کلمه جو
صفحه اصلی

lowland


معنی : زمین پست، پستی زمین
معانی دیگر : زمین گود، زمین فرو افتاده، پست زمین، وابسته به پست زمین، دشت (در مقایسه با کوهستان)، زمین پست، پستی زمین

انگلیسی به فارسی

زمین گود، زمین پست، زمین فرو افتاده، پست زمین


وابسته به پست زمین


دشت (در مقایسه با کوهستان)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: land that is low in respect to the surrounding country.
مشابه: flat

• land which is lower than the surrounding land

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پستی
[آب و خاک] زمین های پست

مترادف و متضاد

زمین پست (اسم)
lowland

پستی زمین (اسم)
lowland

جملات نمونه

1. Much of the region is lowland.
[ترجمه ملک] بیشتر این منطقه را دشت پوشانده.
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از منطقه پست است
[ترجمه گوگل]بخش عمده ای از این ناحیه است

2. Dikes protected the lowland from incursions of the sea.
[ترجمه ترگمان]dikes از تاخت و تاز به تاخت و تاز دریایی محافظت می کرد
[ترجمه گوگل]Dikes حفاظت از زمین از تهاجم دریا

3. These plants are mainly found in lowland areas/regions.
[ترجمه ترگمان]این گیاهان عمدتا در مناطق کم ارتفاع \/ مناطق یافت می شوند
[ترجمه گوگل]این گیاهان عمدتا در نواحی / مناطق کمین هستند

4. The hill people are ethnically distinct from lowland Laotians.
[ترجمه ترگمان]مردم تپه از نظر نژادی متمایز از Laotians پست هستند
[ترجمه گوگل]مردم تپه از لحاظ قومی متمایز از لائوس ها هستند

5. It's found in lowland areas on chalk grassland and among sand dunes.
[ترجمه ترگمان]آن در مناطق کم ارتفاع بر روی تپه های شنی و در میان تپه های ماسه ای پیدا شده است
[ترجمه گوگل]این در ناحیه های کمربندی بر روی چمن گندم و درون تپه های شن و ماسه یافت می شود

6. Most lowland farmers keep some dairy cattle and rear calves as well as wintering and fattening sheep and lambs.
[ترجمه ترگمان]بیشتر کشاورزان کم ارتفاع برخی از گاوه ای شیرده و گوساله را همانند زمستان و fattening و بره ها را نگهداری می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر کشاورزان کمین، برخی از گاوهای شیری و گوساله های عقب، گوسفند و گوسفندانی را که در زمستان و گوسفند نگهداری می کنند، نگه می دارند

7. All this lowland country was covered in thick bush, and large trees bordered the river and streams.
[ترجمه ترگمان]تمام این کشور بزرگ پوشیده از بوته انبوه و درختان بزرگ بود که در کنار رودخانه و نهرها روییده بود
[ترجمه گوگل]تمام این کشور پایین زمین در بوته ضخیم پوشیده شده بود و درختان بزرگ رودخانه و رودخانه ها را محدود می کرد

8. But however the goals of their lowland neighbours have shifted over time, they have remained essentially predatory.
[ترجمه ترگمان]اما با این حال، اهداف همسایگان پست نسبت به زمان تغییر کرده است، آن ها اساسا شکارچی هستند
[ترجمه گوگل]اما با این حال اهداف همسایگان خود را در طول زمان تغییر داده است، آنها اساسا غارتگر باقی مانده اند

9. On a long, lowland walk on a pouring wet day my feet were no more than damp - a pleasant surprise.
[ترجمه ترگمان]در طول یک روز بارانی قدم زنان در یک روز مرطوب و بارانی قدم زنان به راه افتادند
[ترجمه گوگل]در یک دوره طولانی، زمین لانه در یک روز رطوبت، پاهای من بیش از مرطوب بود - یک شگفتی دلپذیر

10. Without adequate drainage, lowland pasture can be used for little else.
[ترجمه ترگمان]بدون زه کشی مناسب، مراتع پست می تواند برای کار دیگری مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]بدون زهکشی کافی، مراتع نزولی را می توان برای کمی دیگر استفاده کرد

11. The lowland races, though, are not much larger than the red river hog.
[ترجمه ترگمان]به هر حال مسابقه اسب دوانی چندان بزرگ تر از خوک سرخ نیست
[ترجمه گوگل]اما نژادهای پائین، خیلی بزرگتر از رودخانه قرمز نیستند

12. What chance have we lowland city folk got when we're confronted with maps covered in names that look like anagrams?
[ترجمه ترگمان]چه شانسی داریم که مردم شهر رو وقتی که ما با نقشه ها مواجه هستیم با نام anagrams مواجه هستیم؟
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما با نقشه هایی که در نام هایی مانند anagrams دیده می شوند چه اتفاقی می افتد؟

13. Lowland farms A. On the lowlands there is a longer growing season, with higher summer temperatures.
[ترجمه ترگمان]در مزرعه Lowland در اسکاتلند در زمین های پست، یک فصل رشد طولانی تر با دمای بالاتر تابستان وجود دارد
[ترجمه گوگل]مزارع پایین زمین A در مناطق پایین زمین یک دوره طولانی تر رشد دارد و دمای تابستان بالاتر است

14. Toxic algae has previously been confined to lowland shallow lakes surrounded either by an increasing population or intensively farmed land.
[ترجمه ترگمان]جلبک سمی قبلا به دریاچه های کم ارتفاع و کم ارتفاع و یا به وسیله جمعیت رو به افزایش یا زمین های کشاورزی انبوه محصور شده است
[ترجمه گوگل]جلبک های سمی قبلا به دریاچه های کم عمق محدود شده اند که توسط جمعیت های فزاینده ای و یا زمین های پرورش یافته به شدت احاطه شده اند

اصطلاحات

the Lowlands

جلگه‌های زیرین (اسکاتلند)


پیشنهاد کاربران

اراضی کم ارتفاع


کلمات دیگر: