کلمه جو
صفحه اصلی

consignee


(بازرگانی) دریافت کننده(ی کالا)، دریافتگر، گیرنده، کسی که جنس یا مالی بعنوانش ارسال شده

انگلیسی به فارسی

کسی که جنس یا مالی به‌ عنوانش ارسال شده


گیرنده


انگلیسی به انگلیسی

• one to whom something is consigned or delivered

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] دریافت کننده ؛ تحویل گیرنده کالا
[حقوق] گیرنده (محموله)، مرسل الیه
[ریاضیات] گیرنده ی کالا، گیرنده

جملات نمونه

1. The consignee is then able to sue the carrier directly, but is also subject to the latter's direct suit.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، consignee قادر به شکایت مستقیم از حامل است، اما در معرض یک کت و شلوار مستقیم بعدی قرار دارد
[ترجمه گوگل]سپس گیرنده میتواند مستقیما به حامل شکایت کند، اما همچنین به دادخواست مستقیم آن رسیدگی میکند

2. Cooley, the consignee of two vessels leaving that port, refused to pay the fee.
[ترجمه ترگمان]کولی، دو کشتی که آن بندر را ترک کرده بودند، از پرداخت هزینه امتناع کردند
[ترجمه گوگل]کوولی، گیرنده دو کشتی که از بندر خارج می شود، حاضر به پرداخت هزینه نیست

3. Under this bill, only the named consignee at the destination is entitled to take delivery of the cargo.
[ترجمه ترگمان]تحت این لایحه، تنها the به نام consignee در مقصد مجاز به تحویل محموله می باشد
[ترجمه گوگل]تحت این لایحه، تنها وکیل نام گیرنده در مقصد مجاز به تحویل محموله است

4. Orlando Private Collection is acting only as a consignee of your goods.
[ترجمه ترگمان]مجموعه خصوصی ارلاندو فقط به عنوان بخشی از کالاهای شما عمل می کند
[ترجمه گوگل]مجموعه خصوصی خصوصی اورلاندو تنها به عنوان یک گیرنده از کالاهای شما عمل می کند

5. Delivery of the goods, with the consignee shall be signed in delivery record, if any abnormal, should be in delivery noted in the record.
[ترجمه ترگمان]تحویل کالاها با the باید در بایگانی تحویل امضا شود، اگر هر گونه غیر عادی، باید در تحویل ذکر شده در این پرونده باشد
[ترجمه گوگل]تحویل کالا، با گیرنده، باید در رکورد تحویل ثبت شود، در صورتی که غیر طبیعی باشد، باید در تحویل در رکورد ذکر شده باشد

6. Consignee detailed address; Contact method; Handset; Telephone.
[ترجمه ترگمان]آدرس دقیق consignee؛ روش تماس؛ Handset؛ تلفن
[ترجمه گوگل]آدرس دقیق گیرنده؛ روش تماس گوشی تلفن

7. Assist the consignee, if necessary, in warehousing and distribution.
[ترجمه ترگمان]کمک به the، در صورت لزوم، در انبار و توزیع
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم در واحدهای انبارداری و توزیع، گمرک را متقاعد کنید

8. And the consignee or consignor shall make customs declaration the form of a customs declaration form.
[ترجمه ترگمان]و consignee یا consignor باید بیانیه گمرک را به شکل اظهارنامه مالیاتی اعلام کنند
[ترجمه گوگل]و گیرنده یا فرستنده اعلامیه گمرکی را به صورت یک فرم دپارتمان گمرکی می نویسد

9. Where the consignee fails to declare with the Customs within 3 months from the date of declaration of the means of transport concerned, the goods shall be taken over and sold off by the Customs.
[ترجمه ترگمان]در جایی که the در عرض ۳ ماه از زمان اعلام وسایل حمل و نقل مورد نظر، با گمرک اعلام نشود، کالا باید تحویل داده شود و توسط گمرک فروخته شود
[ترجمه گوگل]در صورتی که گمرک ظرف مدت 3 ماه از تاریخ اعلام وسیله حمل و نقل مربوط به گمرک با گمرک اعلام نکند، کالاها باید توسط گمرک منتقل و مورد فروش قرار گیرد

10. The consignee should apply immediately for survey to the surveying agent or the claim settling agent.
[ترجمه ترگمان]The باید بلافاصله برای بررسی نماینده نقشه برداری و یا عامل تسویه حساب درخواست دهند
[ترجمه گوگل]گیرنده باید بلافاصله برای بررسی به نماینده نقشه برداری و یا عامل ادعای درخواست اعمال شود

11. The Consignee shall collect the shipping documents including B/L from the Consignor's bank against Trust Receipt duly signed by the Consignee.
[ترجمه ترگمان]The اسناد حمل و نقل از جمله B \/ L را از بانک Consignor در برابر رسید اعتماد به موقع توسط the جمع آوری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]گیرنده باید اسناد حمل و نقل شامل B / L از بانک فرستنده را در برابر دریافت اعتبار که به طور کامل توسط نماینده امضا شده است، جمع آوری نماید

12. The customs considers that the consignee or consigner has sufficient evidence to prove that the goods have not infringed upon the intellectual property right holder's intellectual property.
[ترجمه ترگمان]گمرک در نظر دارد که the یا consigner شواهد کافی برای اثبات این موضوع دارند که کالاها بر مالکیت معنوی به حق مالکیت معنوی تجاوز نکرده اند
[ترجمه گوگل]آداب و رسوم در نظر گرفته شده است که گمرک یا فرستنده شواهد کافی برای اثبات وجود دارد که کالاها بر مالکیت معنوی دارنده مالکیت معنوی نقض نشده است

13. The consignee is holding responsible for the goods he has received on consignment.
[ترجمه ترگمان]The مسئول کالاهایی است که محموله در محموله دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]گیرنده مسئولیت کالاهای دریافت شده را در انبار دریافت می کند

14. Consignee has special legal status in international carriage of goods by sea.
[ترجمه ترگمان]consignee جایگاه حقوقی ویژه ای در حمل و نقل بین المللی کالا از طریق دریا دارد
[ترجمه گوگل]گیرنده دارای وضعیت قانونی ویژه در حمل و نقل بین المللی کالا توسط دریا

پیشنهاد کاربران

consignee ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: گیرنده 1
تعریف: شخص حقیقی یا حقوقی که کالا را در مقصد از شرکت باربری تحویل می‏گیرد


کلمات دیگر: