احتمالات، احتمال، احتمال و قوع، تصافی، چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
contingencies
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] سودهای احتمالی و زیانهای احتمالی
جملات نمونه
1. the contingencies of war
هم رویدادهای (دوران) جنگ
2. a reserve fund for contingencies
بودجه ی ذخیره برای رویدادهای پیش بینی نشده
پیشنهاد کاربران
وابستگی شرطی
عدم اطمینانها
احتمالات
Contingency را ببینید.
احتمالات
Contingency را ببینید.
پیشامدهای غیرمترقبه
اتفاقات
اقتضائات
کلمات دیگر: