1. an excursion ticket
بلیط سفر رفت و برگشت با تخفیف
2. our excursion took us from london to cambridge, then to stratford and back to london
گردش ما از لندن به کمبریج و سپس به استراتفورد و دوباره به لندن ادامه یافت.
3. the excursion of the eyes from a midmost position
برونگردی چشم ها از جایگاه میانی خود
4. to go on an excursion
به سفر تفریحی رفتن
5. I have arranged with my classmates for an excursion to the beach.
[ترجمه ترگمان]من با همکلاسی هایم برای گردش به ساحل ترتیب داده ام
[ترجمه گوگل]من با همکلاسی های من برای سفر به ساحل سازماندهی کرده ام
6. Included in the tour is an excursion to the Grand Canyon.
[ترجمه ترگمان]سفری به گراند کانیون و سفر به گراند کانیون است
[ترجمه گوگل]تور شامل سفر به گراند کانیون است
7. This year's annual excursion will be to Lincoln.
[ترجمه ترگمان]سفر سالانه این سال به سمت لینکلن خواهد بود
[ترجمه گوگل]این سال سفر سالانه به لینکلن خواهد بود
8. In Bermuda, Sam's father took him on an excursion to a coral barrier.
[ترجمه ترگمان]در برمودا، پدر سم او را به یک گردش به یک سد مرجانی برد
[ترجمه گوگل]پدر برادرش در برمودا او را در سفر به یک مانع مرجانی برد
9. Our class will make an excursion to the seaside.
[ترجمه ترگمان]کلاس ما گردشی به کنار دریا خواهد کرد
[ترجمه گوگل]کلاس ما سفر به ساحل را انجام می دهد
10. Our boss loves to bike for an excursion.
[ترجمه ترگمان]رئیس ما عاشق دوچرخه سواری برای گردش است
[ترجمه گوگل]رئیس ما عاشق دوچرخه برای سفر است
11. He shepherded us on an excursion.
[ترجمه ترگمان]او ما را به گردش می برد
[ترجمه گوگل]او ما را در یک سفر گذرانده است
12. We went on an excursion to the Pyramids.
[ترجمه ترگمان]به سوی اهرام رفتیم
[ترجمه گوگل]ما در سفر به اهرام رفتیم
13. They've gone on an excursion to York.
[ترجمه ترگمان]ان ها برای گردش به نیویورک رفته بودند
[ترجمه گوگل]آنها به یورک سفر کرده اند
14. After a brief excursion into drama, he concentrated on his main interest, which was poetry.
[ترجمه ترگمان]پس از گردشی مختصر در درام، علاقه اصلی خود را که شعر بود متمرکز کرد
[ترجمه گوگل]پس از یک سفر کوتاه به نمایشنامه، او بر روی علاقه اصلی خود تمرکز کرد، که شعر بود