1. an engagement party
جشن نامزدی
2. an engagement ring
حلقه ی نامزدی
3. auspicious engagement ceremony
مراسم فرخنده ی نامزدی
4. sherry's engagement ring
انگشتر نامزدی شری
5. their engagement is off
نامزدی آنها به هم خورده است.
6. i'll break my engagement and come to your party
قرار خود را به هم می زنم و به مهمانی شما می آیم.
7. i was excited to hear the news of david's engagement
از شنیدن خبر نامزدی دیوید هیجان زده شدم.
8. He broke off the engagement in a fit of jealousy.
[ترجمه ترگمان]نامزدی را با حسادت قطع کرد
[ترجمه گوگل]او در تعامل با حسادت شکست خورد
9. The couple eventually wed after an eighteen year engagement.
[ترجمه ترگمان]زوجی که سرانجام بعد از هیجده سال نامزدی ازدواج کردند
[ترجمه گوگل]این زن و شوهر در نهایت پس از هجده سال درگیر شدن
10. John has broken off his engagement to Mary.
[ترجمه مهشید] جان نامزدی اش را با مری بهم زده است
[ترجمه ترگمان]جان نامزدی خود را با مری قطع کرده است
[ترجمه گوگل]جان از تعارفش با مری جدا شده است
11. Their engagement was announced in the local paper.
[ترجمه ترگمان]نامزدی آن ها در روزنامه محلی اعلام شد
[ترجمه گوگل]مشارکت آنها در مقاله محلی اعلام شد
12. They haven't formally announced their engagement yet.
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز رسما نامزدی خود را اعلام نکرده اند
[ترجمه گوگل]آنها رسما تعامل خود را اعلام نکرده اند
13. Janis and Kurt have announced their engagement.
[ترجمه ترگمان]جنیس \"و\" کرت \"engagement رو اعلام کردن\"
[ترجمه گوگل]جانیس و کورت اعلام کرده اند که مشغول فعالیت خود هستند
14. They announced their engagement in 'The Times'.
[ترجمه ترگمان]آن ها نامزدی خود را در تایمز اعلام کردند
[ترجمه گوگل]آنها تعامل خود را در The Times اعلام کردند
15. After a whirlwind romance the couple announced their engagement in July.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک ماجرای عاشقانه، این زوج در ماه ژوئیه نامزدی خود را اعلام کردند
[ترجمه گوگل]پس از یک عاشق خورشید، زن و شوهر اعلام کردند که در ماه ژوئیه درگیر شدند
16. They announced their engagement to the family.
[ترجمه ترگمان]آن ها نامزدی خود را با خانواده اعلام کردند
[ترجمه گوگل]آنها تعامل خود را با خانواده اعلام کردند
17. A prior engagement will preclude me from coming.
[ترجمه سمیرا] قرارداد قبلی مانع از امدن من میشود.
[ترجمه سمیرا] تعامل قبلی مانع از امدن من خواهد شد
[ترجمه ترگمان]نامزدی قبلی مانع آمدن من نخواهد شد
[ترجمه گوگل]یک قرارداد پیش از من جلوگیری خواهد شد
18. She backed out of her engagement.
[ترجمه ترگمان]از نامزدی خود بیرون آمد
[ترجمه گوگل]او از مشارکت او حمایت کرد
19. She has broken off her engagement to Charles.
[ترجمه ترگمان]نامزدی او را به چارلز قطع کرده است
[ترجمه گوگل]او از تعامل او با چارلز خسته شده است