کلمه جو
صفحه اصلی

objections

انگلیسی به فارسی

اعتراض، ایراد، مخالفت، عدم توافق، استدلال مخالف


جملات نمونه

1. the cogency of his objections
مستدل بودن ایرادات او

پیشنهاد کاربران

اعتراضات


کلمات دیگر: