کلمه جو
صفحه اصلی

ugly duckling


کودک یا چیز زشت که بعدها زیبا یا موفق و غیره می شود

انگلیسی به فارسی

جوجه اردک زشت


کودک یا چیز زشت که بعدها زیبا یا موفق و غیره می‌شود


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person or thing that at first seems unattractive or unpromising, but later becomes beautiful or admirable.

• something that stands out, out of place

مترادف و متضاد

Synonyms: fright, no beauty, rough diamond


homely person


جملات نمونه

1. An ugly duckling, like a printing press, was transformed into a well-behaved goose laying golden eggs.
[ترجمه ترگمان]جوجه اردک زشت، مانند یک دستگاه چاپ، به یک غاز رفتار خوب تبدیل شد که تخم طلایی می گذاشت
[ترجمه گوگل]جوجه زشت زشت، مانند یک چاپگر، به یک تخم مرغ طلایی گذاشته شده بود که به خوبی رفتار می کرد

2. The loco is a bit of an ugly duckling.
[ترجمه ترگمان]زیر لب یک جوجه اردک زشت است
[ترجمه گوگل]این محل کمی از جوجه اردک زشت است

3. But Beryl is an ugly duckling rapidly turning into a beautiful swan . . . all through the hard work of recovering mental patients.
[ترجمه ترگمان]اما بر یل یک جوجه اردک زشت است که به سرعت تبدیل به یک قو زیبا می شود … از طریق تلاش سخت برای درمان بیماران روانی
[ترجمه گوگل]اما بریل یک جوجه زشت است که به سرعت به یک قوۀ زیبا تبدیل می شود همه از طریق کار سخت از بهبود بیماران روانی

4. It's certainly the ugly duckling of the era-until you get to drive one.
[ترجمه ترگمان]این واقعا جوجه اردک زشت عصر است - تا وقتی که شما یکی از آن ها را برانید
[ترجمه گوگل]مطمئنا زرق و برق زرق و برق از دوران - تا زمانی که شما به رانندگی یک

5. Ugly duckling is a main mid - to - high - end fashion handicrafts and jewelry stores.
[ترجمه ترگمان]یک جوجه اردک زشت یکی از صنایع دستی بزرگ به سبک نیمه به بالا و فروشگاه های جواهرات است
[ترجمه گوگل]جوجه اردک زشت یکی از مهمترین صنایع دستی و صنایع دستی طلا و جواهر است

6. Hope in the coming days, I can only ugly duckling into the red maple, with everyone happy every day.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم در روزه ای آینده من فقط یک جوجه اردک زشت را با هر کسی که هر روز خوشبخت باشد، به درخت افرا قرمز تبدیل کنم
[ترجمه گوگل]امیدوارم در روزهای آینده، من فقط می توانم جوجه اردک زشت را به افرا قرمز، با هر کس هر روز خوشحال است

7. Will you let an ugly duckling swim with you?
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید یک جوجه اردک زشت با شما شنا کند؟
[ترجمه گوگل]آیا شما اجازه می دهید که جوجه اردک زشت با شما شنا کند؟

8. Andersen saw himself as the ugly duckling, teased and unwanted by everyone.
[ترجمه ترگمان]اندرسن خود را به عنوان جوجه اردک زشت دید که توسط همه اذیت و ناخواسته شده بود
[ترجمه گوگل]آندرسن خود را به عنوان جوجه زشت زدگی، دزدیده و ناخواسته توسط همه افراد دیده می شود

9. The witch turned the princess into an ugly duckling.
[ترجمه ترگمان] جادوگر، پرنسس رو تبدیل به یه جوجه اردک زشت کرد
[ترجمه گوگل]جادوگر شاهزاده را تبدیل به یک جوجه زشت زشت کرد

10. My husband is an ugly duckling man.
[ترجمه ترگمان] شوهرم یه جوجه اردک زشت - ه
[ترجمه گوگل]شوهر من مرد جوانی زشت است

11. She hates an ugly duckling man.
[ترجمه ترگمان] اون از یه جوجه اردک زشت متنفره
[ترجمه گوگل]او متنفر یک مرد جوانی زشت است

12. The story of The Ugly Duckling is known by almost every child.
[ترجمه ترگمان]داستان زشت (زشت)تقریبا توسط همه کودکان شناخته می شود
[ترجمه گوگل]داستان قورباغه زشت تقریبا در هر کودک شناخته شده است

13. That beauty once was an ugly duckling.
[ترجمه ترگمان] اون زیبایی زمانی یه جوجه اردک زشت بود
[ترجمه گوگل]این زیبایی یک بار جوجه زشت بود

14. Kids: Look! Look! Yes, the ugly duckling was a beautiful swan.
[ترجمه ترگمان]! نگاه کنین نگاه کنید! بله، جوجه اردک زشت یک قو زیبا بود
[ترجمه گوگل]بچه ها نگاه کن! نگاه کن بله، جوجه اردک زشت یک قوۀ زیبا بود

پیشنهاد کاربران

داستان زیبای جوجه اردک زشت

theuglyduckling


کلمات دیگر: