کلمه جو
صفحه اصلی

wade in

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to begin energetically.

- Faced with a hard task, she wades in immediately.
[ترجمه ترگمان] مواجه با یک کار سخت، او فورا وارد می شود
[ترجمه گوگل] در مواجهه با وظیفه سخت، او فورا به سر می برد

(2) تعریف: to attack with vigor.

• start energetically, roll back one's sleeves and start working

جملات نمونه

1. They don't just listen sympathetically, they wade in with remarks like, 'If I were you. . . '.
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط به حرفم گوش نمی دهند، چون اگر من جای شما بودم، به حرف های آن ها گوش می دادند
[ترجمه گوگل]آنها فقط با احترام گوش می کنند، آنها با اظهارات مانند 'اگر من بودید، درگیر شدند '

2. I can't wade in these boots.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم این چکمه ها را تحمل کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم در این چکمه ها بسوزم

3. I wish you wouldn't always wade in with your opinion.
[ترجمه ترگمان]ای کاش همیشه با نظرت مخالفت نمی کردی
[ترجمه گوگل]من آرزو می کنم که همیشه با نظرات شما همخوانی نداشته باشد

4. The job has to be done, so let's wade in immediately.
[ترجمه ترگمان]کار باید تمام شود، پس بیایید بلافاصله به آب بزنیم
[ترجمه گوگل]این کار باید انجام شود، بنابراین بلافاصله بیدار شویم

5. You assume an identity and wade in.
[ترجمه ترگمان] تو فرض کن که یه هویت و \"وید\" وارد شده
[ترجمه گوگل]شما یک هویت را می پذیرید

6. Or they could wade in with a cure.
[ترجمه ترگمان] یا اینکه می تونن با یه دارو وارد بشن
[ترجمه گوگل]یا آنها می توانند با درمان درمان شوند

7. Smith must needs wade in and delay the business with petty objections.
[ترجمه ترگمان]اسمیت باید به آب زدن نیاز داشته باشد و کار را با ایرادات جزیی به تاخیر بیندازد
[ترجمه گوگل]اسمیت باید در کارهایش با اعتراض های کوچک به کار خود ادامه دهد

8. We went for a wade in the shallows.
[ترجمه ترگمان]در آب های کم عمق به راه افتادیم
[ترجمه گوگل]ما برای کمربند رفتیم

9. Bank watches need to hold their noses wade in.
[ترجمه ترگمان]ساعت های بانک باید بینی های خود را بگیرند و به آب بزنند
[ترجمه گوگل]ساعتهای بانک نیاز به نگه داشتن بینی خود دارند

10. Wade in long - distance in, a lot of difficulty need make a breakthrough.
[ترجمه ترگمان]در فاصله ای زیاد، وید به سختی می تواند پیشرفت کند
[ترجمه گوگل]در فاصله زمانی طولانی، در بسیاری از مشکلات، نیاز به یک پیشرفت است

11. Touch the sand Wade in the water. Feel free.
[ترجمه ترگمان]پای وید را در آب لمس کن احساس آزادی کنید
[ترجمه گوگل]ماسه Wade را در آب لمس کنید راحت باش

12. Not a problem for these living dinosaurs caiman wade in taking full advantage of the cascading flood waters.
[ترجمه ترگمان]هیچ مشکلی برای این دایناسورهای زنده وجود ندارد که به سختی در آب جاری جاری شوند
[ترجمه گوگل]برای این دایناسورهای زنده کیمن مشکل خاصی برای استفاده از آبهای سیلاب آبشار نداشت

13. You can't stand on the side of life and stick your toe in----either wade in waist-deep or don't go in at all----it's really your choice.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید در کنار زندگی بایستید و انگشت خود را در دست داشته باشید - - یا به سختی تا کمر به آب بزنید یا به هیچ وجه نروید - - این واقعا انتخاب شماست
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید در کنار زندگی ایستاده باشید و انگشتانتان را به سمت خود بکشید - یا به صورت کمر عمیق بکشید یا در همه جا نروید - واقعا انتخاب شماست

14. Residents stand on electric wires to stay on high ground while others wade in neck-deep flood waters caused by Typhoon Ketsana in Cainta Rizal, east of Manila September 2 200
[ترجمه ترگمان]ساکنان بر روی سیم های برق می ایستند تا بر روی زمین بلند بمانند در حالی که سایرین در آب های عمیق سیل ناشی از طوفان Ketsana در Cainta Rizal واقع در شرق مانیلا در ۲ سپتامبر ۲۰۰ نفر زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]ساکنان روی سیم های الکتریکی روی زمین ایستاده اند در حالیکه دیگران در آب های سیلاب گردن که توسط Typhoon Ketsana در Cainta Rizal در شرق مانیل در 2 سپتامبر 200

پیشنهاد کاربران

ورود کردن

Wade in= to start to do or say something
Often without thinking about it carefully


کلمات دیگر: