1. conditional assistance
کمک مشروط
2. the deal is conditional upon his consent
معامله مشروط به موافقت او است.
3. This is conditional on the overall plan.
[ترجمه ترگمان]این امر مشروط به برنامه کلی است
[ترجمه گوگل]این بستگی به طرح کلی دارد
4. She has been granted conditional bail.
[ترجمه ترگمان]به او آزادی مشروط داده شده است
[ترجمه گوگل]او وثیقه مشروط را داده است
5. He was found guilty and given a conditional discharge .
[ترجمه ترگمان]او مجرم شناخته شد و یک تخلیه مشروط داد
[ترجمه گوگل]او گناه یافت و با تخلیه شرطی مواجه شد
6. Their support is conditional on his proposals meeting their approval.
[ترجمه ترگمان]حمایت آن ها مشروط به پیشنهادها وی است که به تصویب آن ها می رسد
[ترجمه گوگل]پشتیبانی آنها بستگی دارد به پیشنهادات خود را با تصویب آنها
7. The judge gave him a one-year conditional discharge.
[ترجمه ترگمان]قاضی یک سال مرخصی مشروط به او داد
[ترجمه گوگل]قاضی به او یک تخلیه شرطی یک ساله داد
8. His agreement to buy our house was conditional on our leaving all the furniture in it.
[ترجمه ترگمان]توافق او این بود که خانه ما را ترک کنند مشروط بر اینکه اسباب اثاثیه خانه ما را ترک کنند
[ترجمه گوگل]موافقت او برای خرید خانه ما بستگی به این داشت که ما تمام مبلمان را در آن بگذاریم
9. Their agreement to buy our house was conditional on us leaving all the furniture in it.
[ترجمه ترگمان]توافق آن ها برای خرید خانه ما مشروط به ترک همه اسباب و اثاث آن بود
[ترجمه گوگل]موافقت آنها برای خرید خانه ما بستگی به ما داشت که تمامی مبلمان را در آن نگه داشته باشیم
10. In English, the conditional is expressed by 'would'.
[ترجمه ترگمان]به زبان انگلیسی، شرطی که با آن بیان می شود
[ترجمه گوگل]در انگلیسی، شرطی بیان می شود
11. My agreement is conditional on your help.
[ترجمه ترگمان]توافق من منوط به کمک شما است
[ترجمه گوگل]توافق من مشروط به کمک شما است
12. The Loan Agreement will be conditional upon the completion and final acceptance of the refurbishment of the Villahermosa Palace.
[ترجمه ترگمان]توافق نامه اعطای وام مشروط به تکمیل و پذیرش نهایی نوسازی کاخ Villahermosa خواهد بود
[ترجمه گوگل]توافقنامه وام موافقتنامه تکمیل و پذیرش نهایی تعمیر کاخ ویلاهرموسا را بر عهده خواهد داشت
13. It was conditional on Budapest agreeing a structural adjustment programme with the International Monetary Fund and implementing market-based economic reforms.
[ترجمه ترگمان]این امر مشروط به موافقت با برنامه تنظیم ساختاری با صندوق بین المللی پول و اجرای اصلاحات اقتصادی مبتنی بر بازار بود
[ترجمه گوگل]این مشروط بود که بوداپست موافقت کرد یک برنامه تعدیل ساختاری با صندوق بین المللی پول و اجرای اصلاحات اقتصادی مبتنی بر بازار
14. Making parliamentary representation conditional upon loyalty to the Emperor system, formally narrowed the freedom for party initiatives.
[ترجمه ترگمان]ایجاد نمایندگی پارلمانی مشروط به وفاداری به سیستم امپراطور، رسما آزادی ابتکارات حزب را محدود کرد
[ترجمه گوگل]اعطای نمایندگی مجلس به وفاداری به سیستم امپراتور، به طور رسمی آزادی برای ابتکارات حزب را محدود می کند