کلمه جو
صفحه اصلی

attestation


معنی : تحلیف، گواهی، شهادت، تصدیق امضاء
معانی دیگر : تصدیق، تصدیق امضا، سوگند

انگلیسی به فارسی

گواهی، شهادت، تصدیق امضا ، تحلیف، سوگند


گواهینامه، گواهی، شهادت، تصدیق امضاء، تحلیف


انگلیسی به انگلیسی

• testimony under oath

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] اعتبار دهی
[حقوق] تصدیق (امضای) سند، بخشی از سند یا وصیت نامه دایر بر اینکه سند در حضور شهود تنظیم و امضاء شده است، تحلیف، شهادت

مترادف و متضاد

تحلیف (اسم)
adjuration, attestation

گواهی (اسم)
certification, evidence, testimony, attestation, witness, warrant, deposition, testis

شهادت (اسم)
certification, confirmation, evidence, testimony, attestation, witness, testimonial, martyrdom

تصدیق امضاء (اسم)
attestation

جملات نمونه

1. Begin to implement the code of concerned attestation from January 1994 in White Russia.
[ترجمه ترگمان]شروع به اجرای قانون گواهی مربوطه از ژانویه ۱۹۹۴ در وایت روسیه آغاز کنید
[ترجمه گوگل]شروع به اجرای کد گواهی مربوطه از ژانویه 1994 در روسیه سفید

2. This classification requires a labor attestation issued by the Secretary of Labor (6000).
[ترجمه ترگمان]این طبقه بندی مستلزم گواهی کار است که دبیر نیروی کار (۶۰۰۰)صادر کرده است
[ترجمه گوگل]این طبقه بندی نیاز به گواهی کارگری صادر شده توسط وزیر کار (6000)

3. Economy of goods of attestation activity traceable grows initial stage.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد کالاهای دارای فعالیت تایید شده در مرحله اولیه رشد می کند
[ترجمه گوگل]اقتصاد کالا از فعالیت گواهی سنجی رشد می کند مرحله اولیه است

4. This period declared attestation product is unit type air adjustment machine and cold water aircrew.
[ترجمه ترگمان]این دوره تایید کرد که محصول تایید شده واحد تنظیم هوا و aircrew آب سرد است
[ترجمه گوگل]این دوره اعلام کرد محصول تاییدیه یک دستگاه تنظیم هوا و یک نوع هواپیما سرد است

5. This paper presents an attestation and analysis system for the gas balance based on some steel company.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیستم تایید و تصدیق برای تعادل گاز براساس برخی از شرکت های فولاد ارائه می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم تاییدیه و تجزیه و تحلیل برای تعادل گاز بر اساس برخی از شرکت فولاد ارائه می دهد

6. In November 199 the company passed attestation of system of ISO 9002 international quality.
[ترجمه ترگمان]در ماه نوامبر ۱۹۹ شرکت تصدیق سیستم کیفیت بین المللی ISO ۹۰۰۲ را رد کرد
[ترجمه گوگل]در نوامبر سال 199 شرکت گواهینامه سیستم کیفیت ISO 9002 بین المللی را تصویب کرد

7. Equipment can upload attestation report actively on time and record log in the situation of disconnection.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات می توانند این گزارش را به طور فعال در زمان و ثبت رکورد در وضعیت قطع ارتباط آپلود کنند
[ترجمه گوگل]تجهیزات می توانند گزارش تأیید را به طور فعال در زمان بارگیری و ضبط ثبت در وضعیت قطع ارتباط

8. But, the author thinks, mere attestation problem of this insoluble still quality.
[ترجمه ترگمان]اما نویسنده فکر می کند که فقط مساله تصدیق محض این مساله لاینحل باقی مانده است
[ترجمه گوگل]اما، نویسنده معتقد است، تنها مشکل تایید این کیفیت هنوز نامحلول است

9. Responsible for the accounting documents for attestation by the preparation and accounting files finishing custody.
[ترجمه ترگمان]مسئول اسناد حسابداری تایید شده توسط آماده سازی و فایل های حسابداری که در بازداشت به سر می برند
[ترجمه گوگل]مسئولیت اسناد حسابداری برای تأیید با تهیه و نگهداری پرونده های مربوط به حسابرسی

10. This paper can be an attestation of the Theory of Clausal Pivot.
[ترجمه ترگمان]این مقاله می تواند تایید تیوری of Pivot باشد
[ترجمه گوگل]این مقاله می تواند یک تذکری از تئوری محور Clausa است

11. Perhaps give the identity attestation, in case sham.
[ترجمه ترگمان]شاید این شهادت هویت جعلی باشد
[ترجمه گوگل]شاید مدارک هویت را در مورد شام بدانند

12. In 2004 We passed ISO9001:quality system attestation of 2000 edition. Based on this, we push Lean Six Sigma, focus on client, and lay siege to null disfigurement product.
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰۴ ما ISO۹۰۰۱ را تصویب کردیم: تایید سیستم کیفیت در سال ۲۰۰۰ بر این اساس، ما شش سیگما را به جلو هل می دهیم، بر روی مشتری تمرکز می کنیم، و به دست آوردن محصول بد شکل، دست به محاصره می زنیم
[ترجمه گوگل]در سال 2004 ما گواهی ISO9001: گواهینامه سیستم کیفیت 2000 نسخه صادر کردیم بر اساس این، Lean Six Sigma را فشار می دهیم، بر مشتری تمرکز می کنیم و محاصره محصول نابجا می شود

13. Markets are encouraged to apply for green market attestation and use relevant certificate symbols.
[ترجمه ترگمان]بازارها تشویق می شوند که برای تایید بازار سبز درخواست دهند و از علائم مربوط به گواهی نامه مربوطه استفاده کنند
[ترجمه گوگل]بازارها تشویق می شوند برای صدور گواهی بازار سبز و استفاده از نمادهای گواهی مربوطه

14. Any such attestation shall not be the subject of a separate engagement.
[ترجمه ترگمان]هیچ شاهدی نباید درباره یک نامزدی جدا از هم باشد
[ترجمه گوگل]هر گواهی این موضوع نباید مورد تعامل جداگانه باشد

15. ISO 9000 attestation has important sense in business development process.
[ترجمه ترگمان]گواهی ایزو ۹۰۰۰ معنای مهمی در فرآیند توسعه کسب وکار دارد
[ترجمه گوگل]گواهینامه ایزو 9000 در فرایند توسعه کسب و کار بسیار مهم است


کلمات دیگر: