی به رنگ صورتی تبدیل شد

6. Because he spoke riddles in verse, or because he didn't believe the story of Flodden?
[ترجمه ترگمان]علتش این بود که در شعر با معما حرف می زد یا به این خاطر که داستان آنجا را باور نکرده بود؟
[ترجمه گوگل]از آنجا که او در معماهای معمایی صحبت می کرد، یا به این خاطر که او داستان فلودن را باور نمی کرد؟

7. This man may have fought at Flodden but he is not King James.
[ترجمه ترگمان]این مرد ممکن است در Flodden جنگیده باشد، ولی شاه جیمز نیست
[ترجمه گوگل]این مرد ممکن است در فلودن جنگید اما او پادشاه جیمز نیست

8. Two penguins are standing on ice floe.
[ترجمه ترگمان]دوتا پنگوئن روی یخ زده چرخ می زنند
[ترجمه گوگل]دو پنگوئن بر روی یخ پوشیده شده است

9. The model which stress was cash floe, and explaining the frailty of financial system with over-finance conception were the new developments of modern finance unsteady theory.
[ترجمه ترگمان]مدلی که استرس داشت floe بود و توضیح ضعف سیستم مالی با مفهوم مالی بیش از حد مالی، تحولات جدیدی از نظریه ناپایدار مالی مدرن بود
[ترجمه گوگل]مدل تحلیلی که نقشی اساسی داشت و توضیح ضعف سیستم مالی با مفهوم بیش از حد مالی بود، تحولات جدید تئوری ناپایداری مالی مدرن بود

10. A large ice floe in the Arctic Ocean bears an icicle - trimmed cave.
[ترجمه ترگمان]یک یخ بزرگ یخی در اقیانوس منجمد شمالی، یک غار متشکل از یخ و چروک است
[ترجمه گوگل]غار یخ بزرگ در اقیانوس قطب شمال دارای غار یخ زده است

11. Two Atlantic walruses snuggle on an ice floe near Igloolik, Nunavut, Canada.
[ترجمه ترگمان]دو فیل دریایی آتلانتیک در نزدیکی Igloolik، نوناووت، کانادا به روی یخ می نشیند
[ترجمه گوگل]دو دریای اقیانوس اطلس در یخچال در نزدیکی Igloolik، Nunavut، Canada قرار می گیرند

12. Ice floe distribution in the Sea of Okhotsk in the period when sea - ice extent is advancing.
[ترجمه ترگمان]توزیع یخ floe در دریای اختسک در زمانی که میزان آب دریا در حال پیشروی است
[ترجمه گوگل]توزیع یخ افشانی در دریای اوکوتسک در دوره ای که دامنه یخ دریایی پیشرفت می کند

13. Uronoscopy:urine gradually cloudy, and will appear the floe objects, Urine Protein and urine shallow blood drop; The 24hour ration volume of Urine Protein will gradually reduced.
[ترجمه ترگمان]Uronoscopy: ادرار به تدریج ابری می شود و به ظاهر شی floe، پروتیین Urine و قطره خون سطحی می شود؛ حجم ۲۴ ساعته پروتئین Urine به تدریج کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]اورنوسکوپی: ادرار به تدریج ابری، و اشیاء floe، پروتئین ادرار و قطره خون کم ادرار ظاهر می شود؛ حجم خوراکی 24 ساعته پروتئین ادرار به تدریج کاهش می یابد

14. Who would ever have imagined satellites entirely covered with ice floes, or volcanos spurting sulfur a hundred kilometers into space?
[ترجمه ترگمان]کسی که تا به حال ماهواره ها را تماما پر از یخ و یخ کرده بود و حدود یک صد کیلومتر در فضا ریخته بود؟
[ترجمه گوگل]چه کسی می توانست تصور کند که ماهواره ها به طور کامل تحت پوشش یخ های فلزی قرار گرفته اند یا آتشفشان هایی که به صد کیلومتر به فضا پرتاب می کنند؟


کلمات دیگر: