کلمه جو
صفحه اصلی

equinoctial


معنی : وابسته باعتدال شب و روز
معانی دیگر : (وابسته به هر یک از اعتدالین) اعتدالی، برابرانی، واقع درنزدیکی خط اعتدال روزوشب، واقع درنزدیکی خط استوا

انگلیسی به فارسی

وابسته به‌ اعتدال شب و روز، واقع در نزدیکی خط اعتدال روز و شب، واقع در نزدیکی خط استوا


معجزه آسا، وابسته باعتدال شب و روز، واقع در نزدیکی خط اعتدال روز و شب، واقع در نزدیکی خط استوا


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, concerning, or near the time of an equinox.

(2) تعریف: concerning the celestial equator.

(3) تعریف: of a flower, opening each day at a specific time.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a strong, windy rainstorm at or near an equinox.

(2) تعریف: the celestial equator.

• violent rainstorm at or near the time of the equinox; celestial equator, large circle surrounding the celestial sphere equidistant from the celestial poles
pertaining to a day characterized by equal period of daylight and night; pertaining of an instance in which the sun crosses the earth's equator; characteristic of regions near the earth's equator

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] اعتدالی، واقع در نزدیکی خط استوا

مترادف و متضاد

وابسته باعتدال شب و روز (صفت)
equinoctial

جملات نمونه

1. Local storms at sea and strong equinoctial tides may affect whale migration routes that pass close to the coast.
[ترجمه ترگمان]طوفان های محلی در دریا و جزر و مد شدید ممکن است بر مسیرهای مهاجرت وال که از نزدیکی ساحل می گذرند، تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]طوفان های محلی در دریا و جزر و مد ساکنان قوی ممکن است بر روی راه های مهاجرت نهنگ ها که در نزدیکی ساحل قرار دارند، روبرو شوند

2. An equinoctial energy appeared to have got the desk sergeant at Police Headquarters on the move beyond the call of duty.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که انرژی equinoctial در مرکز فرماندهی پلیس در حرکت، پشت سر فرمانده پلیس واقع شده است
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که یک نیروی متعادل در نیروی پلیس در حرکت فراتر از فراخوانی وظیفه، کارکنان میزبان را داشته است

3. In the ALU, we integrate the method of equinoctial node-group and conditional sum adder to design reconfigurable ALU, and join negative logic circuit design design principle into it.
[ترجمه ترگمان]در the، ما روش جمع کردن الگوریتم گره - گروهی و جمع کننده جمع شرطی را برای طراحی مجدد پیکربندی مجدد پیکربندی مجدد، تلفیق می نماییم و به اصول طراحی مدار منطق منفی در آن می پردازیم
[ترجمه گوگل]در ALU، ما یک روش گره گره equinoctial و sumder sumder را برای طراحی ALU قابل تنظیم و یکپارچه سازی می کنیم و به اصل طراحی طراحی مدار منطقی منفی در آن پیوند می دهیم

4. Under a bland, equinoctial sky, the morning light lay evenly over the white concrete outside the entrance to the planetarium.
[ترجمه ترگمان]زیر یک آسمان صاف و زیبا، نور صبحگاهی بر روی بتون سفید بیرون ورودی اتاق نجوم آرمیده بود
[ترجمه گوگل]در زیر آسمان صاف و صعب العبور، نور صبح بر روی بتن سفید در خارج از ورود به منظومه شمسی قرار می گیرد

5. Kelso also holds the record for the highest-priced winner, Equinoctial, at 250-1 in a handicap hurdle in November, 1990.
[ترجمه ترگمان]کلسو همچنین رکورد بیش ترین قیمت برنده را در ۱ نوامبر ۱۹۹۰ در برابر ۲۵۰ - ۱ در یک مانع موقت در دست دارد
[ترجمه گوگل]کلسو همچنین در ماه نوامبر سال 1990، در موعد مقابله با معلولان، رکورد را برای برنده برتر با نام Equinoctial در 250-1 نگه می دارد

6. First, the optimization model of interplanetary low-thrust trajectory was established using modified equinoctial elements.
[ترجمه ترگمان]اول، مدل بهینه سازی مسیر بین سیاره ای پایین با استفاده از عناصر equinoctial اصلاح شده تاسیس شد
[ترجمه گوگل]ابتدا مدل بهینه سازی مسیر رانش کمینه ای بین پلاتونی با استفاده از عناصر اصلاح شده استونوکتیو ایجاد شد

7. The carpenters, therefore, worked vigorously during the month of April, which was troubled only by a few equinoctial gales of some violence.
[ترجمه ترگمان]بنابراین نجار در طی ماه آوریل با شدت مشغول کار بود که فقط با چند تن از gales equinoctial دچار مشکل شده بود
[ترجمه گوگل]بنابراین نجارها در طول ماه آوریل به شدت مشغول به کار بودند، که تنها توسط چند نیروی عضلانی بعضی از خشونت ها مضطرب بود

8. As such hours as we know them were called equinoctial hours.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که می دانیم چند ساعت است که آن ها را equinoctial می نامند
[ترجمه گوگل]همانطور که ساعاتی همانطور که می دانیم، ساعت های ساعتی نامیده می شود


کلمات دیگر: