کلمه جو
صفحه اصلی

meteorologist


معنی : هوا شناس
معانی دیگر : هواشناس

انگلیسی به فارسی

هواشناس


هواشناس، هوا شناس


انگلیسی به انگلیسی

• one who is an expert in the field of meteorology

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] هواشناس

مترادف و متضاد

هوا شناس (اسم)
aerologist, meteorologist, weatherman, weather wise

جملات نمونه

1. Meteorologists have predicted mild rains for the next few days.
[ترجمه ترگمان]هواشناسان پیش بینی کرده اند که باران های خفیف چند روز آینده کاهش یابد
[ترجمه گوگل]هواشناسان باران های خفیف را برای چند روز آینده پیش بینی کرده اند

2. The storms have baffled meteorologists in the United States.
[ترجمه ترگمان]طوفان ها هواشناسی را در ایالات متحده سردرگم کرده اند
[ترجمه گوگل]طوفان هواشناسان در ایالات متحده را مبهوت کرده است

3. Meteorologist believe this pressure jump is the mechanism responsible for storm and tornado.
[ترجمه ترگمان]هواشناس بر این باور است که این پرش فشاری مکانیزم مسئول طوفان و طوفان است
[ترجمه گوگل]هواشناس معتقد است این پرش فشار مکانیسم مسئول طوفان و گردباد است

4. I once wanted to be a meteorologist but got sidetracked into this.
[ترجمه ترگمان]من یه بار می خواستم که یه meteorologist ولی حواست به قضیه باشه
[ترجمه گوگل]من یک بار می خواستم یک هواشناس باشم اما به این موضوع پیوستم

5. The meteorologists now located Keoni about 350 miles south-east of us, and were uncertain of the direction the typhoon would take.
[ترجمه ترگمان]متخصصان هواشناسی در حال حاضر Keoni را در حدود ۳۵۰ مایلی جنوب شرق ما قرار داده و از مسیری که the در آن قرار خواهد گرفت، تردید داشتند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر هواشناسان کایینی در حدود 350 مایل جنوب شرقی ما واقع شده اند و مطمئن نیستند که تافون چه اتفاقی خواهد افتاد

6. Meteorologists use the data to make flood predictions, which are expected to be released later this month.
[ترجمه ترگمان]متخصصان هواشناسی از داده ها برای پیش بینی سیل استفاده می کنند که انتظار می رود در اواخر این ماه منتشر شوند
[ترجمه گوگل]هواشناسان از این اطلاعات برای پیش بینی سیل استفاده می کنند که انتظار می رود بعدا این ماه منتشر شود

7. And meteorologists in Guwahati, the capital of the northeastern state of Assam, warned that more heavy rain was forecast.
[ترجمه ترگمان]و هواشناسان در Guwahati، مرکز ایالت شمال شرقی آسام، هشدار دادند که بارش باران شدیدتر پیش بینی شده است
[ترجمه گوگل]و هواشناسان در گواخاتی، پایتخت ایالت اسکاتلند، هشدار دادند که بارش باران سنگینی پیش بینی شده است

8. Recently the jet stream has retreated northward, meteorologists say, leaving the field undefended against those intrusive southern storms.
[ترجمه ترگمان]متخصصان هواشناسی می گویند که اخیرا جریان جت به سمت شمال عقب نشینی کرده است و زمین را بی دفاع در برابر آن طوفان های جنوبی intrusive رها کرده است
[ترجمه گوگل]هواشناسان می گویند که اخیرا جریان جت به سمت شمال عقب نشینی کرده است و این میدان را در برابر آن طوفان های نفوذی جنوب رها کرده است

9. At first the meteorologists thought that she would travel almost due north.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، هواشناسان می پنداشتند که تقریبا به شمال مسافرت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در ابتدا، هواشناسان فکر می کردند که او تقریبا به سمت شمال حرکت می کند

10. Johan, a meteorologist who is trying to create rain in that harsh location.
[ترجمه ترگمان]یوهان، هواشناس که سعی دارد در این مکان harsh باران ایجاد کند
[ترجمه گوگل]یوهان، یک هواشناس که سعی در ایجاد باران در آن مکان خشن دارد

11. The Meteorologist drew a picture of weather.
[ترجمه ترگمان]هواشناس تصویری از آب و هوا ترسیم کرد
[ترجمه گوگل]هواشناس یک عکس از آب و هوا را به تصویر کشید

12. Meteorologist Diallo says climate change will continue, and likely will happen faster in coming years.
[ترجمه ترگمان]Diallo هواشناس می گوید تغییر آب و هوا ادامه خواهد یافت و احتمالا در سال های آتی سریع تر اتفاق خواهد افتاد
[ترجمه گوگل]دیالو، هواشناس می گوید تغییرات آب و هوایی ادامه خواهد داشت و در سال های آینده نیز سریعتر اتفاق خواهد افتاد

13. However, meteorologist Michael Fromm of the U. S. Naval Research Laboratory, has shown that large, fire-generated clouds can also inject particles high in the sky.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هواشناس، مایکل فروم از یو اس آزمایشگاه تحقیقات نیروی دریایی نشان داده است که ابره ای بزرگ تولید شده با آتش نیز می توانند ذرات را در آسمان تزریق کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، مایکل فدرم، هواشناس از آزمایشگاه تحقیقاتی دریایی ایالات متحده، نشان داده است که ابرهای بزرگ و پرانرژی نیز می توانند ذرات را در آسمان پرورش دهند

14. Michael Musher, a National Weather Service meteorologist, said light snow in the Midwest and light rain elsewhere around the country could cause only minor problems.
[ترجمه ترگمان]مایکل musher، هواشناس خدمات هواشناسی ملی، گفت که بارش برف در غرب میانه و بارش باران در جاه ای دیگر این کشور می تواند منجر به مشکلات جزئی شود
[ترجمه گوگل]مایکل موسر، هواشناس یک مأموریت هواشناسی، گفت: نور برف در غرب میانه و بارانهای نور در نقاط دیگر کشور ممکن است باعث مشکلات جزئی شود

15. Meteorologist are predicting more rain in the coming days a beleaguered population.
[ترجمه ترگمان]متخصصان هواشناسی بارش بیشتر در روزه ای آینده را پیش بینی می کنند
[ترجمه گوگل]هواشناسی پیش بینی باران بیشتری در روزهای آینده یک جمعیت محاصره شده است

پیشنهاد کاربران

کارشناس هواشناسی

کارشناس هواشناسی، هواشناس

E. g. Meteorologists are trying to look ahead to plan
هواشناسان/کارشناسان هواشناسی دارن سعی میکنم پیش بینی وضع هوا رو صورت بدن


کلمات دیگر: