1. the confirmation of a hotel reservation
تایید پیش گزینی (رزرو کردن) جا در هتل
2. the confirmation of a theory
اثبات یک نظریه
3. There has still been no official confirmation of the report.
[ترجمه Vv] هنوز هیچ تایید رسمی از گزارش ثبت نشده
[ترجمه ترگمان]هنوز تایید رسمی در گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]هنوز هیچ تایید رسمی از این گزارش وجود ندارد
4. The police are seeking independent confirmation of certain details of the story.
[ترجمه ترگمان]پلیس به دنبال تایید مستقل جزئیات برخی جزئیات این داستان است
[ترجمه گوگل]پلیس به دنبال تایید مستقل از جزئیات خاصی از داستان است
5. They took her resignation from Bendix as confirmation of their suspicions.
[ترجمه ترگمان]استعفای او را تایید کردند و به این نتیجه رسیدند که سو ظن آن ها است
[ترجمه گوگل]آنها بازداشت خود را از Bendix به عنوان تایید از سوء ظن خود را
6. Here, graphically displayed, was confirmation of the entire story.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، به صورت گرافیکی نمایش داده شد، همه داستان را تایید کرد
[ترجمه گوگل]در اینجا، به صورت گرافیکی نمایش داده شد، تایید کل داستان بود
7. I'm still waiting for confirmation of the test results.
[ترجمه ترگمان]هنوز منتظر تایید نتایج امتحانات هستم
[ترجمه گوگل]من هنوز منتظر تایید نتایج آزمون هستم
8. She glanced over at James for confirmation.
[ترجمه ترگمان]نگاهی به جیمز انداخت تا تایید کند
[ترجمه گوگل]او برای تایید به جیمز نگاه کرد
9. Most hotels require confirmation from a prospective guest in writing.
[ترجمه ترگمان]اکثر هتل ها نیاز به تایید از یک مهمان در آینده دارند
[ترجمه گوگل]اکثر هتل ها به صورت نوشتاری از یک مهمان بالقوه تایید می کنند
10. Travel arrangements are subject to confirmation by State Tourist Organisations.
[ترجمه ترگمان]ترتیبات مسافرتی موضوع تایید سازمان های گردشگری دولتی است
[ترجمه گوگل]ترتیبات سفر تحت تأیید سازمان های گردشگری دولتی قرار دارند
11. Flu prevented her from attending her daughter's confirmation.
[ترجمه ترگمان]Flu مانع تایید دخترش شده بود
[ترجمه گوگل]ویروس آنفلوانزا از حضور در تأیید دخترش جلوگیری کرد
12. We need confirmation in writing before we can send your order out.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه سفارش شما رو بفرستیم به تایید نیاز داریم
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه بتوانیم سفارش خود را ارسال کنیم، باید به صورت کتبی تایید کنیم
13. Written confirmation came three days later.
[ترجمه ترگمان]سه روز بعد تایید کتبی رسید
[ترجمه گوگل]تایید نوشته شده سه روز بعد بود
14. Please send a cheque with written confirmation of your booking.
[ترجمه ترگمان]لطفا یک چک با تایید نوشته شده از رزرو خود ارسال کنید
[ترجمه گوگل]لطفا یک چک با تأییدیه نامه رزرو خود ارسال کنید
15. There was no confirmation of the report and no organization has taken responsibility for the killings.
[ترجمه ترگمان]هیچ تاییدی بر این گزارش وجود ندارد و هیچ سازمان مسئولیت این قتل ها را بر عهده نگرفته است
[ترجمه گوگل]هیچ تاییدی از این گزارش وجود نداشت و هیچ سازمان مسئولیت این قتلها را نپذیرفت