کلمه جو
صفحه اصلی

lifo


(این روش محاسبه ی موجودی انبار و حسابداری: کالای فروخته یا مصرف شده را به قیمت آخرین محموله ی خریداری شده حساب می کنند و کالای فروش نرفته را به قیمت اولین محموله ی خریداری شده محاسبه می کنند) روش لایفو

انگلیسی به فارسی

(این روش محاسبهی موجودی انبار و حسابداری: کالای فروخته یا مصرف شده را بهقیمت آخرین محمولهی خریداری شده حساب می‌کنند و کالای فروش نرفته را به قیمت اولین محمولهی خریداری شده محاسبه می‌کنند) روش لایفو


زندگی


انگلیسی به انگلیسی

• last thing to enter will be the first one to exit; data storage system in which the first thing stored is the last to be retrieved (computers); system of inventory tracking in which the last goods stocked are considered to be the first items sold (business)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] علامت اختصاری last-in first out . یک پشته (تعریف 1 ) ؛ ساختار داده یا دستگاه حافظه که از آن اقلام را با ترتیب معکوس در ذخیره ی آنها بازیابی می کنند، بر خلاف FIFO . - اولین صادره از آخرین وارده ؛ به ترتیب عکس ورود Last in First Out

جملات نمونه

1. But the use of LIFO will yield lower reported profits and lower income taxes.
[ترجمه ترگمان]اما استفاده از LIFO سود گزارش شده را کاهش خواهد داد و مالیات بر درآمد را کاهش خواهد داد
[ترجمه گوگل]اما استفاده از LIFO سود کمتر گزارش شده و مالیات بر درآمد کمتر را خواهد داشت

2. Although LIFO presents the least plausible flow of goods for most businesses, many firms use it.
[ترجمه ترگمان]اگرچه LIFO کم ترین جریان قابل قبولی از کالاها را برای بسیاری از شرکت ها ارایه می دهد، اما بسیاری از شرکت ها از آن استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]با وجودی که LIFO برای اکثر شرکت های تجاری از لحاظ جریانی مناسب تر است، بسیاری از شرکت ها از آن استفاده می کنند

3. Does Intel use LIFO or FIFO? Where would you find this information?
[ترجمه ترگمان]آیا اینتل از FIFO ها یا FIFO استفاده می کند؟ این اطلاعات را از کجا پیدا می کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا اینتل از LIFO یا FIFO استفاده می کند؟ این اطلاعات کجاست؟

4. The stack is a last-in-first-out (LIFO) queue that holds subroutine return addresses, items of data, pointers, and so on.
[ترجمه ترگمان]این دسته یک صف آخری است که در ردیف اول (LIFO)قرار دارد که آدرس های بازگشت زیر روال، آیتم های داده ای، نکات و غیره را در دست دارد
[ترجمه گوگل]پشته یک صف آخرین در اولین (LIFO) است که نشانیهای بازگشت بازگشتی، موارد داده، اشاره گرها و غیره را نگه می دارد

5. The average cost method is a compromise between LIFO and FIFO.
[ترجمه ترگمان]روش هزینه متوسط، سازش بین FIFO ها و FIFO ها است
[ترجمه گوگل]روش میانگین هزینه سازش بین LIFO و FIFO است

6. However, on the other hand, the use of LIFO during a period of inflation is apt to produce a balance sheet figure for inventory that is far below the current replacement cost of the goods on hand.
[ترجمه ترگمان]با این حال، از سوی دیگر، استفاده از LIFO در طول یک دوره تورم برای تهیه موجودی برگه موجودی برای موجودی که بسیار پایین تر از هزینه جایگزین فعلی کالاها در دست است، مناسب است
[ترجمه گوگل]با این حال، از سوی دیگر، استفاده از LIFO در طول دوره تورمی، مناسب برای تولید یک رقم ترازنامه برای موجودی است که به مراتب پایینتر از هزینه تعویض فعلی کالا در دست است

7. No warning is issued in the second scenario because the linker operates in a last-in first-out (LIFO) manner.
[ترجمه ترگمان]هیچ هشدار در سناریوی دوم صادر نمی شود چون ارتباط دهنده به روش اول (LIFO)عمل می کند
[ترجمه گوگل]در سناریوی دوم هیچ هشداری صادر نمی شود، زیرا لینکر در یک روش قبلی از قبل (LIFO) عمل می کند

8. It removes the last element in the List[Sentence dictionary], last-in first-out (LIFO) style.
[ترجمه ترگمان]این روش آخرین عنصر را در فهرست [ واژه نامه جمله ]، آخرین - در سبک اول (LIFO)حذف می کند
[ترجمه گوگل]این آخرین عنصر را در فهرست [Sentence Dictionary]، آخرین سبک در ابتدا (LIFO) حذف می کند

9. This simple design, possible because the data obeys strict LIFO order, means that no complex data structure is needed to track stack contents - a simple pointer to the top of the stack will do.
[ترجمه ترگمان]این طراحی ساده ممکن است به این دلیل که داده ها از سفارش اکید پیروی می کنند، به این معنی که هیچ ساختار داده ای پیچیده ای برای ردیابی محتویات پشته مورد نیاز نیست - یک اشاره گر ساده تا بالای پشته
[ترجمه گوگل]این طراحی ساده، ممکن است به این دلیل که داده ها به دستور LIFO سختی احتیاج دارند، به این معنی است که هیچ ساختار داده ای پیچیده برای پیگیری محتویات پشته لازم نیست - یک اشاره ساده به بالای پشته انجام خواهد شد

10. The difference between the current replacement cost of a company's inventory and the LIFO cost shown in the accounting records.
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین هزینه جایگزین فعلی موجودی شرکت و هزینه LIFO نشان داده شده در سوابق حسابداری
[ترجمه گوگل]تفاوت بین هزینه جایگزین موجودی موجودی شرکت و هزینه LIFO که در سوابق حسابداری نشان داده شده است

11. Although this assumption is not in accord with physical movement of merchandise in most business, there is a strong logical argument to support LIFO method.
[ترجمه ترگمان]اگر چه این فرض با حرکت فیزیکی کالا در اغلب کسبوکار همخوانی ندارد، یک استدلال منطقی قوی برای پشتیبانی از روش LIFO وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگر چه این فرضیه با حرکت فیزیکی کالاها در اکثر کسب و کارها منطبق نیست، استدلال منطقی قوی برای حمایت از روش LIFO وجود دارد

12. Perhaps for this reason, many businesses change from FIFO to LIFO.
[ترجمه ترگمان]شاید به همین دلیل، بسیاری از کسبوکارها از FIFO ها به LIFO تغییر می کنند
[ترجمه گوگل]شاید به همین دلیل، بسیاری از کسب و کارها از FIFO به LIFO تغییر می کنند

13. Threads that block their execution on a completion port are released in last - in - first - out ( LIFO ) order.
[ترجمه ترگمان]Threads که اجرای آن ها بر روی یک درگاه تکمیل را مسدود می کنند، در مرتبه اول (LIFO)آزاد می شوند
[ترجمه گوگل]موضوعاتی که اعدام آنها را در یک پورت تکمیل مسدود می کنند، در فرآیند سفارش آخرین (در ابتدا) (LIFO) منتشر می شوند

14. The LR parsing table excludes the GOTO unit and a LIFO stack is eliminated during a parsing process.
[ترجمه ترگمان]جدول تفکیک LR واحد GOTO و یک پشته LIFO در طی یک فرآیند تجزیه حذف می شود
[ترجمه گوگل]جدول تجزیه LR جدا از GOTO واحد و یک LIFO پشته در طول فرایند تجزیه حذف شده است

15. Represents a thread - safe last in - first out ( LIFO ) collection.
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از اولین مجموعه (LIFO)را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نشان دهنده یک موضوع است - امن آخرین در - مجموعه اول (LIFO)

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Last In First Out
موضوع: کامپیوتر
LIFO روشیست که بیشتر پشته های برنامهٔ ریزپردازنده عمل می کنند. آخرین داده یا دستورالعمل در پشته ، اوّل بازیابی می گردد.

پیشنهاد کاربران

آخرین ورودی، اولین خروجی


کلمات دیگر: