1. a meadow bordered the river on the yonder side
مرغزاری از آن سو با رودخانه هم مرز بود.
2. a long sweep of meadow
گستره ی باریک مرغزار
3. two cows were grazing in the meadow
دو گاو در مرغزار می چریدند.
4. This meadow epitomizes the beauty of the whole area.
[ترجمه ترگمان]این چمن زار از زیبایی کل این منطقه محافظت می کرد
[ترجمه گوگل]این علفزار زیبایی کل منطقه را به تصویر کشیده است
5. The meadow is peopled with wild flowers.
[ترجمه ترگمان]چمن زار پر از گل وحشی است
[ترجمه گوگل]چمنزار با گلهای وحشی شناخته می شود
6. The horses in the meadow were being pestered by flies.
[ترجمه ترگمان]اسب ها در چمن زار به ستوه آمده بودند
[ترجمه گوگل]اسب ها در مزرعه توسط مگس ها پرورش داده شدند
7. The seeds of dandelion were carried to the meadow by the wind.
[ترجمه ترگمان]دانه های of به وسیله باد به چمن ها حمل می شد
[ترجمه گوگل]بذر قاصدک به وسیله باد به چمنزار منتقل شد
8. Two cows were browsing in the meadow.
[ترجمه ترگمان]دو گاو در چمن زار جست و جو می کردند
[ترجمه گوگل]دو گاو در حال مرور در چمنزار بودند
9. The meadow has been ploughed up.
[ترجمه ترگمان]چمن زار شخم خورده
[ترجمه گوگل]چمنزار بریده شده است
10. The track leads across a meadow.
[ترجمه ترگمان]جاده از روی چمن رد می شود
[ترجمه گوگل]مسیر منجر به علفزار می شود
11. There are many lambs capering in the meadow.
[ترجمه ترگمان]خیلی از لمب ها در چمن زار جست وخیز می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از بره ها در مزرعه وجود دارد
12. The children ran free across the meadow.
[ترجمه ترگمان]بچه ها از روی چمن زار رها شدند
[ترجمه گوگل]بچه ها در سراسر چمنزار آزاد شدند
13. The fence extends to the meadow.
[ترجمه ترگمان]حصار به چمن زار گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]حصار به چمنزار گسترش می یابد
14. Meadow Farm is 50 square kilometres in area.
[ترجمه ترگمان]مزرعه چمن ۵۰ کیلومتر مربع مساحت دارد
[ترجمه گوگل]مزرعه علفزار 50 کیلومتر مربع در منطقه است