کلمه جو
صفحه اصلی

ad hoc


ویژه ی امر بخصوصی، تک موردی، سردستی، خلق الساعه، تک کاره، فاقد عمومیت، حق، متخصص، ویژه امر مخصوصی

انگلیسی به فارسی

تک‌کاره، فاقد عمومیت


انگلیسی به انگلیسی

صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: for this particular case, occasion, or purpose only; with respect only to this.

- Ad hoc legislation was passed in order to combat the problem.
[ترجمه ترگمان] قانون ویژه برای مبارزه با این مشکل تصویب شد
[ترجمه گوگل] به منظور مبارزه با این مسئله، قوانین ویژه تصویب شد
- We will deal with this question ad hoc.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] ما با این موضوع به طور خاص یا ویژه برخورد خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان] ما با این مساله ad hoc سر و کار خواهیم داشت
[ترجمه گوگل] ما با این سؤال به طور آشکار روبرو خواهیم شد

• impromptu, devised for the purpose at hand (e.g. ad hoc committee - committee established for a specific reason)
for a specific purpose
an ad hoc arrangement is one which is unplanned and which takes place only because a situation has made it necessary.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] موقتی، ویژه اختصاصی، مخصوص، برای مورد خاص، برای منظور خاص

مترادف و متضاد

Synonyms: impromptu, provisional, special, specific, specified


for a specific purpose


جملات نمونه

the ad hoc committee on curriculum review

شورای ویژه جهت بررسی برنامه‌ی درسی


The committee meets on an ad hoc basis.

شورا بر حسب نیاز تشکیل جلسه می‌دهد.


1. Problems were solved on an ad hoc basis.
[ترجمه ترگمان]مشکلات بر مبنای تک کاره حل شدند
[ترجمه گوگل]مشکلات به طور آشکار حل شد

2. This is an ad hoc committee specially established to deal with a particular subject.
[ترجمه ترگمان]این یک کمیته ویژه است که برای رسیدگی به یک موضوع خاص ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]این یک کمیته ویژه است که به طور خاص برای رسیدگی به یک موضوع خاص تاسیس شده است

3. The meetings will be held on an ad hoc basis.
[ترجمه حمید هادیان] جلسات در صورت نیاز برگزار خواهد شد ( برنامه ای براش ریخته نشده ) .
[ترجمه ترگمان]جلسات بر مبنای تک کاره برگزار خواهند شد
[ترجمه گوگل]جلسات به صورت آکادمیک برگزار می شود

4. Points of policy are decided ad hoc.
[ترجمه ترگمان]امتیازاتی از سیاست به عنوان تک کاره اتخاذ می شوند
[ترجمه گوگل]نقاط خط مشی به طور خاص تصمیم می گیرند

5. The Council meets on an ad hoc basis to discuss problems.
[ترجمه ترگمان]این شورا بر مبنای تک کاره برای بحث درباره مشکلات تشکیل جلسه می دهد
[ترجمه گوگل]شورا برای بحث در مورد مشکالت به طور خاص ملاقات می کند

6. But informal, ad hoc networks may then appear and disappear as the net is rearranged.
[ترجمه ترگمان]اما غیر رسمی و غیر رسمی ممکن است به نظر برسد که شبکه ad hoc به ظاهر تغییر کرده و ناپدید می شود
[ترجمه گوگل]اما شبکه های غیر رسمی و غیر مجاز ممکن است پس از بازنویسی شبکه، ظاهر شوند و ناپدید شوند

7. Out of these ad hoc sessions came a bold plan to drill a hole into the earth.
[ترجمه ترگمان]از این جلسات موقت طرحی جسورانه برای حفر یک سوراخ در خاک وجود داشت
[ترجمه گوگل]از این جلسات ad hoc یک طرح جسورانه برای حفاری سوراخ به زمین آمد

8. Ad hoc task forces will be put together to solve tough problems.
[ترجمه ترگمان]نیروهای ویژه ویژه برای حل مشکلات سخت در کنار هم قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]نیروهای متعهد به منظور حل مشکلات دشوار به هم متصل خواهند شد

9. An ad hoc committee has been set up to deal with the problem.
[ترجمه ترگمان]یک کمیته تک کاره برای رسیدگی به این مشکل تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]برای مقابله با این مشکل، یک کمیته ویژه تشکیل شده است

10. A Caltrans appeal would go to an ad hoc seismic retrofit permit review panel.
[ترجمه ترگمان]یک درخواست تجدید نظر به یک برنامه بررسی اجازه مقاوم سازی hoc تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]درخواست تجدید نظر Caltrans به یک مجوز مجوز مجدد مجدد لرزه ای مجاز می رود

11. After dabbling in an ad hoc errand service, she spent $ 200 in 1989 to start her cleaning business.
[ترجمه ترگمان]او پس از این که در یک سرویس ویژه ماموریت یافت، ۲۰۰ دلار در سال ۱۹۸۹ برای شروع کسب وکار خود خرج کرد
[ترجمه گوگل]او در سال 1989 به مبلغ 200 دلار برای شروع کار تمیز کردن خود پرداخت

12. Then there is piecemeal reform with an ad hoc tribunal created-the classic instance of this concerns telephone tapping.
[ترجمه ترگمان]سپس اصلاحات تدریجی با یک دادگاه ad hoc به وجود آمد - نمونه کلاسیک این مربوط به شنود مکالمات تلفنی است
[ترجمه گوگل]سپس اصلاحات جزئی با یک دادگاه ویژه ایجاد شده است - نمونه کلاسیک این مسئله مربوط به تماس تلفنی است

13. To solve the internodal safety communication problem at ad hoc, a key exchange scheme for mobile ad hoc network in elliptic curve field is proposed.
[ترجمه ترگمان]برای حل مساله ارتباط ایمن internodal در تک کاره، یک طرح مبادله کلید برای شبکه ad hoc سیار در حوزه منحنی بیضوی پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]برای حل مشکل ارتباطات ایمنی بینالمللی به طور خاص، یک طرح تبادل کلیدی برای شبکه ad hoc تلفن همراه در زمینه منحنی بیضوی پیشنهاد شده است

14. Retrieve data to support ad hoc and recurring queries.
[ترجمه ترگمان]بازیابی اطلاعات برای پشتیبانی از نامه های تک کاره و مکرر
[ترجمه گوگل]داده ها را برای پشتیبانی از درخواست های متداول و تکراری بازیابی کنید

15. Other opposition has been adhoc and in some areas, such as Inishturk, has not formalized itself into an organization.
[ترجمه ترگمان]دیگر مخالفت ها گسترش یافته است و در برخی مناطق مانند Inishturk، خود را به یک سازمان تبدیل نکرده است
[ترجمه گوگل]سایر مخالفت ها به طور اتفاقی بوده است و در بعضی از مناطق مانند Inishturk خود را به یک سازمان تبدیل نمی کند

16. One other example of a possibly adhoc hypothesis from the history of science will be briefly mentioned.
[ترجمه ترگمان]یک مثال دیگر از احتمالا فرضیه adhoc از تاریخ علم به طور خلاصه بیان خواهد شد
[ترجمه گوگل]یک مثال دیگر از فرضیه احتمالا از تاریخ علم به طور خلاصه ذکر شده است

17. Such an adhoc approach is not conducive to efficient use of present resources nor is it appropriate for long-term planning.
[ترجمه ترگمان]چنین رویکرد adhoc برای استفاده موثر از منابع موجود مساعد نیست و برای برنامه ریزی بلند مدت مناسب نیست
[ترجمه گوگل]چنین رویکردی منصفانه برای استفاده کارآمد از منابع فعلی منجر نمیشود و برای برنامه ریزی درازمدت مناسب نیست

18. From an observer's point of view this adhoc approach to eternity and salvation poses acute problems of description.
[ترجمه ترگمان]از نقطه نظر ناظر این رویکرد adhoc به ابدیت و رستگاری، مشکلات حاد توصیف را به همراه دارد
[ترجمه گوگل]از دیدگاه ناظر، این رویکرد متجلی به ابدیت و نجات، مشکلات حاد توضیح است

19. Critics fear that adhoc boards, neither accountable nor thrifty, will proliferate.
[ترجمه ترگمان]منتقدان نگران هستند که هیات های adhoc، نه پاسخگو باشند و نه عملگرا، تکثیر می شوند
[ترجمه گوگل]منتقدان می گویند که هیئت مدیره هیئت مدیره، نه پاسخگو و نه صرفه جویی خواهد شد

20. This would be a system of adhoc law which would suggest that each novel situation warrants the creation of a new rule.
[ترجمه ترگمان]این یک سیستم از قانون adhoc خواهد بود که نشان می دهد هر موقعیت جدید، ایجاد یک قانون جدید را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]این یک سیستم قانونی است که نشان می دهد که هر وضعیت رمان، ایجاد یک قانون جدید را ضروری می سازد

21. They introduced adhoc postulates, such as proposing that objects got shorter when they moved at high speeds.
[ترجمه ترگمان]آن ها فرضیات adhoc را مطرح کردند، مانند پیشنهاد این که زمانی که با سرعت بالا حرکت می کنند، اشیا کوتاه تر می شوند
[ترجمه گوگل]آنها پیش فرض های adhoc را پیشنهاد دادند، مثلا پیشنهاد کرد که وقتی که آنها با سرعت بالا حرکت می کردند، اجسام کوتاه تر می شدند

22. I am not referring to adhoc arrangements or short-term palliatives.
[ترجمه ترگمان]من به arrangements adhoc یا palliatives کوتاه مدت اشاره نمی کنم
[ترجمه گوگل]من به ترتیب adhoc و یا palliatives کوتاه مدت اشاره نمی کنم

23. This leads to adhoc government intervention which in turn may undermine the consistency and stability of objectives still further.
[ترجمه ترگمان]این امر منجر به مداخله دولت adhoc می شود که به نوبه خود ثبات و ثبات اهداف را بیشتر تضعیف می کند
[ترجمه گوگل]این به مداخله دولت منجر می شود که به نوبه خود می تواند ثبات و ثبات اهداف را همچنان تضعیف کند

24. Currently an adhoc value one third of the distance from the blackout point to the whiteout point is used.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر مقدار adhoc یک سوم فاصله از نقطه خاموشی تا نقطه whiteout مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مقدار adhoc یک سوم از فاصله از نقطه خاموشی به نقطه خالی است

25. The regional question has degenerated into adhoc regional study - on-going analysis of the demand-supply equation for land release.
[ترجمه ترگمان]این سوال منطقه ای به تجزیه و تحلیل مطالعات منطقه ای مورد نیاز در رابطه با عرضه و عرضه زمین تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]سوال منطقه ای به مطالعه منطقه ای adhoc منجر شده است - در حال حاضر تجزیه و تحلیل معادله تقاضا برای عرضه زمین

26. Unfortunately, adhoc bibliographies date quickly and are not always brought up to date after initial publication.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، adhoc bibliographies (adhoc bibliographies)به سرعت به روز بعد از انتشار اولیه اضافه نمی شود
[ترجمه گوگل]متاسفانه، کتابشناسی adhoc تاریخ به سرعت و همیشه به روز بعد از انتشار اولیه است

27. It consisted of 148 standing committees and 3adhoc committees.
[ترجمه ترگمان]این کمیته از ۱۴۸ کمیته ایستاده و ۳ کمیته adhoc تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]این شامل 148 کمیته دائمی و کمیته های سه جانبه بود

28. More detailed information can be obtained on an adhoc basis.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مفصل تری را می توان براساس روش adhoc بدست آورد
[ترجمه گوگل]اطلاعات دقیق تر می تواند به صورت adhoc بدست آید

29. Some have to be dealt with using adhoc, independent software vendor solutions at present, such as application development environments and distributed databases.
[ترجمه ترگمان]برخی باید با استفاده از adhoc، solutions نرم افزاری مستقل در حال حاضر، مانند محیط های توسعه کاربردی و پایگاه داده های توزیع شده مورد رسیدگی قرار گیرند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها باید با استفاده از Adhoc، راه حل های فروشنده نرم افزار مستقل در حال حاضر، مانند محیط های توسعه نرم افزار و پایگاه داده های توزیع شده مورد استفاده قرار گیرند

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Advanced Developers Hands on Conference
موضوع: عمومی
دستان توسعه پیشرفته در کنفرانس
عبارت کامل: Advanced Developers Hands on Conference
موضوع: کامپیوتر
شبکه محلی بی سیم یا WLAN به نوعی از شبکه محلی اطلاق می شود که در آن برای انتقال اطلاعات از یک نقطه به نقطه دیگر از امواج رادیویی استفاده شود. مزیت مهم یک شبکه بی سیم این است که نیاز به سیم کشی ندارد و در نتیجه کاربران می توانند در محدوده شبکه جابجا شوند.

توسعه های قدیمی شامل راه حل های ویژه صنعتی و قرادادهای (پروتکل های) اختصاصی، بجز اواخر دهه 1990، همگی با استانداردهای جدید تعویض خواهندشد، به ویژه نگارشهای متفاوت از IEE 802.11) Wi-Fi) (تعاریف متفاوت را نگاه کنید) و HomeRF (خطوط 2Mbit/s که برای کاربری خانگی درنظر گرفته شده بودند). یک فناوری جایگزین شبیه به ATM های 5 گیگاهرتزی، HIPERLAN، بنا به عوامل سیاسی و بازاری، کمتر موفق به نظر رسید.

برای برپایی یک شبکه محلی بی سیم یا WLAN دو نوع زیر ساخت یا توپولوژی وجود دارد : نقطه به نقطه (peer-to-peer) یا موردی (ad-hoc) و حالتی که به آن اصطلاحآ حالت شالوده ای یا(infrastructure) گفته می شود.

نقطه به نقطه: در این روش ارتباط دو نقطه مد نظر می باشد، یعنی کاربران مستقیماً با یکدیگر به شکل Peer- to- peer ارتباط برقرار می نمایند همچنین کاربران برای ارتباط باید در محدوده یکدیگر قرار داشته باشند. این نوع شبکه برای پشتیبانی از تعداد محدودی از کاربر، مثلاً در محیط خانه یا دفاتر کوچک طراحی می شود.

پیشنهاد کاربران

اتفاقی، فی البداهه

در صورت لزوم

ایجاد و انجام در صورت لزوم برای هدفی خاص

تک کاره

بدون وقت قبلی، بدو فکر کردن، بدون پیش نیاز

۱ - ویژه، special, for a specific purpose
مثل دادگاه ویژه روحانیت
Ad hoc clerical court
۲ - اضطراری، فوق العاده، موردی; مثل جلسه فوق العاده ای که قبلاً پیش بینی یا برنامه ریزی نشده است, impromptu, improvised
Done without being planned , in a last minute way
An ad hoc meeting
۳ - - راه حل موقتی برای مورد خاصی که ممکن است کارایی لازم را نداشته باشد
A stopgap solution
an ad hoc approach to virus suppression

اد هاک ( به لاتین: Ad hoc ) اصطلاحی لاتین است به معنی �برای این [منظور]� است و معمولاً بیانگر رهیافت هایی است که برای حل یک مشکل یا وظیفهٔ ویژه به کار برده می شوند و نمی توان برای دیگر کارها از آنها بهره برد.

واژهٔ نزدیک فارسی برای آن، �موردی� است. برای نمونه Ad - hoc Reports را می توان �گزارش های موردی� ترجمه کرد.

Ad hoc همچنین می تواند به صورت راه حل های موقت، تغییر زمینه برای ایجاد معانی جدید، برنامه ریزی نامناسب نیز ترجمه شود.

موردی
خاص - ویژه - مختص - اختصاصی
راه حل های موقت
کاربردهای اختصاصی

چیزی که فوراً و بدون نیاز به شی یا امکانات خاصی ایجاد می شود

بدون پیش نیاز - ( آماده ) در زمان لزوم

معنی دیگر این واژه در فرضیه:
در علم و فلسفه ، این واژه به معنای اضافه کردن فرضیه های بیرونی به یک نظریه است تا آن را از جعل نجات دهد. فرضیه های موقت ، ناهنجاری هایی را که نظریه در قالب اصلاح نشده آن پیش بینی نشده است ، جبران می کنند.
معنی دیگر این واژه در شبکه کردن:
این واژه به طور معمول به سیستم عناصر شبکه اشاره دارد که برای تشکیل یک شبکه نیاز به برنامه ریزی کم یا بدون برنامه دارند.
در نظامی گری:
در ارتش ، واحدهای موقت که به طور ناگهانی برای همکاری بین واحدهای مختلف برای اقدام سریع از بقایای واحدهای قبلی که شکست خورده اند یا به نحو دیگری کوچک شده اند در شرایط غیرقابل پیش بینی ایجاد می شوند.


اد هاک ( به لاتین: Ad hoc ) اصطلاحی لاتین است به معنی �برای این [منظور]� و معمولاً بیانگر رهیافت هایی است که برای حل یک مشکل یا وظیفهٔ ویژه به کار برده می شوند و نمی توان برای دیگر کارها از آنها بهره برد.

ویژه
In 1950, an
ad hoc
committee on reliability was established by the United States Department of Defense
and in 1952 it was transformed to a permanent body

اضطراری، ویژه، خاص، مخصوص
/بر حسب نیاز و بنا بر ضرورت، هر وقت که لازم باشد
/خلق السّاعه، فوری، بدون برنامه ریزی قبلی

این کلمه بارهاوبارها در دوره کارشناسی ارشد تا پسا دکترا در کتابهای Black Law, Law Made Simple, GSCE LAW VI, XXIII از زبان لاتین وام گرفته شده ومستفاداز توضیحات بشرح آتی استفاده میشود.
ب زبان ساده در یکی از دروس بسیار پیچیده و ثقیل بنام ( حقوق بین الملل تطبیقی و حقوق بین الملل خصوصی با ۸ گرایش ) بمعنای صلاحیت ذاتی و محلی ریاست محکمه عالی و ممتاز ایالتی و فدرال
یا Superme Courts
or Federal Ctricts که برگردان آن تجدید نظر و شعب محاکم ممتاز کیفری و دیوانعالی کشور است.
شایان ذکر است موضوع کاملا فقط وفقط درباره همان موضوع استیناف به نحو فرجام خواهی در امور کیفری یا پژوهش خواهی در امور حقوقی معطوف است.

ارتجالی


کلمات دیگر: