1. Conclusion The increase of IC hasn't a certain relation with the result of bronchodilator test.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری افزایش IC رابطه خاصی با نتایج تست bronchodilator ندارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری افزایش IC با نتیجه تست برونش دیالیتور رابطه معکوس ندارد
2. An in - circuit tester tests a digital IC using the IC's truth table.
[ترجمه ترگمان]یک تست کننده در مدار، یک IC دیجیتال را با استفاده از جدول راست IC آزمایش می کند
[ترجمه گوگل]تستر مدار یک IC دیجیتال را با استفاده از جدول حقیقی IC مورد آزمایش قرار می دهد
3. Using wireless IC card and computer technologies, a computer managing system is designed, which can be used for both work attendance check and night patrol.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از کارت بی سیم و تکنولوژی های کامپیوتری، یک سیستم مدیریت کامپیوتری طراحی شده است که می تواند برای هر دوی attendance و گشت شبانه استفاده شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از کارت های وای فای بی سیم و فن آوری های کامپیوتری، یک سیستم مدیریت کامپیوتری طراحی شده است که می تواند برای چک کردن حضور در کار و گشت شبانه استفاده شود
4. More than three years working experience in IC manufacturing.
[ترجمه ترگمان]بیش از سه سال سابقه کار در تولید IC وجود دارد
[ترجمه گوگل]بیش از سه سال تجربه کار در تولید IC
5. The results show that IC can make the reverse link system capacity of CDMA2000 upgraded to 6 times to the system without IC.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که IC می توانند ظرفیت سیستم پیوند معکوس of را تا ۶ برابر سیستم بدون IC افزایش دهند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که IC می تواند ظرفیت سیستم معکوس CDMA2000 را به 6 برابر به سیستم بدون IC ارتقا دهد
6. Through introducing the image processing IC SAA7113 and its usage method of image acquiring, the results of image processing by the system were presented.
[ترجمه ترگمان]با معرفی پردازش تصویر IC و روش کاربرد آن در دست یابی تصویر، نتایج پردازش تصویر با سیستم ارائه شد
[ترجمه گوگل]از طریق معرفی پردازش تصویر IC SAA7113 و روش استفاده از آن برای دستیابی به تصویر، نتایج پردازش تصویر توسط سیستم ارائه شد
7. Engineers at Space Micro Inc. has finished their fast codec integrated circuit (IC), which they developed under a contract from the U. S. Air Force Research Laboratory (AFRL).
[ترجمه ترگمان]مهندسان در Inc Space یک مدار مجتمع کدک (IC)را به پایان رسانده اند که در طی یک قرارداد از طرف U شکل گرفتند اس آزمایشگاه تحقیقات نیروی هوایی (AFRL)
[ترجمه گوگل]مهندسان شرکت فضایی Micro Inc مدارک سریع مدرک codec خود (IC) خود را به پایان رسانده اند که تحت قرارداد آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی هوایی ایالات متحده (AFRL) ایجاد شده است
8. Our factory is one of the earliest research, development, manufacturing, sales of prepaid gas meter smart (IC card table) control valves professional manufacturers.
[ترجمه ترگمان]کارخانه ما یکی از قدیمی ترین تحقیقات، توسعه، تولید، فروش کنتور هوشمند کنتور هوشمند (میز کارت IC)و تولید کنندگان حرفه ای است
[ترجمه گوگل]کارخانه ما یکی از اولین تحقیقات، توسعه، تولید، فروش متر گاز پیش پرداخت هوشمند (میز IC کارت) دریچه های کنترل تولید کنندگان حرفه ای است
9. IC technology is microcircuit or system of introducing specific technology and is based on semiconductor material.
[ترجمه ترگمان]فن آوری IC یک سیستم یا سیستم معرفی فن آوری خاص است و مبتنی بر مواد نیمه هادی می باشد
[ترجمه گوگل]تکنولوژی IC Microcircuit یا سیستم معرفی تکنولوژی خاص است و بر اساس مواد نیمه هادی است
10. Ischemic colitis ( IC ) is the most common form of gastrointestinal ischemia.
[ترجمه ترگمان]Ischemic colitis (IC)رایج ترین نوع کم خونی موضعی است
[ترجمه گوگل]کولیت ایسکمیک (IC) شایع ترین نوع ایسکمی معده است
11. Electronic ballast control IC IR 21592 integrates in dimming ballast controller and 600 V half-bridge driver.
[ترجمه ترگمان]کنترل بالاست الکترونیکی IC IR IR، در کنترل کننده بالاست و درایور ۶۰۰ V را با یکدیگر ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]کنترل کننده کنترل الکترونیکی کنترل باتری IC IR 21592 در کنترل کننده کنترل از راه دور و 600 ولت راننده نیمه پل ادغام می شود
12. By adding a transistor with some capacitors, diodes, and resistors, you can transform a pure-manual reset to an automatic reset with adjustable hold time for the reset IC.
[ترجمه ترگمان]با اضافه کردن یک ترانزیستور با برخی خازن ها، دیودها و مقاومت ها، شما می توانید یک ریست دستی خالص را به یک ریست خودکار با زمان قابل تنظیم برای راه اندازی مجدد IC تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]با اضافه کردن یک ترانزیستور با برخی از خازن ها، دیودها و مقاومت ها، می توانید یک تنظیم مجدد خالص دستی را به یک تنظیم مجدد خودکار با زمان نگهداری قابل تنظیم برای IC تنظیم مجدد تبدیل کنید
13. The design of a novel high frequency fluorescent lamp IC, on which low voltage control circuit and high voltage power device encapsulated in one chip, is introduced.
[ترجمه ترگمان]طراحی یک لامپ فلورسنت با فرکانس بالا، که در آن مدار کنترل ولتاژ پایین و دستگاه قدرت ولتاژ بالا در یک چیپ گنجانده شده است، معرفی می شود
[ترجمه گوگل]طراحی یک چراغ جدید فلورسنت با فرکانس بالا IC، که در آن مدار کنترل ولتاژ پایین و دستگاه قدرت ولتاژ بالا در یک تراشه encapsulated شده است
14. Second, in the face of meager profit era, Taiwan's IC foundry how about sets more profits.
[ترجمه ترگمان]دوم، در مواجهه با دوره سود کم، IC ها می دانند که چگونه سود بیشتری را به دست آورند
[ترجمه گوگل]دوم، در مواجهه با دوره سود کم، IC Taiwan ریخته گری چگونه در مورد مجموعه های بیشتر سود