کلمه جو
صفحه اصلی

wader


(شخص یا چیزی که با زحمت ازمیان چیزی رد می شود) رهرو، گام بردار، پرنده ی آبچر، (جمع) چکمه ی لاستیکی، گالش بلند، مره دراز پا، راه رونده در اب

انگلیسی به فارسی

مرغ دراز پا، راه رونده در اب


وادر، راه رونده در آب، مرغ دراز پا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that wades.

(2) تعریف: any of various long-legged birds that wade in shallow water.

(3) تعریف: (pl.) high, waterproof boots or trousers with boots worn when wading, as by a person fishing.

• one who wades; wading boots; wading bird (heron, egret, flamingo, etc.)
a wader is a type of bird with long legs and a long neck, which lives near water and eats fish.
waders are long waterproof rubber boots which cover all of your legs. people sometimes wear waders when they go fishing.

جملات نمونه

1. Generally the commonest small wader of the shore, very variable in size, northern breeding birds larger than southern ones.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی رایج ترین wader کوچک ساحل، بسیار متغیر در اندازه، پرندگان زاد و ولد شمالی بزرگ تر از پرندگان جنوبی بودند
[ترجمه گوگل]به طور کلی شایع ترین گونه های کوچک ساحل که بسیار متغیر هستند و پرندگان پرورش دهندگان شمالی بزرگتر از جنوب هستند

2. The only small short-billed wader looking black and white both at rest and in flight; legs orange.
[ترجمه ترگمان]تنها wader با منقار کوتاه که سیاه و سفید به نظر می رسند و هم در حال استراحت و هم در پرواز؛ پاها نارنجی هستند
[ترجمه گوگل]تنها کوچک کوچک کوچک که به دنبال سیاه و سفید است که هر دو در حالت استراحت و در حال پرواز هستند؛ پاهای نارنجی

3. A large black and white wader, mantle and wing-tips grey in immature.
[ترجمه ترگمان]یک لباس سیاه و سیاه بزرگ، شنل و نوک بال سفید در دوران نابالغ
[ترجمه گوگل]یک گردنبند بزرگ سیاه و سفید، گوشته و بال بالدار خاکستری در نابالغ

4. In summer the only all-dark wader with a wedge-shaped white rump.
[ترجمه ترگمان]در تابستان، تنها all تیره با a سفید گوه شکل داشت
[ترجمه گوگل]در تابستان تنها یک تکه تکه تمام تیره با یک تپه سفید مایل به شکل گوه است

5. Other birds we saw around Nesseby included dunlin, familiar enough to me as a breeding wader of the Shetland hills.
[ترجمه ترگمان]پرندگان دیگری که ما در اطراف Nesseby مشاهده کردیم عبارت بودند از dunlin که به اندازه کافی برای من آشنا بودند و به عنوان یک نسل زاد و ولد از تپه های شتلند صحبت می کردند
[ترجمه گوگل]سایر پرندگان ما در اطراف Nesseby دیدند شامل dunlin، به اندازه کافی آشنا به من به عنوان پرورش شکار تپه شتلند

6. The new shop has been doing a brisk trade in cut - price wader.
[ترجمه ترگمان]این مغازه تازه در حال انجام یک تجارت چابک در زمینه قیمت کاهش قیمت است
[ترجمه گوگل]فروشگاه جدید در حال انجام یک تجارت پر سر و صدا در کاهش قیمت است

7. The hand line may be a useful aid even if the wader is belayed as below.
[ترجمه ترگمان]این خط دستی می تواند یک کمک مفید باشد حتی اگر the به عنوان زیر طبقه بندی شود
[ترجمه گوگل]خط دست ممکن است مفید باشد، حتی اگر wader به عنوان زیر در نظر گرفته شود

8. Those were slow, silent, often turbid; flowing over beds of mud into which the incautious wader might sink and vanish unawares.
[ترجمه ترگمان]این صداها آرام و ساکت و اغلب گل آلود بود؛ و بر بس تر گل و گلی که آن قدم تند و بی ملاحظه در آن غرق می شد و ناپدید می شد، سرازیر می شد
[ترجمه گوگل]آنها آرام، ساکت و اغلب کثیف بودند؛ جریان بیش از تخت گل، که ممکن است ناخوشایند ناخوشایند ممکن است غرق شوند و ناامید شوند

9. That has dire consequences not only for fishermen but for seabirds and rare wader too.
[ترجمه ترگمان]این امر عواقب وخیمی برای ماهیگیران ندارد، بلکه برای پرندگان دریایی و wader نادر نیز پیامدهایی شومی دارد
[ترجمه گوگل]این عواقب ناخوشایندی نه تنها برای ماهیگیران بلکه برای پرنده ها و همچنین پرندگان نادر است

10. Thank you for recording the details of the flagged wader that was recently sighted.
[ترجمه ترگمان]از شما برای ثبت جزئیات of که اخیرا دیده شده بود تشکر می کنم
[ترجمه گوگل]با تشکر از شما برای ضبط جزئیات از پرچم wader که اخیرا دیده می شود

11. The variation of landscape heterogeneity is the main factor to change the structure of wader communities.
[ترجمه ترگمان]تغییر of چشم انداز عامل اصلی تغییر ساختار جوامع wader است
[ترجمه گوگل]تنوع ناهمگونی چشم انداز عامل اصلی تغییر ساختار جوامع کوچک است


کلمات دیگر: