کلمه جو
صفحه اصلی

disk


معنی : دایره، قرص، دیسک، صفحه، گرده، صفحه ساختن
معانی دیگر : گردک، (کالبدشناسی) دیسک، (گیاه شناسی) رجوع شود به: disk flower، میانگل، (کامپیوتر) دیسک (وسیله مغناطیسی برای ذخیره اطلاعات و برنامه ها)، رجوع شود به: disc

انگلیسی به فارسی

( disc =) صفحه، دایره، قرص


گرده، قرص


انگلیسی به انگلیسی

• flat circular object; circular object of covered in magnetic material and used for storing computer data (computers); central part of a flower head; (anatomy) flat round cartilage structure in the skeleton of a person or animal separating vertebraes in the spine; (biology) circular structure in plants or animals (as blood disk); discus, round metal disc which is thrown in athletic competitions; (agriculture) circular steel blade having a sharp edge used on a plow or disk harrow
a disk is part of a large computer which stores information.
a disk is also a small circular, flexible piece of plastic with a magnetic surface which is used in small computers to store information.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] دیسک، صفحه
[عمران و معماری] دیسک - قرص - صفحه
[کامپیوتر] گروه دیسک - دیسک - ابزاری مسطح و گرد برای ذخیره داده ی کامپیوتری . سه نوع دیسک عمده وجود دارد: دیسکهای مغناطیسی، دیسکهای سخت، و دیسکهای نوری ( که CD-ROM ها همگانی ترین نو آنها هستند ) . دیسک ها از پلاستیک قابل انعطاف باروکش اکسید آهن ساخته شده اند . اطلاعات به وسیله ی مغناطیسه کردن پوشش اکسید آهن در مکانهای خاصی ضبط می شود. اگر دیسک را نزدیک یک محیط مغناطیسی مانند موتور الکتریکی قرار دهیم، اطلاعات آن پاک می شود . اکسید مغناطیسی مانند موتور الکتریکی قرار دهیم، اطلاعات آن پاک می شود . اکسید آهن روی دیسک، دارای ذرات بسیار مغناطیسی است . اطلاعات به وسیله ی مغناطیسه شدن این ذرات، بر روی دیسک ذخیره می شود . نوک خواندن - نوشتن دیسک که درسطح دیسک حرکت می کند، می تواند هم میدان مغناطیسی برای مغناطیسه کردن ذرات را به وجود آورد، و هم میدان مغناطیسی ذرات مغناطیسه شده را تشخیص دهد. ارقام دودویی 1.0 با تغییر جهت عمل مغناطیسی کردن نشان داده می شوند. داده های روی دیسک در چندین دایره ی هم مرکز به نام « شیار » ذخیره می شوند . هر شیار چندین « قطاع » تقسیم شده که کوچکترین واحد قابل انتقال به حافظه ی کامپیوتر در یک مرحله است . روی دسته ی دیسکهای دو طرفه یا چند لایه، مجموعه ای از شیارها که مکانهای یکسانی در لایه های متفاوت دارند، به نام « سیلندر » وجود دارد. دایرکتوری یک دیسک، محل مخصوصی است که کامپیوتر در آن نامها و محل تمام فایلهای روی دیسک را ضبط می کند، در اکثر سیستمهای عامل، مانند UNIX , MS-DOS، کاربر می تواند چندین دایرکتوری را بر روی یک دیسک واحد ایجاد کند. یک دیسک قبل از استفاده، باید قالب بندی ( فرمت ) شود. قالب بندی دیسک فرایندی است که به وسیله ی آن شیارها و قطاع ها به طور مغناطیسی علامت خورده و دایرکتوری اصلی دیسکت ساخته می شود . دیسکت های کامپیوترهای سازگار با PC، معمولا ً هنگام فروش قالب بندی نشده اند . « دیسک های سخت » مانند دیسکت ها هستند، با این تفاوت که اکسید آهن بر روی دیسکهای سخت آلومینیومی پوشش داده شده است . معمولاً در یک دیسک واحد، چندین لایه وجود دارد، و کل دستگاه به طور دائم در کامپیوتر نصب می شود. اکثر دیسکهای سخت، ظرفیتی از 100 تا ده ها گیگابایت ( معادل صدها دیسکت ) دارند. « دیسکهای نوری » اطلاعات را به وسیله ی تاباندن نور لیزر به سطح یک وسیله ی پلاستیکی شفاف ذخیره می کنند. یک دیسکت نوری حدود 10 برابر بیشتر از دیک مغناطیسی هم ظرفیت خود اطلاعات را ذخیره می کند، اما نمی تواند پاک شود ( برخی از انواع دیسکهای نوری، خواندنی - نوشتنی هستند ) . معمولاً دیسکهای نوری برای فایلهای اطلاعاتی بزرگی به کار می روند که بیشتر خوانده می شوند و به ندرت تغییر می کنند. نگاه کنید به WORM ; CD-ROM .
[برق و الکترونیک] صفحه، دیسک - دیسک منظور از این اصطلاح در الکترونیک معمولاً دیسک حافظه است.این دیسکها معمولاً به شکل صفحات نرم پلاستیکی با پوشش اکسید هستند که در بدنه ای از پلاستیک سخت قرار می گیرند و فلاپی دیسک یا دیسک (diskette) نامیده می شوند.نوع دیگر آنها صفحات سخت آلومینیمی با پوشش فلزی و مغناطیسی هستند که در سخت دیسک گردانهای نوع وینچستر به کار می روند و سخت دیسک (hard disk) خوانده می شوند.انواع دیگر دیسک عبارت اند از دیسک فشرده (سی دی) و حافظه فقط خواندنی دیسک فشرده ( سی دی رام) . ضبط داده ها در این نوع دیسکها به صورت رشته حفره هایی است که توسط باریکه لیزر شکل داده می شود.
[زمین شناسی] دیسک، صفحه در رسوب شناسی: یک شکل مشخصاً دیسکی ( صاف و کروی ) یا پهن و هموار یک ذره رسوبی، که در رده بندی زینگ به عنوان واجد نسبت عرض به طول بزرگتر از 3/2 و نسبت ضخامت به عرض کمتر از 3/2 توصیف شده است .
[ریاضیات] قرص

مترادف و متضاد

round object


Synonyms: circle, disc, discoid, discoidal, discus, dish, flan, plate, platter, quoit, sabot, saucer, shell


دایره (اسم)
section, field, rhomb, circle, sphere, domain, roundel, department, tambourine, bureau, disk, disc, compass, rondel

قرص (اسم)
pellet, pill, cake, tablet, disk, disc

دیسک (اسم)
disk, disc, discus

صفحه (اسم)
plane, sheet, leaf, plate, tablet, page, disk, disc, folio, lamella

گرده (اسم)
granule, disk, disc, pollen, kidney, loin, haunch, feuilleton, hunkers

صفحه ساختن (فعل)
disk, disc

جملات نمونه

the moon's disk

قرص ماه


1. eccentric disk
صفحه ی لنگ (خارج از مرکز)

2. the disk drive reads data from the disk into the computer memory
دیسک ران اطلاعات رااز دیسک به حافظه ی کامپیوتر منتقل می کند.

3. the disk of the sun sank in darkness . . .
قرص خورشید در سیاهی شد . . .

4. cam disk
صفحه ی بادامک

5. the moon's disk
قرص ماه

6. to retrieve data from a disk
(در کامپیوتر) بازیابی کردن اطلاعات از دیسک

7. You should make a copy of the disk as a back-up.
[ترجمه ترگمان]شما باید یک کپی از دیسک را به عنوان پشتیبان بگیرید
[ترجمه گوگل]شما باید یک نسخه از دیسک را به عنوان یک پشتیبان تهیه کنید

8. Norton Disk Doctor can perform miracles on a dodgy hard disk.
[ترجمه ترگمان]امروزه دکتر نورتون دکتر می تواند معجزه را در یک هارد دیسک سخت انجام دهد
[ترجمه گوگل]نورتون دیسک دکتر می تواند معجزه بر روی یک هارد دیوانه انجام دهد

9. They send a service engineer to fix the disk drive.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک مهندس خدمات را برای تعمیر دیسک درایو می فرستند
[ترجمه گوگل]آنها یک مهندس خدمات را برای رفع درایو دیسک ارسال می کنند

10. He put a disk on a phonograph.
[ترجمه ترگمان]یک گرامافون روی یک گرامافون گذاشت
[ترجمه گوگل]او دیسک را بر روی یک فونوگرافی قرار داد

11. Insert the disk into the drive slot.
[ترجمه ترگمان]دیسک را وارد شیار دیسک گردان کنید
[ترجمه گوگل]دیسک را به شکاف درایو وارد کنید

12. My computer can't read the disk you sent.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر من نمی تواند دیسک را که تو فرستاده بودی بخواند
[ترجمه گوگل]کامپیوتر من نمی تواند دیسک شما ارسال کند

13. The text on the disk seems to be corrupt.
[ترجمه ترگمان]متن روی دیسک فاسد به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]متن روی دیسک به نظر می رسد فاسد شده است

14. Just copy the disk, and Bob's your uncle!
[ترجمه ترگمان]فقط دیسک رو کپی کن، عمو Bob!
[ترجمه گوگل]فقط دیسک را کپی کنید و باب عموی خود را!

15. If you wipe that old disk, we can use it again.
[ترجمه ترگمان]اگه اون دیسک قدیمی رو پاک کنی میتونیم دوباره ازش استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]اگر دیسک قدیمی را پاک کنید، می توانیم آن را دوباره استفاده کنیم

16. He hands a metal disk to me.
[ترجمه ترگمان]به من دیسک فلزی دست می دهد
[ترجمه گوگل]او دیسک فلزی را به من هدایت می کند

17. I'm running short of disk space.
[ترجمه ترگمان]من در حال دویدن در فضای دیسک هستم
[ترجمه گوگل]من کوتاهتر از فضای دیسک است

the disk of the sun sank in darkness ...

قرص خورشید در سیاهی شد ...


پیشنهاد کاربران

Oxford word skills basic
CD

دایره توپر، شکلی دایروی است که دارای مساحت است


نگین


کلمات دیگر: