کلمه جو
صفحه اصلی

bd


مخفف:، برد، میز، هیئت، مخفف: برد، هیئت مخفف: اوراق قرضه، وجهالضمان، سند

انگلیسی به فارسی

مخفف: برد، میز، هیئت


مخفف: اوراق قرضه، وجه‌الضمان، سند


BD


انگلیسی به انگلیسی

• obligation; certificate of debt

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] baud-باود ؛ علامت در ثانویه واحدی برای سرعت سیگنال دهی در ارتباطات راه دور برابر با یک عنصر در ثانیه . سرعت سیگنال دهی بر حسب باود برابر با عکس طول عنصر سیگنال بر حسب ثانیه است. هر پالس و هر فاصله عناصر جداگانه محسوب می شوند؛ بنابراین یک دور چاپگر که با 22/5 پالس در ثانیه کار می کند دارای سرعت 45 بی دی است. اندازه گیری آهنگ باود شامل بیتهای داده، توازن بیتی ( پریتی ) و خاتمه است . آهنگ باود کمتر از بیت در ثانیه ( بی/اس) است.

جملات نمونه

1. BD - type boilers, smoke candles - agent, a catalyst, additive manufacturing.
[ترجمه ترگمان]boilers نوع BD، شمع دود، عامل، یک کاتالیزور، تولید افزایشی
[ترجمه گوگل]دیگهای بخار BD، شمع دود - عامل، یک کاتالیزور، تولید افزودنی

2. BD additive used in this technology can widen the polarization of the cathode, expand the range of the current density in the black area, improve the ability of the deep plating and even plating.
[ترجمه ترگمان]یک افزودنی BD استفاده شده در این فن آوری می تواند قطبش نور کاتد را گسترش دهد، محدوده چگالی جریان در ناحیه سیاه را گسترش دهد، توانایی the عمیق و even را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]افزودنی BD که در این تکنولوژی استفاده می شود، قطبش کاتد را گسترش می دهد، محدوده تراکم جریان را در ناحیه سیاه گسترش می دهد، توانایی پوشش عمیق و حتی پوشش را بهبود می بخشد

3. BD : Did you learn how to use any weapons for this?
[ترجمه ترگمان]آیا یاد گرفتی چطور از هر سلاحی برای این استفاده کنی؟
[ترجمه گوگل]BD آیا شما یاد گرفتید که چگونه از هر سلاح برای این استفاده کنید؟

4. Q BD testing method is described.
[ترجمه ترگمان]روش آزمون BD توضیح داده می شود
[ترجمه گوگل]روش آزمون QDD توصیف شده است

5. The clinical features of BD was gradual decline of brainpower, orientation obstacle, characteristic changes, pseudobulbar palsy, manifestation of pyramidal and extrapyramidal motor system damages.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های بالینی BD)کاهش تدریجی قدرت ذهنی، مانع جهت گیری، تغییر مشخصه، palsy pseudobulbar، ظهور of و extrapyramidal سیستم موتور extrapyramidal بود
[ترجمه گوگل]ویژگی های بالینی BD کاهش تدریجی قدرت مغز، مانع جهت گیری، تغییرات مشخصی، فلج pseudobulbar، تظاهرات آسیب های سیستم های هرمی و اضافی می باشد

6. Methods The data of BD from 1990 to 2009 were provided by Huludao Municipal Center for Disease Control and Prevention.
[ترجمه ترگمان]روش ها داده های of از ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۹ توسط مرکز شهرداری Huludao برای کنترل و پیش گیری از بیماری ها تامین شد
[ترجمه گوگل]روش ها داده های BD از سال های 1990 تا 2009 توسط مرکز شهرداری Huludao برای کنترل و پیشگیری بیماری ارائه شده است

7. PFC play an important role in UD and BD.
[ترجمه ترگمان]PFC نقش مهمی در UD و BD دارد
[ترجمه گوگل]PFC نقش مهمی در UD و BD بازی می کند

8. Should have Sales or BD experience.
[ترجمه ترگمان]باید تجربه خرید و فروش را داشته باشد
[ترجمه گوگل]باید فروش یا تجربه BD داشته باشد

9. To lay explosive mines at bd, please!
[ترجمه ترگمان]! برای lay مواد منفجره در bd، لطفا
[ترجمه گوگل]لطفا مین های انفجاری را در bd قرار دهید، لطفا!

10. Objective To investigate whether the killer cell immunoglobulin-like receptor (KIR) gene polymorphism is associated with Behcet's disease (BD).
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق این است که آیا the cell cell killer مانند receptor (KIR)با بیماری behcet (BD)مرتبط است یا خیر
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اینکه پلی مورفیسم ژن ژن گیرنده ی ایمونوگلوبولین (KIR) چگونه با بیماری Behcet (BD) ارتباط دارد

11. The high birth defect ( BD ) ratio of Chinese newborn children affected the population quality.
[ترجمه ترگمان]نرخ رشد بالا (BD)برای کودکان متولد شده چینی بر کیفیت جمعیت تاثیر گذاشت
[ترجمه گوگل]نسبت ناباروری بالا (BD) نوزادان نوزاد چینی بر کیفیت جمعیت تاثیر گذاشت

12. Objective : To observe the effect of BD in treating allergic rhinitis.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر BD در درمان درده ای آلرژیک
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر BD در درمان رینیت آلرژیک

13. New: Added support for BD + protection.
[ترجمه ترگمان]جدید: پشتیبانی اضافی برای حمایت از BD + حفاظت
[ترجمه گوگل]جدید پشتیبانی جدید برای حفاظت BD

14. BD + can surreptitiously insert data about a player into a playback stream.
[ترجمه ترگمان]BD +)به طور محرمانه می تواند اطلاعات مربوط به یک بازیکن را در جریان پخش قرار دهد
[ترجمه گوگل]BD می تواند اطلاعات را در مورد یک بازیکن در یک جریان پخش به طور مخفی ذخیره کند

15. Any patient with BD and inflammatory eye disease affecting the posterior segment should be on a treatment regime that includes azathioprine and systemic corticosteroids.
[ترجمه ترگمان]هر بیمار مبتلا به پارکینسون و بیماری های چشمی ملتهب که بر بخش عقبی تاثیر می گذارد باید در یک رژیم درمانی باشد که شامل azathioprine و corticosteroids سیستمیک است
[ترجمه گوگل]هر بیمار مبتلا به BD و بیماری چشم التهابی که بر قسمت خلفی تاثیر می گذارد، باید بر روی یک رژیم درمان شامل آساتوپورین و کورتیکواستروئیدهای سیستمیک باشد

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Blue Ray
موضوع: کامپیوتر
دیسک بلو-ری (Blu-ray Disc یا BD) نام یک نوع دیسک نوری است. در حال حاضر بلو-ری بیشتر برای ذخیرهٔ ویدیو با وضوح بسیار بالا به کار برده می شود. دیسک های بلو-ری از نظر ظاهری شبیه دیسک های دی وی دی و سی دی هستند و گنجایششان ۲۵ گیگابایت (یک لایه) یا ۵۰‬ گیگابایت (دولایه) است. دی وی دی و سی دی با اشعه قرمز کار می کنند اما بلو ری همانطور که از نامش پیداست با اشعه آبی کار می کند دیسکهای که از تکنولوژی اصلی هستند عبارتند از:تی دی کی، ای میشن، تی گیت، دلکین دیوایس و سونی.
نام Blue Ray از لیزر آبی بنفشی که در آن برای ذخیره وبازیابی استفاده می شود گرفته شده است. به موجب اینکه این نوع لیزر دارای طول موج کوتاهتری (405nm )می باشد در نتیجه داده ها و اطلاعات بیشتری نسبت به فرمت دیسک های DVD که دارای لیزر قرمز (650nm )هستند، را می توان روی دیسکهای Blue Ray ذخیره نمود.یک Blue Ray دولایه توانایی ذخیره 50 گیگابایت، بیشتر از 5 برابر ظرفیت یک دیسک های DVD دو لایه را دارد.
عبارت کامل: Bangladesh
موضوع: مکان و موقعیت
مخفف کشور بنگلادش

پیشنهاد کاربران

B. d= birth day روز تولد


کلمات دیگر: