کلمه جو
صفحه اصلی

zakat

انگلیسی به فارسی

زکات


انگلیسی به انگلیسی

• (islam) 3rd of the pillars of islam, obligatory payment made once a year under islamic law which is used for charity and religious purposes

جملات نمونه

1. If they do not give Zakat, respectfully and politely emphasize to them the importance of this necessary pillar of Islam and encourage them to start paying it.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها زکات را ندهند، مودبانه و مودبانه بر اهمیت این رکن اساسی اسلام تاکید کرده و آن ها را تشویق به پرداخت آن می کنند
[ترجمه گوگل]اگر زکات را ندهند، احترام و مودبانه بر اهمیت این ستون ضروری اسلام تأکید می کنند و آنها را تشویق می کنند که شروع به پرداخت آن کنند

2. If you aren't eligible, ask your parents about Zakat and if they pay, how and to whom.
[ترجمه ترگمان]اگر واجد شرایط نیستید، از والدین خود درباره زکات سوال کنید و اگر پرداخت کنند، چطور و چه کسی
[ترجمه گوگل]اگر شما واجد شرایط نیستید، از والدین خود درباره زکات بپرسید و اگر پرداخت کنید، چگونه و به چه کسی

3. The zakat is earmarked for the poor and disabled.
[ترجمه ترگمان]زکات برای فقرا و معلولین اختصاص داده می شود
[ترجمه گوگل]زکات برای فقرا و افراد معلول اختصاص داده شده است

4. Zakat Al-Fitr is meant to alleviate the pain of the poor and to cultivate the sense of brotherhood and solidarity among the Muslim community.
[ترجمه ترگمان]زکات Al به منظور کاهش درد فقرا و پرورش حس برادری و همبستگی بین جامعه مسلمان است
[ترجمه گوگل]زکات الفتر به منظور کاهش درد فقرا و پرورش روحیه برادری و همبستگی میان جامعه مسلمان است

5. Zakat Al Fitr: Muslims give away a certain percentage of the total value of all that they own annually and distribute it to charity and the needy. The contribution given at the end of Ramadan.
[ترجمه ترگمان]زکات Al: مسلمانان درصد معینی از کل ارزش خود را که سالانه به دست می آورند را کنار می گذارند و آن را بین نیازمندان و نیازمندان توزیع می کنند این سهم در پایان ماه رمضان داده می شود
[ترجمه گوگل]مسلمانان زکات آل فطر، درصد مشخصی از ارزش کل آنها را که سالانه آنها را به دست می آورند، به عهده می گیرند و آن را به خیریه و نیازمندان توزیع می کنند کمک در پایان ماه رمضان

6. In the modern Islamic banking system, it has become one of the service-oriented functions of the Islamic banks to be a Zakat Collection Centre and they also pay out their Zakat .
[ترجمه ترگمان]در سیستم بانکداری اسلامی مدرن، آن به یکی از کارکرده ای خدمات گرا بانک های اسلامی تبدیل شده است تا یک مرکز جمع آوری زکات باشد و آن ها هم زکات خود را پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل]در سیستم بانکی اسلامی مدرن، یکی از وظایف سرویس گرا بانک های اسلامی به مرکز جمع آوری زکات تبدیل شده است و آنها نیز زکات خود را پرداخت می کنند

7. Listen to me in earnest, worship Allah, say your five daily prayers (Salah), fast during the month of Ramadan, and give your wealth in Zakat.
[ترجمه ترگمان]با جدیت به من گوش دهید، خدا را عبادت کنید، پنج نماز روزانه خود را در طی ماه رمضان انجام دهید و به ثروت خود در زکات پرداخت کنید
[ترجمه گوگل]بطور جدی به من گوش فرا دهید، خدا را عبادت کن، پنج روزانه نماز خود را (صلاح) بخوانید، سریع در طول ماه رمضان، و ثروت خود را در زکات بدهید

8. If so, dedicate the next issue to the topic of Zakat and Sadaqa and how they help the poor and the needy.
[ترجمه ترگمان]اگر اینطور است، مساله بعدی را به موضوع زکات و Sadaqa اختصاص دهید و اینکه چگونه به فقرا و نیازمندان کمک می کنند
[ترجمه گوگل]اگر چنین است، مسأله بعدی را به موضوع زکات و سداقا اختصاص دهید و آنها را به فقرا و نیازمندان کمک کنید

9. That's why I'm committed to working with American Muslims to ensure that they can fulfill zakat.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که من متعهد به کار با مسلمانان آمریکایی هستم تا مطمئن شویم که آن ها می توانند زکات را انجام دهند
[ترجمه گوگل]به همین دلیل من متعهد هستم که با مسلمانان آمریکایی کار کنم تا اطمینان حاصل شود که آنها میتوانند زکات را تحمل کنند

10. That is why I am committed to working with American Muslims to ensure that they can fulfill zakat.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که من متعهد به کار با مسلمانان آمریکایی هستم تا مطمئن شویم که آن ها می توانند زکات را انجام دهند
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که من متعهد هستم که با مسلمانان آمریکایی کار کنم تا اطمینان حاصل شود که آنها میتوانند زکات را تحمل کنند

11. I would not consider such a family, as you described, a deserving of Zakat Al-Fitr or of Zakat Al-Mal.
[ترجمه ترگمان]من چنین خانواده ای را در نظر ندارم، همانطور که شما توضیح دادید، مستحق دادن زکات Al یا خیریه صدقات بود
[ترجمه گوگل]من چنین خانواده ای را نمی شناسم، همانطور که شما توضیح دادید، سزاوار زکات الفتر یا زکات المال است


کلمات دیگر: