1. tacit approval
توافق ضمنی
2. on approval
(در مورد فروشگاه ها) پس دادنی،پس آوردنی
3. a written approval
موافقت کتبی
4. to signify approval by saying "aye"
با گفتن "آری " موافقت خود را نشان دادن
5. seal of approval
(در مورد کالا) مهر تضمین،مهر تایید
6. subject to your approval
منوط به توافق شما
7. the seal of approval
نشان موافقت
8. they voiced their approval
آنان موافقت خود را شفاها اعلام کردند.
9. to qualify one's approval
توافق خود را مشروط کردن
10. a plan subject for approval
نقشه ای که برای تصویب تقدیم شده است
11. the bride's mother looked with approval at the bridegroom
مادر عروس با رضایت به داماد نگاه کرد.
12. yesterday, the parliament declared its approval
دیروز مجلس شورا موافقت خود را اعلام کرد.
13. i got this watch on ten days' approval
این ساعت را می توانم (اگر بخواهم) تا ده روز دیگر پس بدهم.
14. the father of the bride would not give his approval
پدر عروس رضایت نمی داد.
15. She desperately wanted to win her father's approval.
[ترجمه ترگمان]او با ناامیدی می خواست موافقت پدرش را جلب کند
[ترجمه گوگل]او به شدت خواهان پذیرش پدرش بود
16. Do the plans meet with your approval?
[ترجمه ترگمان]آیا این طرح ها با تصویب شما مطابقت دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا برنامه ها با تایید شما موافق هستند؟
17. Although the plan received unanimous approval, this does not mean that it represents the lowest common denominator.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این طرح مورد تایید همگان قرار گرفته است، اما این بدان معنا نیست که این طرح پایین ترین مخرج مشترک را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]اگرچه طرح تصویب به اتفاق آرا به تصویب رسید، این بدان معنی نیست که آن را پایین ترین علامت مشترک می داند
18. The poll gave a popular approval rating of 39% for the President.
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی میزان تایید عمومی برای رئیس جمهور را به ۳۹ درصد رساند
[ترجمه گوگل]این نظرسنجی باعث شد که محبوبیت محبوبیت رئیس جمهور 39 درصد باشد
19. He showed his approval by shaking my hands.
[ترجمه ترگمان]با تکان دادن دست هایم علامت موافقت او را نشان داد
[ترجمه گوگل]او تأییدش را با تکان دادن دستم نشان داد
20. The president has already given his approval to the plan.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور پیش از این موافقت خود را با این طرح اعلام کرده است
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور قبلا به این طرح موافقت کرده است
21. They voiced their approval of the plan.
[ترجمه ترگمان]آن ها موافقت خود را از این برنامه ابراز کردند
[ترجمه گوگل]آنها موافقت خود را از این طرح اعلام کردند
22. A roar of approval resounded through the Ukrainian parliament.
[ترجمه ترگمان]صدای هلهله در پارلمان اوکراین به گوش رسید
[ترجمه گوگل]سر و صدا از تصویب از طریق پارلمان اوکراین
23. She is eager for her parents' approval.
[ترجمه ترگمان]او مشتاق پذیرش والدین خود است
[ترجمه گوگل]او مشتاق تأیید پدر و مادرش است